05 آبان 1400 21 (ربیع الاول 1443 - 44 : 22
کد خبر : ۵۹۹۷۳
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۴:۳۹
با اقتباس از روایت معروف امام شناسی حضرت
برای درک بیشتر و بهتر مفهوم امام و مقام امامت، توجه شما را به روایت معتبری که از امام رضا(ع) نقل شده، جلب می‌کنیم.
عقیق:شرح ماجرا و مسند حدیث
عبدالعزيز بن مسلم گويد: در زمان علي بن موسي الرضا(ع)، در مرو بوديم و شاهد بوديم كه مردم درباره امامت اختلافهای زيادي دارند و در مسجد جامع شهر گردِ هم آمده و در اين‌خصوص با هم به بحث و گفت‌وگو و حتي جدل مي‌پرداختند. من بناچار با اوج گرفتن اين اختلافهای نظري بين امت از فرقه های مختلف، براي ارایه گزارش و پرسش و يافتن پاسخي كامل از محضر مولا علي بن موسي الرضا(ع) انتخاب شدم و به اين منظور به محضر حضرت شرفياب شدم و بیشتر پرسشها و گفت‌وگوهاي مردم را از آن حضرت پرسيدم و حضرت بعد از شنيدن پرسشهاي من، به بيان جايگاه و توصيف مقام والاي امامت به طور مفصل پرداختند.
در اين گفتار كه در واقع انعكاس برگزيده‌هايي از این متن ازعيون اخبارالرضا(ع) است، به‌صورت ساده و روان به شرح بیشتر این موضوع مي‌پردازيم.

  جايگاه و شأن والاي امامت
مسأله امامت تمام كننده وكامل كننده دين است، بنابراین حضرت رسول(ص) قبل از وفات خود، دين را براي مردم تببين و تشريح و راهش را آشكار فرمودند و با معرفي امام علي(ع) به‌عنوان امام و راهنماي ايشان بعد ازخود، آنان را در مسير حق، تعيين فرمودند و بدين طريق تمام آنچه را كه مردم به آن نيازمندند، بيان فرمودند. پس هركه گمان كند خدا دينش را تمام نكرده، درحقيقت كتاب خدا را رد كرده و هر که كتاب خدا را رد كند، كافر است.

  امام، منتخب از ناحيه خدا
امامت؛ جليل القدرتر و عظيم الشأنتر و والاتر و منيع‌تر و عميق‌تر از آن است كه مردم بتوانند با عقول خود آن‌را درك كنند، يا با آرا و عقاید خويش آن را بفهمند تا بتوانند با انتخاب خود امامي را برگزينند. آيا اصلاً مردم قدر امامت و جايگاه آن‌را به‌خوبي مي‌شناسند كه بتوانند آن را خود اختيار يا انتخاب كنند؟!

  مقام امامت بعد از نبوت و خلت
امامت، چيزي است كه خداوند آن‌را بعد از مقام نبوت وخلت(مقام خليل اللهي) قرارداد. چنان كه ابراهيم خليل را بعد از استحقاق و بعث و تشرف به آن دو مقام،  به جايگاه رفيع امامت نایل ساخت و او را بلند آوازه كرد و فرمود: «اني جاعلك للناس اماماً» و ابراهيم ازخوشحالي پرسيد: «و من ذريتي؟» و خدا فرمود: «لاينال عهدي الظالمين» و بدين وسيله اين مقام را خاص پاكان قرارمي دهد و بس... و نيز در انتخاب امام، هرگونه نابحقي و معيارهاي مادي و نسبي را دور ساخت.

  جايگاه و نقش والاي امام در دين و جامعه
امامت مقام انبيا و وارث اوصيا و نمايندگي خداوند عزوجل و جانشيني پيامبر(ص) و مقام اميرالمؤمنين و ميراث حسن وحسين (علیهما ‌السلام) است. امامت، زمام دين و سبب نظم مسلمانان و صلاح دنيا و عزت مؤمنان و پايگاه بلند و رفيع و بالنده اسلام و شاخه و نتيجه والاي آن است.
توسط امام است كه نماز و روزه و حج و جهاد به كمال خود مي‌‌رسد، وفيء و صدقات وفور مي‌يابد و حدود و احكام جاري مي‌گردد و مرزها حفظ وحراست مي‌شود.
امام، حلال و حرام خدا را تبيين و حدودش را جاري مي‌كند و از دين خدا دفاع و با حكمت و موعظه  نيكو و دليل قاطع، مردم را به راه  پروردگار فرا مي‌خواند.

