اگر امروز بخواهیم هیئتها بعنوان یکی از ارکان مهم نظام در همه امور مداخله داشته باشند و حرف بزنند و تاثیر گذار باشند، باید به آنها کمک شود. ما بودجه فرهنگی در این مملکت زیاد داریم ولی متأسفانه سیاستگذاری فرهنگی کشور طوری نیست که از هیئتها نیز حمایت شود.
عقیق:موضوعی که شاید در رسانههای مختلف در مورد جامعه مداحان اهل بیت(ع) و بطور
کلی موضوع هیئت کمتر به آن پرداخته شده، موضوع ادب نوکری خاندان رسول
الله(ص) است. برای پرداخت این موضوع، به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که
نوکری این خاندان چه تعریفی و چه آدابی دارد و چه موضوعاتی بر آن مترتب
است. در این خصوص مصاحبهای با حاج محسن طاهری مدیر خانه مداحان اهل
بیت ترتیب دادیم که تفصیل آن در ادامه آمده است. او معتقد است هیئتها
بعنوان اصلیترین جریان معطوف به انقلاب اسلامی باید بیشتر مورد توجه
سیاستگذاران فرهنگی کشور قرار گیرند و نگاه کلانی نسبت به موضوع هیئت وجود
داشته باشد و حمایتهای بیشتری از آن شود.
تعریف شما از نوکری اهل بیت(ع) چیست و اساسا به چه کسی نوکر اهل بیت گفته میشود؟ آنچه
که از ترجمه نوکر برمیآید این است که فرد گوش به فرمان و در اختیار ولی و
ارباب خود باشد. به اعتقاد من این بزرگواری اهل بیت(ع) است که این صفت بر
ما اطلاق شده است چراکه این روش نوکری و این راه و مسیر نوکری که ما دنبال
آن هستیم شایسته آن نام مبارک و شایسته آن جایگاه رفیع و آن مقام نوکری
نمیتواند باشد. در واقع در بحث نوکری ساحت مقدس اهل بیت(ع) ما
میخواهیم جایگاه رفیع موالیانمان را به دیگران ارائه بدهیم اما هرچه حساب
میکنم خودم احساسم این است که خیلی از وقتها حق نوکری اهل بیت(ع) را ادا
نمیکنیم. باید گفت با نگاهی به زندگی اهل بیت(ع) در طول تاریخ از تمام
جهات بخصوص از جهت اخلاق، سیره، رفتار و... میبینیم که همین رفتار و اخلاق
آنها باعث هدایت دیگران میشود. اما متأسفانه میبینیم برخورد اجتماعی و
رفتار شخصی ما بعنوان نوکر این خاندان به شکلی نیست که مردم را جذب به اهل
بیت(ع) کند و متأسفانه خیلی اوقات مردم را دفع میکنیم. یعنی بعضی اوقات
حرکات و اخلاق و برخورد ما متأسفانه برای مردم دلزدگی ایجاد میکند. برخورد
اجتماعی بعضیها طوری نیست که با تعاریف نوکری سازگار باشد.
برای
اینکه مسیر نوکری درست پیموده شود و نوکر اهل بیت(ع) مردم را متوجه به اهل
بیت کند، چه به لحاظ اخلاقی و چه به لحاظ رفتار اجتماعی و فردی باید چه
آدابی رعایت شود؟ به طور کلی بایدها و نبایدهایی که از نظر شما در این مسیر
باید رعایت شود چیست؟ آنچه که مورد اشاره حقیر است این است که
اگر ما ادعا داریم که نوکران اهل بیت(ع) هستیم، به اهل بیت و به سیره اهل
بیت آشنا هستیم، چقدر از آنها درس گرفتهایم؟ چقدر سیره، رفتار و زندگی
آنها را بررسی کردیم و درس گرفتهایم؟ مردم، ما را نوکر اهل بیت(ع)
میدانند یعنی ما پسوند اهل بیت را یدک میکشیم. خودم را عرض میکنم آیا
این پسوند اثر خاصی روی من گذاشته که من خود بتوانم مؤثر واقع شوم؟ یعنی
مسیری که خودم نرفتهام چگونه میخواهم دیگران را در آن مسیر هدایت کنم؟ به
اعتقاد من یک نوکر اهل بیت باید با یک سالک الی الله و با یک صاحبنفس
همراه شود که انسان از نفس او اثر و بهره بگیرد. این ارتباط باید مرتب و
دائم باشد. بزرگان این عرصه هریک به نوعی با صاحبنفسی ارتباط تنگاتنگ
داشتهاند. ما هم باید بگردیم و کسی را بیابیم که از او کسب فیض کنیم.
جایگاه
مجالس اهل بیت و توسل به اهل بیت(ع) در سیره عملی بزرگان دین ما چگونه
است؟ متاسفانه بعضی روشنفکر نمایان که میتوان اسلام متجددین را به آنها
اطلاق نمود در صدد از بین بردن اهمیت توسل و جایگاه مجالس اهل بیت (ع)
هستند بنابراین تببین این جایگاه لازم به نظر میرسد، لذا سوال این است که
سیره عملی علمای دین در این خصوص چه بوده است؟ اثراتی که در
باب توسل به اهل بیت و مخصوصا سیدالشهدا (سلام الله علیه) و همچنین زیارت
ایشان در روایات آمده است، بسیار زیاد است. به اعتقاد من هرچقدر فردی
خالصتر باشد و خود را وابستهتر به اهل بیت بداند، بهره بیشتری خواهد برد.
گاهی ما در چهرههای مختلف این خلوص را میبینیم. استاد محمد تقی
جعفری با آن جایگاه علمی که داشت در همان محله خود در میدان نور، که الان
به نام مرحوم آیت الله جعفری نامگذاری شده است، جلسهای داشتند که
روضهخوانی و سینه زنی و عزاداری مفصلی میکردیم و ایشان پا به پای جمعیت
در جلسه حضور مییافتند. حضرت امام(ره) با آن جایگاه علمی در علوم حوزوی
و عرفان و... میبینیم که هر روز به زیارت امیرالمؤمنین مشرف میشدند و آن
را ترک نمیکردند. حتی یک وقت نزدیکان امام میگفتند که به امام عرض
میکردیم مثلا هوا خوب نیست، در خانه بمانید و از همینجا زیارت کنید مگر
چه فرقی میکند؟ ایشان تأکید داشتند بروند و بالای سر امیرالمؤمنین(ع)،
زیارت امین الله بخوانند. ممکن است بگویند این اعتقاد یک آدم معمولی و عامی
است نه یک مرجع بزرگ و یک عارف بالله مثل حضرت امام. منتهی میبینیم که
ایشان بر این موضوع تاکید داشتند. در نهایت هرچه بیشتر بررسی میکنیم،
میبینیم کسانی که به اهل بیت(ع) متصلتر هستند ارتباط بیشتری دارند و توسل
بیشتری داشتهاند. در واقع این همه فیض را از اهل بیت گرفتهاند. ما
غیر از این وادی هیچ راهی نداریم. امروز در این جامعهای که هجمههای مختلف
فرهنگی و... وجود دارد، بهترین راهی که میتواند مردم را به خدا و دین
نزدیک کند همین مجالس و همین محافل و برنامههایی است که ذیل عرض ارادت به
ساحت مقدس اهل بیت(ع) برگزار می شود. به اعتقاد من این جایگاه باید همیشه
حفظ شود و روز به روز هم باید قوت بگیرد و قدرت پیدا کند.
متاسفانه
در بعضی اوقات دیده میشود از روی ناآگاهی یا کمتوجهی حرفهایی به اهل
بیت(ع) نسبت داده میشود و یا حرکاتی در هیئت صورت میگیرد که در شأن اهل
بیت نمیباشد. گاهی حرفهای نامناسبی در قالب زبان حال مطرح می شود که شاید
خیلی شایسته اهل بیت نباشد. از طرف دیگر دیده شده روضههایی خوانده میشود
که در جایگاه خود خرج نمیشود مثلا روضهای که مناسب ایام عاشوراست و خاصه
آن روز است در زمانهای دیگر خوانده میشود. در این مورد لطفا توضیح دهید. یک
نکتهای که به آن میشود اشاره کرد این است که مداح هر مطلبی را در هر
جایی نباید مصرف کند. مثلا روضهای که متناسب با روز عاشوراست نباید در
جلسات هفتگی و بدون مناسبت خاص خوانده شود. لذا باید جایگاه هر روضه را در
نظر گرفت. جهان چون چشم و خال و ابروست، که هر چیزی به جای خویش نیکوست. باید
هنرمندی ما در این باشد که بتوانیم هر چیزی را به جای خودش مصرف کنیم. به
قول طلبهها «وضع شئ فی محله» این تعیین کردن و قرار دادن آن شئ در محل خود
و در جایگاه خود خیلی مهم است. اگر من بدانم باید در چه موقعیتی چه
کاری انجام دهم خیلی از کارهایی که امروز متأسفانه متداول است انجام
نمیشود و حذف میگردد. متاسفانه بعضی کارهای ما در هیئت برای مردم و برای
حتی هیئتیها دلزدگی ایجاد میکند. مثلا در مورد ولادت اهل بیت(ع) که بعضی
این مجلس ولادت را تبدیل به مجلس عزا میکنند. خودِ اهل بیت(ع) هم فرمودند
در شادی ما شاد باشید. مقام معظم رهبری نیز بر این نکته تأکید داشتند که
در مجالس ولادت، فضا، فضای شادی باشد. یک وقتهایی بیاطلاعی و کم
اطلاعی دوستان مداح از طرفی و همچنین بیتوجهی آنها از طرف دیگر، باعث
میشود در مجالس حرفهایی زده شود و یا شاهد حرکاتی باشیم که شاید در شان
اهل بیت نباشد و یا باعث دلزدگی مردم شود. لذا مادحین و نوکران اهل بیت(ع)
باید در این خصوص توجه بیشتری کنند.
هیئتها بناست چه نیازی را از انقلاب اسلامی برطرف کنند؟ بطور کلی هیئتها چه مأموریت و چه رسالتی نسبت به انقلاب دارند؟ امروز
یکی از ارکان مهم این نظام در بخش فرهنگی همین هیئتها هستند. این بر کسی
پوشیده نیست. در واقع جایگاه هیئتها، جایگاه اجتماعات مذهبی، جایگاه
ویژهای است. اما اینکه آیا رسالت خود را خوب انجام میدهند یا نه، یک بحث
است و اینکه چه کنند که بهتر انجام بدهند؟ باز بحث دیگری است. سؤالی که
حضرتعالی فرمودید چه توقع و چه خواستهای را از انقلاب باید برآورده کنند و
سوالاتی از این دست، تمام اینها جای موشکافی، جای دقت و تحلیل دارد. اما
آنچه مورد تاکید بنده است این است که پتانسیل زیادی وجود دارد. قدرت اولیه و
بالقوه وجود دارد و این پتانسیل تنها باید به فعلیت در بیاید و این مهم
صورت نمیگیرد مگر آنکه به طرق مختلف به این جریان کمک شود. اگر امروز
بخواهیم هیئتها بعنوان یکی از ارکان مهم نظام در همه امور مداخله داشته
باشند و حرف بزنند و تاثیر گذار باشند، باید به اینها کمک شود. ما بودجه
فرهنگی در این مملکت زیاد داریم ولی متأسفانه سیاستگذاری فرهنگی کشور طوری
نیست که از هیئتها نیز حمایت شود. متأسفانه از یک طرف میبینیم بعضی
از بودجهها صرف بعضی فعالیتهای فرهنگی میشود که نتیجه مشخصی را هم به
دنبال ندارد اما در مورد هیئتهایی که میتوانند این همه اثرگذار باشند،
توجهی نمیشود. باید گفت هیئتها میتوانند جوانان این مرز و بوم را
واکسینه کنند. جوانان در معرض خیلی از فسادها و منکراتی که الان متداول است
قرار دارند و این هیئتها هستند که میتوانند اینها را نگه دارند. به اعتقاد من هیئتها یک قدرت مهم نظام هستند که باید پشتیبانی شوند و به آنها کمک شود که ان شالله در آینده انسانساز باشند.
