عقیق:حجت الاسلام پورسیدآقایی در گفتگویی پیرامون آیات قرآنی مرتبط با فعالیت های تشکیلاتی مطالب و نکات ارزنده ای را مطرح کردند.در ادامه متن مصاحبه را با هم مرور می کنیم. - راجع به امام صادق(ع) چند نکته عرض کنم: چند نکته درباره ضرورت کار تشکیلاتی عرض بکنم. وقتی کار زیاد و نفرات کم است، ضرورت پیدا میکند تشکیلات شکل گیرد و در تشکیلات است که کارها ضریب برمیدارند. یعنی اگر من یک نفر باشم ممکن است دو، سه یا پنج نفر را حریف باشم. اما در یک حرکت جمعی میبینیم هرکدام از ما ده نفر را حریف هستیم و این بیان قرآن است. در سوره مبارکه انفال آیه 65 خداوند میفرماید یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُواْ مِئَتَیْنِ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّئَةٌ یَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یَفْقَهُونَ. یک تشکیلات دینی چند ویژگی دارد یکی ایمان است حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ، إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ، اگر بیستتا باشیدصَابِرُونَ، پس ایمان، گروهی حرکت کردن و صبر، یَغْلِبُواْ مِئَتَیْنِ، به دویست نفر پیروزید. اینجا ممکن است انسان بلافاصله تصور کند توان یک نفر هم بایستی معادل ده نفر باشد! خدا میخواهد این توهم را از بین ببرد و در ادامه میفرماید وإِن یَکُن مِّنکُم مِّئَةٌ، اما اگر صدتا باشید یَغْلِبُواْ أَلْفًا، معادل هزار نفر هستید. چون طرف فکر میکرد یک نفر هم به ده تا، خدا میفرماید خیر این برای گروهی حرکت کردن است. با ایمان و با عنصر صبر و با گروهی حرکت کردن به دویست نفر پیروز میشوید و اگر صد نفر باشید به هزار نفر پیروزید. در دوره امام صادق(ع) میدانید که اختلاف است آیا نهاد وکالت مؤسسش در زمان ایشان بوده یا موسی بن جعفر بوده است؟ برخیها مانند جاسم حسینی در کتاب تاریخ سیاسی امام رضا(ع)معتقدند، در زمان ایشان است ولی ما معتقدیم در زمان امام صادق(ع) است. یکی از پیچیدهترین نهادها و تشکیلات شیعی است. البته این تشکیلات را از زمان امیرمؤمنان(ع) هم داشتیم در زمان امام حسین(ع) هم همینطور. برخی از کسانی که در کربلا با حسین بودند ماریه زنی در بصره بود ، خانهاش پایگاه شیعیان بود. حضرت به آنجا نامه نوشت، و تنی چند به کمک امام حسین آمدند و شهید شدند، منتهی اینقدر مبارزه پیچیده هست که این روابط پنهان مانده است. عنصر تقیه خیلی پیچیده است. از آسیبهای کار تشکیلاتی بگویید. کار تشکیلاتی کار هیئتی است که این مراسم خوب برگزار شود. کار تشکیلاتی را شما مثال زدید مانند سپاه و نهادهای دیگری که دارند. یکی از آفات اینکه در تشکیلات اگر اهداف و نیازها خوب تبیین نشود، مراحل رسیدن به اهداف و نیازها خوب پوشش داده نشود؛ خود تشکیلات یک ساختار و تشکیلات است. ارکان تشکیلات نیز در معرض آفات هستند یعنی رهبرتشکیلات و اعضا هم هرکدام هم آفات خاص خود را دارد. تشکیلات را نوع اهداف، تبیین آن، روشن بودن آنها است که مهم است. افراد یک تکالیفی دارند نسبت به اینکه اهداف را بشناسند نسبت به هم همیاری و تکافل داشته باشند اگر عیوب و خطایی هست متذکر شدند. یکسری آسیبها هم برای رهبر و مسئول این تشکیلات آن است. ممکن است در مدیریت مشکلی به وجود آید غرور، نارضایتی و دیکتاتوری که هرکدام راهحل خاص خود را دارد. هرچه مقام بالاتر میآید لا ترفعنی فی الناس درجه الا ان حففتنی عند نفسی بقدرها،یک رهبر باید نگاهش این باشد. آن رهبر باید اتصالش بیشتر باشد یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ، چرا؟ إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً، اتصال شبش باید بیشتر باشد. کسانی که روز کار طاقتفرسا دارند باید شب بیشتر با خالق باشند وگرنه کم میآورند و میشکنند. این است که نسبت به آنها دید دهد، نه اینکه تصمیم کورکورانه مانند منافقین و اینها باشد، بلکه این تبیین و تحلیل دارد بایستی افراد بافهم خود رشد کنند نه اینکه بافهمش برود کاری را همینطوری انجام دهد. آیات پایانی سوره مبارکه فتح است مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا، آیه برای تشکیلات خیلی عجیب و عالی است. این نشان میدهد رسول خدا واقعاً چه کرده است! اصلاً خود اینکه پیامبر چهجور کار کرده است! بین خودش رحمت و تکافل، از مهمترین عناصری که در یک تشکیلات اسلامی است اینکه هرکسی بافهمش رشد کند و کار انجام دهد، نه اینکه چشمبسته برود فلان کار را بکند، از آنطرف همه افراد نسبت به هم تکافل دارند. اگر در یک جمع 5 نفر هست ولی هر کس به فکر خودش باشد هر کس یک حامی دارد اما اگر هر کس به فکر دیگری باشد 5 حامی دارند و لذا میگویند ساقیهم آخرهم، تو که چایی میریزی آخر خودت چای بخور، آخر خودت غذا بخور، رسید؛ رسید، نرسید؛ نرسید. در تشکیلات هر کس باید هوای دیگری را داشته باشد. الآن که روحانی شدم نباید چهار رفیق دیگر را فراموش کنم باید برای آنها هم به فکر باشم. تکافل همیاری است. همکاری غیر همیاری است. آنجا میگوید تَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَالتَّقْوَی، ولی اینجا دیگر تکافل را عهدهدار میشود، مشکل تو مشکل من است میروم سر میزنم، تذکر میدهم.منبع:روضه نیوز