عقیق:درباره ی علت نیامدن « بِسمِ اللَهِ الرَحمَنِ الرَحِیمِ» در آغاز سوره ی توبه میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد.
1 - برخی حکمت آن را ارتباط سوره های انفال و توبه یا آن که این دو سوره
را یک سوره دانسته و آن را دلیل عدم ذکر « بِسمِ اللَهِ الرَحمَنِ
الرَحِیمِ» معرفی نموده اند.
کسانی که ارتباط میان سوره ی انفال و توبه را دلیل نیامدن «بسم الله» در
آغاز سوره ی توبه می دانند، به روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ تمسک
کرده اند که می فرماید: «انفال و برائت یک سوره محسوب می شوند»[1] و
معتقدند: تناسب و ارتباط میان این دو سوره، از ارتباط سایر سوره ها با یک
دیگر بیش تر است بلکه در بیش تر مسایل، گویی سوره ی توبه متمم سوره ی انفال
است. چرا که بیش تر مطالب این دو سوره در اصول و فروع دین ، سنن الهی،
شریعت و قانون، به ویژه قوانین جنگ و آن چه مربوط به آن است مانند آمادگی
رزمی ، اسباب پیروزی و غیره از امور روحی ، مالی ،احکام معاهدات ، پیمان ها
از نظر حفظ ، نقض به موقع آن ها و نیز احکام ولایت در جنگ میان مؤمنان با
یکدیگر و کافران با هم و هم چنین ویژگی مؤمنان راستین ،کفرپیشگان ، منافقان
و بیماردلان، آن چه در سوره ی انفال به طور اجمال مورد اشاره قرار گرفته
در سوره ی توبه به تفصیل آمده است.[2]
2- بعضی دیگر، دلیل آن را عدم تناسب « بِسمِ اللَهِ الرَحمَنِ الرَحِیمِ» ـ
که نشانه ی رحمت است ـ با اعلام برائت ـ که نشانه ی غصب است ـ دانسته اند.
کسانی که این دو را یک سوره نمی دانند و حکمت نیامدن « بِسمِ اللَهِ
الرَحمَنِ الرَحِیمِ» در آغاز سوره ی توبه را عدم تناسب « بِسمِ اللَهِ
الرَحمَنِ الرَحِیمِ» با اعلام برائت دانسته اند، استناد نموده اند به
روایتی از حضرت علی ـ علیه السلام ـ که می فرمایند: « بِسمِ اللَهِ
الرَحمَنِ الرَحِیمِ برای امان و رحمت است ولی سوره ی برائت برای برداشته
شدن امان از شمشیر نازل شده است.» [3]
این گروه عقیده دارند سوره ی توبه مستقل است و نیامدن « بِسمِ اللَهِ
الرَحمَنِ الرَحِیمِ» در آغاز آن به خاطر لحن قهرآمیز سوره نسبت به مشرکان و
اعلام تنفر از مشرکان پیمان شکن است که این موضوع با « بِسمِ اللَهِ
الرَحمَنِ الرَحِیمِ» که نشانه ی صلح و رحمت است سازگار نمی باشد.
3- بعضی از مفسران که این دو سوره را یک سوره دانسته اند; علاوه بر وجود
ارتباط معنوی، بین دو سوره محسوب شدن سوره ی انفال از سوره های هفت گانه ی
طولانی (سبع طوال) در روایات[4] و به دنبال آن سوره های مئون (صد آیه)، در
صورتی که سوره ی انفال به تنهایی 75 آیه است ؛ تأییدی است بر این که دو
سوره ی انفال و توبه، مجموعاً هفتمین سوره ی طولانی قرآن است; ضمن این که
نیامدن « بِسمِ اللَهِ الرَحمَنِ الرَحِیمِ» در میان دو سوره را تأیید
دیگری بر یکی بودن این دو سوره دانسته اند.[5]
نتیجه:
سوره ی توبه با اعلان جنگِ عمومی با مشرکان و طردِ تمام پیمان های پوشالی
آنان افتتاح گشته است و « بِسمِ اللَهِ الرَحمَنِ الرَحِیمِ» حاملِ روح صلح
و آرامش و هم زیستی مسالمت آمیز است; به همین جهت سوره ی جنگ و نبرد و یا
سوره ی قتال و پیکار با مشرکین، با « بِسمِ اللَهِ الرَحمَنِ الرَحِیمِ»
آغاز نشده است.
ممکن است علت نیامدن « بِسمِ اللَهِ الرَحمَنِ الرَحِیمِ» در اول سوره ی
توبه، مشابهت آن با سوره ی انفال باشد که به سانِ بخشی از آن تلقی می شود.
سوره ی انفال بازگوکننده ی جهادِ مسلمین در جنگ بدر است و سوره ی توبه
جهادِ مسلمین را در جنگ تبوک گزارش می کند; پس داستان مندرج در سوره ی
انفال ـ از لحاظ هدفِ کلی ، تشویقِ مسلمین به جهاد و برحذر داشتن آن ها از
تخلف نسبت به اوامرِ خدا و رسول ـ همانند داستانِ موجود در سوره ی توبه
است; از این رو، سوره ی توبه همراه سوره ی انفال و به دنبال آن آمده
است.[6]
به نظر ما می توان میان دو موضوع جمع کرد و با توجه به روایت امام صادق
-علیه السلام- و حضرت علی-علیه السلام- ، حکمت ترک « بِسمِ اللَهِ
الرَحمَنِ الرَحِیمِ» در آغاز سوره ی توبه، ارتباط و تناسبِ میان سوره ی
انفال و توبه و هم چنین عدم تناسب « بِسمِ اللَهِ الرَحمَنِ الرَحِیمِ» با
اعلان جنگ با مشرکان پیمان شکن بدانیم; زیرا در غیر این صورت، موضوع عدم
تناسب « بِسمِ اللَهِ الرَحمَنِ الرَحِیمِ» با اعلام برائت، به تنهایی با
سوره هایی مانند کافرون، منافقون و مسد که با « بِسمِ اللَهِ الرَحمَنِ
الرَحِیمِ» آغاز شده اند، نقض خواهد شد و از سوی دیگر، درست است که سوره ی
توبه با آیات برائت شروع شده است ،ولی متضمن موضوع توبه، محبت به
پرهیزکاران، دادن چهار ماه مهلت به مشرکان و ... می باشد که نشان دهنده ی
رحمت خداوند، حتی در حق دشمن می باشد.
نتیجه آن که ارتباط عمیق میان مطالب مطرح شده در سوره ی انفال و توبه و
عدم تناسب « بِسمِ اللَهِ الرَحمَنِ الرَحِیمِ» با آیات ده گانه ی برائت در
آغاز سوره ی توبه می تواند دلیل ذکر نشدن « بِسمِ اللَهِ الرَحمَنِ
الرَحِیمِ» باشد.
پی نوشت ها:
[1]. طبرسی ، فضل بن علی ؛ مجمع البیان، ج 3، ص 6.