عقیق:این استاد حوزه در «همایش علمی امام رضا(ع) و پاسخگویی به پرسشهای عصر» گفت: در جهان اسلام در دو مقطع تاریخی خطر عظیمی متوجه اسلام شد که احتمال داشت دین اسلام به کلی از بین برود. یکی بعد از مرگ معاویه بود که یزید سر کار آمد. میدانیم که طبق مفاد صلحنامه امام حسن(ع) توافق شده بود اگر معاویه مرد خلیفه بعد از او امام حسن(ع) باشند و اگر از دنیا رفته بودند، امام حسین(ع) بشود. یعنی معاویه حق نداشت یزید را جای خود بنشاند ولی دیدید که بعد از فوت معاویه، یزید خلیفه مسلمین شد. امام حسین(ع) در اینجا دیگر کوتاهی نکرد زیرا دین اسلام به کلی از بین میرفت. وی افزود: کوفه آن روز مرکز خلافت امیرالمومنین علی(ع) بود. مرکز تشیع و دوستداران علوی بود و تشکیلاتی مثل مختار و سران تشیع در آن بودند. حدود ۱۴ هزار نامه برای امام حسین(ع) فرستادند که شما باید به کوفه بیایید و خلافت را بگیرید. از آن طرف هم نماینده معاویه در کوفه تقاضای بیعت از امام حسین(ع) کرده بود. امام حسین(ع) فرمود من با یزید بیعت نمیکنم چون او قاتل، فاسد، شراب خوار و قمارباز است. امام حسین(ع) که ماه رجب بود و به غلط گفتهاند ماه ذی حجه بود به سمت کوفه حرکت کرد. این یک غلط تاریخی است که گفتهاند امام حسین(ع) حج تمتعاش را تبدیل به حج عمره مفرده کرد. چنین چیزی امکان ندارد. امام حسین(ع) در ماه رجب آمد. این تهمت بزرگی است که ایشان حجش را نیمه کاره رها کرد.
این فقیه و حقوقدان تصریح کرد: امام حسین(ع) پیشتر مسلم را به کوفه فرستاد تا اوضاع را بررسی کند. مسلم مدتی در خانه هانی پنهان بود. معاویه به یزید وصیت کرده بود هر وقت مشکلی داشتی با خادمت که یک مسیحی است مشورت کن. یزید قضیه امام حسین(ع) و مسلم را به او گفت. جون گفت برای اینکه جلوی امام حسین(ع) را بگیری ابن زیاد را با حفظ سمتش به مقابله و جنگ با امام حسین(ع) بفرست.
وی افزود: در جریان عاشورا اگرچه به ظاهر امام حسین(ع) شهید شدند لیکن پیام آور کربلا، حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) مسائل را برای جامعه اسلامی به روشنی بیان کردند. روز سوم بعد از عاشورا بود حضرت زینب(س) وارد دارالاماره شدند. ابن زیاد مقابلش ایستاد و گفت چه دیدی کار خدا را؟ حضرت زینب گفت ما رایت الا جمیلا؛ جز زیبایی چیزی ندیدم و گفت مادر به عزایت بنشیند. در همان جا حضرت زینب(س) شاخ ابن زیاد را شکست، وارد شام که شدند امام سجاد(ع) میگوید مردم از پشت بامها به عنوان اینکه ما خارجی هستیم سنگ بارانمان میکردند ولی پس از سخنرانیهای حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) چنان شاخ یزید شکست و حیثیت او از بین رفت که اوضاع در شام منقلب شد و مردم شروع کردند برای اهل بیت گریه کردن.
موسوی بجنوردی گفت: بنابراین خطر بزرگی که متوجه جهان اسلام بود این بود که یزید فاسد، قمارباز، شراب خوار که خلیفه شده بود دین اسلام را از بین ببرد و این خطر از بین رفت.
وی افزود: خطر دومی که متوجه جهان اسلام بود، دوران بعد از شهادت امام موسی کاظم(ع) در مدینه بود. میدانید در خلافت هارون الرشید مسلمانان فتوحات زیادی کردند و تا فرانسه پیش رفتند. تعداد زیادی از علمای مسیحی در زندان افتادند. آنها در زندان شبهات زیادی مطرح میکردند، اگر کسی نمیآمد این شبهات را پاسخ دهد جهان اسلام در خطر بود. مأمون چارهای ندید و از امام رضا(ع) درخواست کرد که به خراسان بیاید زیرا تنها کسی که میتوانست به شبهات پاسخ دهد فقط امام بود.
مدیر گروه فقه و حقوق پژوهشکده امام خمینی(ره) ادامه داد: امام رضا(ع) هم این درخواست مأمون را پذیرفت و برای حل این شبهات به خراسان آمد، نه برای پذیرش ولایتعهدی. ایشان آمدند با تمام عقاید منحرفی که مطرح بود مناظره و بحث کردند و تجدید حیاتی به اسلام دادند. امام رضا(ع) بزرگترین خدمت را بعد از عاشورا به اسلام کرد که خطر از بین رفتن اسلام مانند زمان امام حسین(ع) وجود داشت. امام رضا(ع) دید در جهان اسلام موریانه افتاده است، شبهات زیادی مطرح است، به همه آنها پاسخ دادند و بنابراین خطر از میان رفتن اسلام را از بین بردند.
وی ادامه داد: همه ائمه چراغ فروزانی برای جهان اسلام هستند، اما این دو امام خطر بزرگی که متوجه جهان اسلام بود را از بین بردند. یکی امام حسین(ع) با شهادتش و اسارت اهل بیتش و دوم امام رضا(ع) با آمدنش به خراسان و پاسخ دادن به تمام شبهات زمانش.
مجید معارف رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران نیز در این همایش گفت: عصر امام رضا(ع) عصر بسیار عجیبی بود، هم از نظر مسائلی که در بین اهل سنت و هم مسائلی که در میان شیعیان میگذشت. سایر ائمه در مقابل پیروان خودشان مشکلی نداشتند. بیشتر با اهل سنت و دشمنان مشکل داشتند. اما امام رضا(ع) در سالهای ابتدایی امامتشان مهمترین چالششان در برابر پیروان خودشان و شیعیانی به نام واقفیه بود که معتقد به غیبت امام هفتم شدند و تا سالهای زیادی، تعدادی زیادی از مردم را گمراه کردند.
وی گفت: عمده تلاش امام رضا(ع) در مدینه روشن کردن شیعیان خودشان در برابر این جریانات بود. وقتی هم که به ایران آمدند مواجهه با اهل سنت و مناظره با افکار و عقاید انحرافی مخالفان به آن اضافه شد. یک چهارم روایات امام رضا(ع) فقط در موضوع امامت وارد شده است و روایاتی در ابهامزدایی از شخصیت پیامبران بوده است. انس امام رضا (ع) با قرآن برای همه ما درس است. ایشان هر سه روز یک بار قرآن را ختم میکردند و تلاوتی همراه با تأمل و تدبر داشتند. ایشان حق تلاوت را به جا میآوردند.
بر اساس این گزارش، همایش علمی پژوهشی «امام رضا(ع) و پاسخگویی قرآن به پرسشهای عصر» از سری برنامههای سیزدهمین جشنواره بین المللی امام رضا(ع)، به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران و دانشگاه تهران، با حضور مجید معارف رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران و برزین ضرغامی مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران و آیتالله سیدمحمد موسوی بجنوردی فقیه و حقوقدان، در تالار علامه امینی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران برگزار شد.
منبع:ایسنا
211008