سخنرانی حجت الاسلام ناصر رفیعی در موضوع وظایف ما نسبت به امام زمان(ع):
داستان حضرت حجت(ع) به بلندای تاریخ اسلام بلکه قبل از آن است. گرچه حضرت متولد 256 هجری یعنی حدود اواسط قرن سوم هستند اما شروع مطالب حضرت از اینجا شروع نمی شود بلکه باید سال ها قبل و از زمان بعثت پیامبر(ص) مساله حضرت حجت(ع) را جستجو کرد، شبی که پیامبر(ص) به معراج رفتند و نور حضرت حجت را آنجا مشاهده کردند، فرمودند: خوشا به حال کسی که او را قبول دارد و خوشا به حال کسی که او را دوست دارد.
امام علی(ع) فرمودند: چقدر دلم می خواهد امام مهدی(ع) را ببینم و دلم می خواهد اصحابش را ببینم. مساله ندبه، دعای ندبه و گریه برای امام سابقه اش به قبل از تولد ایشان برمی گردد، امام صادق(ع) نیز گریه می کردند و می فرمودند: آقای ما غیبت شما خواب را از چشم ما ربوده و این درحالی است که هنوز آقا متولد نشده و سال ها بعد متولد می شوند.
کتاب هایی قبل از تولد امام زمان(ع) نوشته شده است. صحیح بخاری و صحیح مسلم باب هایی راجع به امام دارند، کتاب هایی مستقل در مورد حضرت نوشته شده است، اشعاری قبل از تولدش برای او سروده اند، دعبل خزایی نیز اشعاری بلند برای حضرت سروده است، همچنین تواتر اخبار و روایات درباره ایشان رسیده است.
البته درباره تولد امام زمان(ع) اختلاف عمده با اهل سنت داریم که آنها می گویند هنوز متولد نشده ولی ما معتقدیم متولد شده و الا مساله ظهور حضرت و قیام جهانی ایشان جزو متواترات از روایات است. به طوری که صدها نقل تاریخ در این موضوع آمده و همه ائمه راجع به ایشان صحبت کردند، امام سجاد(ع) فرمود: کسانی که در زمان غیبت حضرت حجت(ع) هستند از مردمان زمان گذشته بالاترند. به این معنا که امام را رویت ظاهری نکردند و پذیرفتند.
عمده وظایف ما در زمان غیبت در سه محور کلی و اساسی بیان می شود. به طوری که بقیه وظایف در ذیل این سه محور بیان می شود، محور اول احساس حضور است، ما منتظر ظهوریم نه منتظر حضور، امام ظاهر نیست اما حاضر است. خیلی از چیزها را ممکن است نبینیم ولی هست. شما اگر خورشید در پشت ابر را نمی بینید، نمی گویید خورشید نیست. بلکه هست ولی ما او را نمی بینیم، بنابراین نخستین وظیفه عمده ما این است که بدانیم در هر جایی حضرت حجت حضور دارند و امام در اعمال ما نظارت دارند که این تکلیف می آورد.
امام صادق(ع) می فرمایند: من برای سه چیز گریه می کنم. هول قیامت، جدا شدن از دوستان و حساب رسی در پیشگاه خداوند متعال و از سه چیز تعجب می کنم. از آدمی که غافل است و خودش توجه ندارد ولی کس دیگری بر او توجه دارد. امام زمانش او را می بیند ولی خودش متوجه نیست، همچنین امام علی(ع) فرمودند: گاهی حضرت حجت(ع) در برنامه های شما حاضر می شود و به شما سلام می کند ولی شما ایشان را نمی بینید.
این مساله تکلیف آور است، امام صادق(ع) در این رابطه فرمودند: در سه مرحله اعمال شما را به پیش ما می آورند، شامگاه دوشنبه و پنجشنبه، اول هر ماه و نیمه شعبان هر سال، انسان توجه به این نکته داشته باشد که امام زمان(ع) حضور دارند و ما منتظر ظهوریم نه منتظر حضور و انسان باید بیشتر توجه کند که چه کارهایی می کند.
وظیفه دوم سنخیت و تطابق با ولی است. به این معنا که اگر کسی گفت من خیلی منتظر هستم باید دید چه تطابقی بین او و امامش است، امام زمان(ع)برای اجرای عدالت می آید. ما وقتی دروغ می گوییم و ظلم می کنیم، نمی توانیم بگوییم که منتظر هستیم. در روایات آمده ظلم سه شاخه است. اول رعایت حق الناس، رعایت بیت المال و رعایت حقوق مردم، عدم توجه به اینها ظلم است.
مرحوم طوسی می فرماید: علت غیبت ماییم و سو اعمال ماست که مانع ظهور است. امام زمان(ع) در بخشی از نامه خود به شیخ مفید می فرمایند: ای شیخ و ای برادر برادر، اگر شیعه های ما قلب هایشان با هم بود و وفای عهد و پیمان می کردند، دیدار ما به تاخیر نمی افتاد که نشان می دهد اگر در جامعه به یکدیگر رحم کنیم و ضعفا را در نظر بگیریم، امر ظهور به جلو می افتد.
بر این اساس صاحب مکیال امام را خواب دیدند که فرمودند: کتابی بنویس و دعاهایی که در مورد ماست را جمع آوری کن که نشان می دهد امام توجه دارد، همچنین شیخ صدوق امام را در کنار کعبه دید، آقا فرمودند: کتابی در مورد غیبت ما بنویس که این غیبت طبیعی است و پیامبران قبل از مت غیبت داشتند که مرحوم صدوق کتاب غیبت را نوشت.
بنابراین احساس حضور به این معنا است که هر کجا احتمال بده امام تو را می بیند و سنخیت با امام که فاصله تطابق شما با امام را نشان می دهد، از بزرگترین وظایف ما نسبت به امام عصر(ع) است، بر این اساس امام صادق(ع) فرمودند: بعضی ها منتظر حجت ما برای دنیاشان هستند، این افراد بدانند از ما نیستند.
سومین وظیفه ما نسبت به امام زمان(ع) شناخت است. اگر در انسان ولایت قوی باشد، می تواند بگوید من منتظر هستم. در قرآن کریم، خداوند متعال می فرماید: من می بخشم کسی که ۴ ویژگی دارد. توبه کند، اعتقاد داشته باشد، عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت هم بشود و این یعنی ولایت ما را هم ضمیمه این کند.
منبع:شبستان