خدایا در این روز برای من درب های بهشتت را باز کن، و دربهای آتش و جهنمت
را قفل کن و ببند و مرا در این روز به تلاوت قرآن موفق کن، ای نازل کننده
آرامش بر دلهای مؤمنان.
البته خود این فقرات توضیح و تفصیل زیادی دارد که خیلی سریع گذر میکنم
تا درباره امیر المؤمنین و ائمه معصومین(ع) بحثی داشته باشم که مورد نیاز
است. اینکه میگوییم خدایا درب های بهشت را برای من باز کن خیلی مهم است،
یعنی خدایا من را به اعمالی موفق کن که دربهای بهشتت را بر من باز کند و
مرا موفق کن تا از اعمالی که موجب بازشدن درب های جهنم می شود پرهیز کنم .
چگونه اهل بهشت بشویم؟
رسول اكرم صلى الله عليه و آله: مَنِ اشْتاقَ الَى الْجَنَّةِ سارَعَ الَى
الْخَيْراتِ وَ مَنْ اشْفَقَ مِنَ النّارِ لَهى عَنِ الشَّهَواتِ[2]؛ هر
كس مشتاق بهشت است، به سوى نيكىها مىشتابد و هر كس از جهنم بترسد، از هوا
و هوس روى مىگرداند.
علامات اهل بهشت چیست؟
امام صادق عليه السلام: انَّ لِاهْلِ الْجَنَّةِ ارْبَعَ عَلاماتٍ:
وَجْهٌ مُنْبَسِطٌ وَ لِسانٌ لَطيفٌ وَ قَلْبٌ رَحيمٌ وَ يَدٌ
مُعْطيَةٌ[3]؛ بهشتىها چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان نرم، دل مهربان و
دستِ دهنده.
البته براى بهشتيان و رسيدن به بهشت در قرآن و اخبار اوصاف و علائم زيادى بيان گرديده است كه به همين تعداد كفايت مىكنيم.
پس نا برده رنج گنج ميسّر نمىشود، بايد زحمت كشيد تا به رحمت رسيد آنان
كه از جان و مال و هستى خودشان در راه خدا، مضايقه نمىكنند، خداوند نيز
برآنها از فضل و كرم خويش دريغ نخواهد ورزيد.
وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ
از روايات اسلامى به خوبى استفاده مىشود فضيلت تلاوت قرآن در زياد خواندن آن نيست، بلكه در خوب خواندن و تدبر و انديشه در آن است.
روايتى از امام على بن موسى الرضا عليهما السلام آمده است كه از جدش چنين
نقل مىفرمايد: ما تيسّر منه لكم فيه خشوع القلب و صفاء السر![4] آن مقدار
بخوانيد كه در آن خشوع قلب و صفاى باطن و نشاط روحانى و معنوى باشد! چرا
چنين نباشد در حالى كه هدف اصلى تلاوت، تعليم و تربيت است.و روايات در اين
زمينه بسيار است.
حکایت:
جدّ علامه طباطبائى (ره) از شاگردان و معاشران نزديك شيخ محمد حسن نجفى
(صاحب جواهرالكلام)بود و نامه ها و نوشته هاى ايشان را مى نگاشت. مجتهد بود
و به علوم غريب) (رمل و جفر و ...) نيز احاطه داشت اما از نعمت داشتن
فرزند محروم بود. روزى هنگام تلاوت قرآن به اين آيه رسيد:« وَ أَيُّوبَ
إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ
الرَّاحِمين »[5] با خواندن اين آيه، دلش مى شكند و از نداشتن فرزند غمگين
مى شود.
همان هنگام چنين ادراك مى كند كه اگر حاجت خود را از خداوند بخواهد، روا
خواهد شد. دعا مى كند و خداوند هم پس از عمرى دراز، فرزند صالحى به او
عنايت مى فرمايد. آن پسر، پدر مرحوم علامه طباطبائى مى شود. پدر علامه نيز
پس از تولد او، نام پدر خود(يعنى جدّ علامه )را بر وى مى نهد.[6]
گریزی به فضایل امیر المومنین :
از آنجایی که این ایام مقارن با شبهای قدر و خاص امیر المؤمنین است بیشتر به این بخش توجه می دهم .
ائمه ما و کسانی که از سوی خداوند عالم حجت الهی هستند، دو نوع زندگی و دو
نوع مقام دارند، یکی مقام و زندگی ملکوتی و لاهوتی ، و دیگری مقام و زندگی
مادی و ناسوتی است، روایتهای مربوط به این مسائل را در کتاب سرچشمه حیات
همراه با اسنادش نوشته ام که «اولّ ما خلق الله» این بزرگواران هستند، یعنی
اولین موجودی که خداوند عالم آفرید، انوار طیبه محمد و علی و فاطمه و
انوار چهارده معصوم علیهم السلام می باشد.
حدیث:
جابر بن عبداللَّه از پیامبر اکرم (ص) نقل می کند ؛« أوّل ما خلق اللَّه
نورى، ففتق منه نور علىّ، ثمّ خلق العرش و اللّوح و الشّمس وضوء النّهار و
نور الأبصار و العقل و المعرفة»[7]
«خداوند اولين چيزى راكه آفريد، نور من بود، از آن نور؛ نور على را شكافت،
سپس عرش و لوح و آفتاب و روشنى روز و نور چشمها و عقل و معرفت را به وجود
آورد.»
حدیث:
ابن عبّاس گويد: شنيدم رسول اللّه به على عليه السلام خطاب مىكرد: «اى
على! خداى تبارك و تعالى بود و چيزى با او نبود، من و تو را پيش از آفرينش
آسمانها و زمينهااز نور جلالش آفريد، پس در مقابل عرش تسبيح و تقديس او
كرده و حمد و ستايش او را مىكرديم.
حدیث :
خاتم انبياء صلى الله عليه و آله فرمود: بعث علىّ مع كلّ نبىّ سرّاً و بعث
معى جهراً. على با تمامى انبياء درباطن و با من در ظاهر برانگيخته شده
است.[8] اين روايت با تعبيرهاى گوناگون آمده است كه به بعضى از آنها اشاره
مىشود عن النّبىّ صلى الله عليه و آله إنّه قال لعلىّ عليه السلام يا على
إنّ اللَّه تعالى قال يامحمد بعثت عليّاً مع الأنبياء باطناً و معك ظاهراً
پيغمبر فرمود: اى على خداوند گفت: اى محمد من على را با پيامبران در باطن
فرستادم و با تو در ظاهر.[9]
این علی با این عظمت و مقامش و با این مقام لاهوتی و ملکوتیش در این روزها
در بستر شهادت آرمیده است و زهر زخم سر مبارکش را معالجه میکنند ولی چه
فایده که هیچ معالجه ای اثر نبخشید و علی را از عالم بشریت گرفتند و تا
ظهور فرزند عزیزش امام زمان، مردم را خاکستر نشین کردند، خدا را قسم
میدهیم به احترام این امیر المؤمین و به شرافت این اولیاء متقین و منتخبین
و منجبین خودش دست ما را از دامن این بزرگواران تا دم مرگ کوتاه نکند و با
این عقیده و محبت ما را به قبر برساند.
محبت علی زمینه ساز بخشش گناهان
سلمان از رسول خدا پرسید یا رسول الله، هزار کلمه ای که خداوند عالم در
معراج برای شما تعلیم فرمود که هزار کلمه را به مردم عرض کنید و هزار کلمه
را مخیرید برای ذکر به مردم و هزار کلمه خاص خود شماست، یکی از آن کلماتی
که خاص شماست را به من بفرمایید، فرمود سلمان از چیز بزرگی سؤال کردی، از
مطالبی که خداوند به من یاد داد و مخصوص خود من است، یکی این است که هر کسی
از دنیا برود و به اندازه ذره ای در قلبش محبت علی را با خود ببرد، خداوند
عالم او را خواهد بخشید و از تمام گناهانش گذشت خواهد کرد خدایا به احترام
این علی ما را در دنیا از زیارتش و در آخرت از شفاعتش محروم نفرما،
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
پی نوشت ها:
[1] -الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحديثة)، ج1، ص: 355
[2] - نورالثقلين، ج 3، ص 566، ح 166
[3] - مجموعه ورام، ج 2، ص 91
[4] - تفسير نور الثقلين، ج5، ص: 451
[5] - انبیاء آیه 83
[6] - نوادر و متفرقات، ص: 1248
[7] - بحارالأنوار: ج 57 ص 174/ 12 به نقل از رياض الجنان
[8] - شرح أسماء الحسنى: ملّا هادى سبزوارى 1/ 28 (شرح جوشن كبير الإمام على: أحمد رحمانى همدانى ص 86.
[9] - أنوار النّعمانيّة جزائرى: ج 1/ 30؛ الإمام على: ص 86 از همان مصدر منبع:حوزه