یک استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه دین گفت: قرآن به صورت تدریجی و در مراحل گوناگون و با نشان دادن نمونهها نحوه کرامت به دختران را نشان داده است و در شش سال ابتدایی بعثت پیامبر اکرم(ص) نگاه جاهلیت مردم آن زمان را مذمت کرده است.
عقیق:حجتالاسلام مهدی مهریزی در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه در اسلام نگاه متفاوتی به زنان و دختران شده است و بارها گفته شده اسلام به زنان کرامت عطا کرد؛ این نگاه چگونه در سالهای ابتدایی در بین مردم نهادینه شد؟ تصریح کرد: برای پاسخ دادن به این سوال باید به قرآن و سیره اهل بیت توجه کرد. آنچه در جستوجوهای قرآن مشاهده کردم این است که به لحاظ جامعه جاهلی آن زمان که بعضیها داشتن دختر را بد و ننگ میدانستند از سال اول بعثت تعبیرهایی در قرآن آمد تا این نگاه را نقد کند و برای آن جایگزینی قرار دهد و یکی از راهکارهای آن مورد نقد قرار دادن افرادی بود که پسران خود را برتر میدانستند که برای پرداختن آن از دو روش سلبی و ایجابی استفاده کرد. او افزود: در جنبه سلبی آن، ذهنیت منفی نسبت به دختران را مورد تاکید قرار داده است تا به مرور از بین برود، چراکه این مساله چیزی نیست که با بخشنامه انجام شود و قرآن در سالهای بعثت به این موضوع به تدریج پرداخته است. بنابراین در سال اول قصه مذمت زنده به گور کردن دختران را مد نظر قرار داد که نقطه آغاز کار پیامبر(ص) است و قرآن با این موضوع وارد میدان میشود که آنان که زنده به گور شدهاند مورد سوال قرار خواهند گرفت که به چه جرمی کشته شدهاند. این استاد دانشگاه تصریح کرد: در سال دوم مساله مطرح شده در اعتقادات جاهلی را تغییر میدهد اعتقادی که فرشتگان را دختر خدا میدانستند که در سوره نجم به آن اشاره شده است که میگوید" أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنثَی، آیا به خیالتان برای شما پسر است و برای او دختر "که باعث میشود این عقیده را نفی کند". این استاد دانشگاه در ادامه گفت: در سال چهارم قرآن وارد مرحله ایجابی میشود و به حضرت مریم میپردازد. حضرت مریم از شخصیتهایی است که قرآن بسیار با تجلیل از شخصیت و کارهایش یاد میکند و آیات مربوط به وضعیت آن را توصیف میکند. بنابراین قرآن تا اینجا هم نگاه منفی را مذمت میکند و هم یک نمونه مثبت را مطرح میکند که پدر ندارد و به جایگاه والایی میرسد؛ فرشتهها با این دختر صحبت میکنند و مائده آسمانی برایش آماده میکنند. مهریزی اظهار کرد: در سال پنجم قرآن به پسرها میپردازد و تاکید میکند، اگر به پسرها مینازید کاری برای شما پیش نمیبرد "یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُوْنَ فکر میکنید پسران مشکل شما را حل میکنند". این مذمت در سالهای دیگر نیز تکرار میشود. در سال ششم قصه دختران شعیب را مطرح میکند و نشان میدهد دخترانی که با تمام سختیها کار میکنند اما اهل حیا هستند و پدرشان یکی از دختران را به عقد موسی در میآورد. این پژوهشگر دین اظهار کرد: نکته دوم این است که در کل قرآن، خداوند از دختران و پسران زیادی یاد میکند، اما نکته قابل تامل آن است که وقتی از پسران یاد میکند در بین آنها هم خوب و هم بد قرار دارد مانند پسر نوح، پسران یعقوب و پسران حضرت آدم از نمونههای منفی و پسر ابراهیم و پسر لقمان از نمونههای مثبت هستند اما زمانی که از دختران صحبت میکند تنها از نمونههای مثبت استفاده میکند که نمونههای آن دختران شعیب، لوط و عمران هستند. به گمان من هدف خداوند این است که نگاه منفی جامعه جاهلی را نقد میکند تا به شکل مستقیم و غیر مستقیم و نه یک باره و با نشان دادن نمونهها این نگاه از بین برود. وی در ادامه افزود: در روایات و سنت اسلامی هم نمونههایی دیده میشود که احترام بیشتر به دختر است، روایتهای متعددی از پیامبر نقل شده است که میفرماید بین فرزندانتان تساوی را رعایت کنید و میفرمایند: اگر من میخواستم کسی را ترجیح دهم دختران را ترجیح میدادم. این نوع روایات متعدد از پیامبر(ص)نقل شده است. مهریزی با تاکید بر اینکه «ما در قرآن و سنت این چنین تکریم و احترامی را نسبت به زنان شاهد هستیم» چرایی این اتفاق را در دو نکته دانست و افزود: از نظر من این مساله دو وجه قطعی دارد یکی این است که زنان در طول تاریخ مورد ظلم قرار گرفتهاند و ظلم تاریخی به زن باعث شده است که دین بخواهد آن را برطرف کند و به سطح مساوی برساند چراکه این ظلم در فرهنگها و نژادهای مختلف وجود داشته است. این استاد دانشگاه گفت: عامل دوم آسیبپذیری زنان است که نسبت به مردان بیشتر است. این آسیبپذیری حتی در جامعه مدرن امروزی و بهترین جوامع و ایدهآلترین کشور هم این موضوع جای انکار ندارد، بنابراین باید نسبت به کسانی که آسیب پذیری بیشتری دارند توجه بیشتری شود. بقیه امتیازاتی که از زنان و یا مردان گفته میشود برای من قطعی نیست چرا که در قرآن گفته شده است که زن و مرد هر کدام کار نیک انجام دهند پاداش آن را خواهند گرفت، بنابراین خداوند بین آنها تفاوتی قایل نیست. این پژوهشگر دین در پاسخ به این سوال که آیا با وجود دختری مانند حضرت معصومه(س)و کمالات ایشان میتوان گفت اسلام توجه خاصی به دختران ازدواج نکرده داشته است؟ گفت: نمیتوان گفت خصلتهایی که از حضرت ذکر شده مرتبط با ازدواج ایشان بوده یا نه، اما در مجموع دختران و زنان در هر نقشی که قرار دارند مورد توجه خداوند بودهاند. البته به دلیل اینکه ایشان ازدواج نکرده بودند و از جمله دخترانی بودند که فعالیتهای اجتماعی هم داشتند میتوان مسایل فقهی را از رفتار ایشان برداشت کرد مانند نمونهای که گفته میشود که زن نمیتواند به تنهایی سفر کند این طور نیست چرا که حضرت در آن زمان که حتی وسایل نقلیه مناسب هم وجود نداشت سفر کردند بنابراین، این رفتار با بعضی از این نگاهها در تضاد است. منبع:ایسنا 211008