در همین راستا، گفتوگویی با صاحبنظران به بررسی ابعاد اندیشه قرآنی امام خمینی(ره) پرداختیم.
آیتالله سیدمحمد موسوی بجنوردی در گفتوگویی درباره ابعاد اثرگذاری امام خمینی(ره) در دوره معاصر اظهار کرد: امام(ره) فقیهی جامع الشرایط بودند که بر قرآن، احادیث و روایات تسلط کافی داشتند. همین مهم باعث شدهبود که امام روایات را به مانند یک عرب زبان معنا کنند. این نکته برای من که یک عرب زبان هستم، بسیار شگفتانگیز بود. من متولد نجف هستم و بر زبان عربی تسلط دارم. امام به عنوان یک فقیه، زمانی که میخواستند از آیات برداشت فقهی کنند، آنچنان دقیق و موشکافانه این کار را میکردند که عرب زبانها نیز متعجب میشدند و این مهم از مکارم امام(ره) بود.
وی در ادامه گفت: به نظر من برداشتهای ایشان از روایات به قدری دقیق است که یک فقیه عرب زبان هم نمیتواند بهتر از ایشان برداشت کند و این نشان دهنده تقوا و قرب ایشان به پروردگار بود.
برداشت عمیق امام(ع) از آیات و روایات
موسوی بجنوردی در خصوص استنباطهای فقهی امام گفت: در قرآن آیاتی به نام آیات الاحکام وجود دارد؛ همانگونه که آیاتی در خصوص اخلاقیات، اقتصاد و سیاست وجود دارد. فقه امام را باید در نگاه ایشان به آیات الاحکام بررسی کنیم.
وی افزود: امام در استفاده از آیات الاحکام بسیار دقیق بودند، به این معنا که یک فقیه عرب هم به خوبی امام نمیتوانست چنین دقیق و موشکافه برداشت کند و این موهبت الهی است. اگر یک عرب زبان به درجه فقاهت رسیده باشد و در قرآن غور کرده باشد، طبیعی است که برداشتهایش دقیق باشد، اما یک غیر عرب که عربی زبان مادریاش نیست و عربی را آموخته است بیاید و این گونه از آیات استفاده کند، نشانه نبوغ وی است. امام مانند یک عربزبان چه بسا بهتر از یک عربزبان به کنه معنای آیات دست یافت. این مهم را من که در جامعه عرب بزرگ شدهام شهادت میدهم.
وی ادامه داد: فهم عربی یک عربزبان با کسانی که عربی را در کلاسهای درس آموختهاند متفاوت است. من برداشتهای امام از آیات الاحکام را بهتر درک کردم و میفهمیدم چقدر ایشان زیبا معنا میکردند. از آنجایی که امام انس زیادی با قرآن داشتند و قرآن زیاد میخواندند توانستند به این درجه از کمال برسند.
موسوی بجنوردی همچنین اظهار کرد: شما فردی را در نظر بگیرید که از اروپا به نجف، قم یا یکی از مراکز حوزه علمیه میآید. درست که آن فرد زحمت زیادی میکشد و مطالبی یاد میگیرد، ولی کمتر پیش میآید که از طلبههای آن شهرها پیشه بگیرد. ممکن است عکس این مسئله هم محقق شود و آن فرد بهگونهای به حقایق برسد که افرادی که آنجا زندگی میکنند نتوانند به این حقایق دست پیدا کنند و این عنایت الهی بود که خداوند به امام عنایت کرد. طبیعتا هر بندهای قرب و اعتقاد به توحید در وی بیشتر باشد و باورهای دینیاش بیشتر باشد بهتر حقایق الهی، روایات نبوی و ائمه اطهار را درک میکند.
مقبولیت امام در بین همه شیعیان
رئیس دانشکده الهیات اسلامی در خصوص فقه سیاسی امام خمینی(ره) گفت: متاسفانه عدهای بر این اعتقاد پافشاری میکنند که ولایت فقیهی که امام قائل به آن بود، عمدتاٌ از عرفان اتخاذ شدهاست، اما من باید همینجا بگویم که این تهمت بزرگی است. بله درست است امام بزرگترین عارف عصر خود بودند، ولی ولایت فقیه که ایشان به آن قائل بودند، ارتباطی با عرفان نداشت. امام با استناد به آیات و روایات به این نظر رسیدند. امام حرف دیگری غیر از آیات و روایات نمیزدند.