  توصيفات و ويژگي‌هاي امام
امام، چون خورشيد درخشان جهان است، خورشيدي كه در افقهاي دور قرار دارد و راهنما در دل تاريكي‌ها و صحراهاي خشك و بي‌آب و علف و موجهاي وحشتناك درياهاست. امام همچون آب گوارا بر تشنگان است، راهنماي هدايتگر و منجي از هلاكتهاست.
امام، ابر پُر باران و بارانِ پر بركت و بسان خورشيد درخشان و زمين گسترده و چشمه جوشان يا باغ و بركه است. امام، چون پدري مهربان و يا بسان برادری است كه در مصایب، پناه همه است.
امام، امين خدا در زمين و حجت او بر بندگان و خليفه خدا در ملك او و مدافع حرمتهاي الهي و دعوت كننده مردم به‌سوي خداست.
امام، از گناهان پاك و از عيوب مبراست و علم مختص اوست. حليم و بردبار و مايه نظم دين و عزت مسلمانان و نيز سبب خشم منافقين وهلاكت كافران است.
امام، نظير ندارد، كسي به او نزديك و هيچ دانشمندي با او همتراز نيست و بدلي ندارد و خداوند اين فضيلتها رابه او عطا فرموده است.

  امام، فراتر از عقول بشر
پس چه کسی است كه بتواند امام را بشناسد، يا او را انتخاب كند؟ نه هرگز كه در وصف شأني از شؤون او عقول حيران و ديدگان درمانده و ناتوان گشته و بزرگان درمقابل فضيلتش احساس كوچكي مي‌كنند. خطبا از خطابه بازمانده و عقلا و دانايان از دركش عاجز شده‌اند و شعرا و ادبا و بلغا، همگي به عجز خويش در برابر بيان توصيفاتش همگي معترفند و چگونه مي‌توانند او را توصيف كنند.

  امام، معدن علم و بري و مصون از جهل و خطا
پس چگونه مي‌خواهند امام را برگزينند، حال آنكه امام، عالمي‌ است كه جهل در او راه ندارد و فرمانروایي ‌است كه سختي نمي‌دهد و نيز معدن قداست و پاكيزگي و عبادت و علم و بندگي‌ است كه پيغمبر(ص) در دعاي خويش از خدا برايشان چنين درخواست كردند. (اللهم اذهب عنهم الرجس)
خداوند، انبيا و ائمه‌(علیهم‌السلام) را توفيقات فراوان و از علم و حكمت مخزون خويش علومي به آنان مي‌دهدكه به ديگران نداده و از همه علوم عالم بالاتر است.
هرگاه خداوند، بنده‌اي را براي اداره امور بندگانش برگزيند، به او شرح صدر و آمادگي كامل اين كار را عنايت مي‌فرمايد و در قلبش چشمه‌هاي حكمت قرار مي‌‌دهد و علم را كاملاً به او الهام مي‌فرمايد، بنابراین امام از هيچ پاسخي در نمي‌ماند و از رفتار و گفتار صحيح دور و منحرف نمي‌گردد.
امام، معصوم است و مؤيد خداوند او را توفيق مي‌دهد و در راستي و درستي پا برجا و محكم نگاه مي‌دارد، بنابراین از خطاي لغزش و سقوط درامان است و خداوند او را اين گونه قرارداده كه گواه و حجتش در زمين و ميان بندگان باشد.

پی نوشت :
-عيون اخبارالرضا، ج 1 ،‌ باب 20 .‌ (باب ماجاءعن الرضا(ع)، في وصف الامام والامامه)
منبع:قدس
211008
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: