چگونه حق را از باطل تشخيص دهيم؟ سؤالي كه در قرآن و منابع اسلامي به آن پاسخ داده شده است و توصيههايي كه غفلت از آنها ميتواند جبرانناپذير باشد.
عقیق:مسلمانان از صدر اسلام تا كنون همواره در جريان حوادث و اتفاقات اجتماعي وسياسي جامعه يا حتي در مسائل فردي با سئوال مهمي روبرو بودهاند، «چگونه حق را از باطل تشخيص دهيم؟» مسئلهاي كه اهميت آن تا حدي است كه علاوه بر سعادت دنيوي، سرنوشت اخروي يك مسلمان را تحت شعاع خود قرار ميدهد، اين موضوع به قدري مهم است كه اگر در انتخاب راه اشتباهي صورت گيرد ميتواند سرمايههاي معنوي و حتي مادي انسان را به باد دهد. در دنياي امروز هر چند به ظاهر، سهولت دستيابي به اطلاعات صحيح به لطف امكانات متنوع ارتباطي آسان است اما سيل عظيم تبليغات سوء كه كانون انتشار آن نظام سلطه و استكبار با بهرهگيري از امكانات سختافزاري و نرمافزاري پيشرفته و حمايت سرمايهداران است چنان پوششي بر پيكر حقيقت انداخته كه تشخيص حق از باطل را در صورت نبود يك سري ويژگيها در فرد، كاري سخت و دشوار كرده است. كساني هستند كه حق را ميشناسند و به دنبال آن ميروند و از آن دفاع ميكنند و در مقابل افرادي هم وجود دارند به دلايل مختلف باطل را ميپسندند و موضع خود را مشخص كردهاند، البته سعي دارند براي خود پيرواني نيز جمع كنند؛ لذا براي جذب كساني كه دنبال حق هستند ولي آن را نميشناسند، چهره واقعي خود را پشت نقاب پنهان ميكنند و با روشهاي مختلف سعي دارند اين افراد را فريب دهند و همچنين كساني هستند كه در توهم قرار دارند و فكر ميكنند از حق طرفداري ميكنند. از جرياني كه در جنگ صفين رخ داد، قرآنهايي كه بر سر نيزه رفت و عدهاي ظاهربين و بيبصيرت را منحرف ساخت تا تبليغات مسموم امروز در معرفي غير واقعي دين اسلام با بهرهگيري از جرياناتي نظير داعش، استفاده از قدرت رسانهها و هنر بهويژه سينما و ساخت فيلمهاي بيشمار، بزرگنماييها و ... شاهدي بر اين مدعاست. در لغت، «حق» در حوزههاي متنوع به معاني مختلفي آمده است، در اين مطلب منظور از اين واژه راستي و درستي موضوعي مهم است كه با سرنوشت يك امت ارتباط دارد و «باطل» جريان مقابل «حق» است، كه پيرواني دارد و سعي دارند كه آن را در لفافه حقيقت بر افكار عمومي عرضه كنند، دستهاي ميدانند و گروهي ندانسته طرفدار باطل هستند كه بايد تلاش كرد نور حق و حقيقت را در تاريكيهاي باطل به آنها نشان داد. وقتي كه به جريانات امروز جهان نگاه ميكنيم و اين درياي متلاطم كه حق و باطل را چنان در هم آميخته و همه چيز را در ظاهر به يك رنگ در آورده است، به اين نكته بيشتر پي ميبريم كه ما نيازمند به يك سري معيارها براي تشخيص حقيقت هستيم، همواره تجربه ثابت كرده است گذشت زمان حقيقت اصلي يك موضوع را نمايان ميكند، اما بايد توجه داشت كه تشخيص ديرهنگام حق از باطل نتيجهاي جز خسران و پشيماني را به دنبال ندارد، مثل جريان كوفيان و امام حسين(ع). نميشود منتظر ماند و بعد موضعگيري كرد، بايد تلاش كرد حق و حقيقت را به موقع تشخيص دهيم. پيامبر(ص) در روزهاي پاياني عمر با بركت خود در حديث معروف ثقلين فرمودهاند، «من در ميان شما دو امانت نفيس و گرانبها ميگذارم يكي كتاب خدا قرآن و ديگري عترت و اهل بيت خودم. مادام كه شما به اين دو دست بيازيد هرگز گمراه نخواهيد شد ...» توصيهاي كه غفلت از آن، عدم تعادل و افراطگرايي، مصيبتهايي زيادي را از آن زمان تا به امروز بر مسلمانان وارد كرد. اگر تاريخ اسلام را مطالعه كنيم خواهيم ديد كه اين مسئله يكي از دغدغههاي مهم پيشوايان ديني ما بوده است و نكات مختلفي در منابع اسلامي نظير نهجالبلاغه براي تشخيص حق و باطل بيان شده است. لذا با تمسك به وصيت كسي كه سعادت دنيوي و اخروي كل بشر از آن زمان تا به امروز دغدغه او بود و از سوي پروردگار مأموريت هدايت انسان را بر عهده داشت، براي تشخيص حق از باطل همواره بايد با قرآن مأنوس و در اين راه پيرو اولياء الهي بود؛ خداوند در اين كتاب آسماني ميفرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا...؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، براي شما وسيلهاي جهت جدا ساختن حق از باطل قرارميدهد»(انفال/ 29) اگر در هر جايگاهي كه قرار داريم تقوا را رعايت كنيم اين زمينه در ما به وجود ميآيد كه در مسير حق قرار گيريم، البته نبايد فراموش كنيم پيچ و خمهاي اين مسير را براي گذر از فتنهها و عبور سلامت از گردنهها بايد در عصر كنوني همپاي ولايتفقيه بود. به اميد طلوع خورشيد حق و حقيقت در جهان و نابودي هميشگي باطل. منبع:حج 211008