در ضمن، دین اسلام فراگیر است و برای کل بشریت آمده است و مقام خاتمیت دارد. چگونه میشود برای چنین دینی نظام حکومتی متصور نشد؟ مگرمیتوان برای دینی که در همه شئون حرف برای گفتن دارد، برای سیاست سخنی نگفته باشد.
در ضمن امام به حکم عقل هم استدلال میکردند کسی که در راس قدرت قرار میگیرد، باید بتواند کشور را اداره کند. مگر میشود برای کسی که جامعه اسلامی را اداره میکند، ولایت قائل نشد؟ پس امام هم به حکم عقل و هم به حکم آیات و روایات بر بدیهی بودن ولایت فقیه صحه میگذارند و ولایت فقیه را یک امر ضروری میداند؛ البته فقیهی که آگاهی نسبت به اقتضائات روز دارد و عادل است.
وی در ادامه افزود: یکی از مسائل مهمی که امام در احراز ولی فقیه مطرح میکردند، «مقبولیت» ولی فقیه است. به این معنا که جامعه اسلامی فقیه را به عنوان رهبر قبول داشته باشند. امام بعد از آن که به تهران آمدند، تمام ایران از شمال تا جنوب از شرق تا غرب همه میگفتند «حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله». امام در بهشت زهرا با صراحت گفتند من دولت تعیین میکنم. من به پشتوانه ملت در دهن دولت میزنم، نه اینکه به عنوان یک فرد دولت تعیین میکنم، بلکه من به پشتگرمی مردم دولت تعیین میکنم. این عبارت یعنی اگر مردم همراه من نباشند، کاری نمیتوانم پیش ببرم. این مقبولیت هم تنها در ایران خلاصه نمیشد. غیرایرانیها و شیعهنشینهای لبنان همه امام را قبول داشتند. اساسا «حزب الله» لبنان بر مبنای تفکر امام شکل گرفت.
فقه سیاسی همان اسلام است
موسوی بجنوردی تصریح کرد: این فقه سیاسی که از آن سخن گفته میشود، چیزی غیر از اسلام نیست. بعد از اینکه مردم ایران اصل ولایت فقیه را پذیرفتند و حکومت بر مبنای احکام اسلامی را پذیرفتند، این اصل جزء یکی اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی تصویب شد. البته این به معنای حکومت دیکتاتوری نیست. حکومت اسلامی ما متکی بر آرای ملت است. وقتی ملت اصل ولایت فقیه را پذیرفتند و در قانون اساسی تصویب شد، دیگر با دیکتاتوری همخوانی ندارد. ما در ایران دیکتاتوری نداریم. عالی ترین منصب در کشور ولی فقیه است که بر مبنای آرای ملت پدید آمدهاست. اینگونه نیست که امام را بر مردم تحمیل کردهباشند. همین مهم باعث شدهاست که با قاطعیت بگویم دموکراتیکترین نظام حکومتی «حکومت اسلامی ایران» است که متکی بر آری ملت بنا شدهاست. از ابتدا قانون اساسی جمهوری اسلامی مبتنی بر دموکراسی و آرای مردم بنا شدهاست. نظام حکومتی ما به مانند آمریکا و انگلیس بر پایه حزب نیست که یک حزب بیاید و دیگری کنار گذاشته شود. جمهوری اسلامی ایران متکی به آرای ملت است و با آرای ملت به کار خود ادامه میدهد و این مهم از ابداعات و میراث امام است که این نظام مقدس را بنا نهادهاست و امیدوارم این نظام تا ظهور امام زمان(عج) ادامه پیدا کند.
وی در پاسخ به این شبهه که شکلگیری دولت اسلامی چهره اسلام را خشن میکند، گفت: علی ابی طالب که حکومت کردند، مگر چهره اسلام را خشن کردند؟ کجا میتوان نمونه عدالتی که حکومت علی(ع) برقرار کرد را یافت؟ ناتوانی دولت به دین ارتباطی ندارد. کسی که رئیس جمهور میشود باید عدالتخواه و آگاه به امور زمان باشد. به نظر من مدرنترین سیستم حکومتی، حکومت اسلامی ایران است، چرا که فردی در راس حکومت است که برآمده از خواست ملت است.