رهبر
انقلاب تاکید زیادی بر عدم اختلاف افکنی در مجالس عزاداری داشته اند؛
مسئله تبری با این فرمایش رهبر انقلاب چگونه قابل ارزیابی است؟ اساسا
اجتماع بین برائت و امر وحدت چگونه قابل بررسی است؟ شرایط
امروز کشور و منطقه، شرایطی نیست که مثل گذشته به خیلی از مسائل بپردازیم.
از خود اهل بیت(ع) روایات زیادی در این زمینه وجود دارد که جواد الائمه
فرمودند: «اُستر ذهبک و ذهابک و مذهبک» حضرت میگوید عقیده خود را بپوشان.
چرا؟ به خاطر این که دیگران از آن سواستفاده نکنند. به هر جهت شیعه یک
سری پایبندیهای خودش را دارد و اهل سنت هم به یک چیزهای دیگری معتقدند. در
میان اهل سنت هم فرقههایی وجود دارد که محب اهلبیت(ع) هستند. شاید در
فضای مجازی کلیپهایی از علمای اهل سنت دیده باشید که آنها به موضوع شفاعت
اهل بیت اعتقاد داشته و به آن اذعان نمودهاند. مخصوصا اهل سنت ایران اهل
سنت خیلی منصفی هستند و نسبت به اهل بیت(ع) هم ارادت ویژهای دارند. در
کیش مراسمی داشتم، شب ۱۲ محرم از سر بریده و دروازه کوفه میخواندم، دیدم
امام جمعه اهل سنت کیش نشسته و زار زار گریه میکند. بعد از روضه هم بغلش
را باز کرد و مرا بوسید مثل اینکه واقعا دو دوست قدیمی بهم برسند اینگونه
با ما مصافحه کرد. چند سال قبل هم به یاد دارم که ما جلسهای را شب
ولادت حضرت امیرالمومنین(ع) در کیش برای اهل سنت داشتیم، فردای آن روز من
جلسهای را در تهران داشتم و در حال برگشتن بودم، یک دفعه دیدم ایشان از
بین جمعیت بلند شد و با آن لهجه مربوط به خود گفت آقای طاهری کجا؟ گفتم من
فردا باید بروم تهران. یک دفعه از بین مردم داد زد گفت مگر علی مال ما
نیست؟ علی فقط برای شما شیعیان است؟ ببینید او نمیخواهد شعار بدهد و
یا خودش را در جمع نشان دهد. او آنچه در قلبش دارد ارائه میکند. نمونههای
متعددی را در این خصوص دیدهام. در سنندج احساس کردم نیمی از جمعیت اهل
سنت هستند که یک دفعه بداعتا یک شعر به ذهنم رسید که گفتم: "من هرکه هستم،
اهل هر کجایم، سینه زن حسین سر جدایم." این شعر به ذهنم رسید و آن را
خواندم و چه شوری در جمعیت ایجاد شد. این اعتقاد به اهل بیت و این عشق به
اهل بیت(ع) روزیِ دلهایی است که خدا آنها را دوست دارد.
پتانسیلهای
خیلی خوبی در اهل سنت وجود دارد اما متأسفانه جریانهایی در تشیع وجود
دارد که به مقدسات اهل سنت فحاشی میکنند که این موضوع دقیقا نتیجه عکس
دارد. به اعتقاد من بعضیهایشان مأموریت اختلافافکنی دارند.
اینها در خیلی از سایتها و شبکهها تبلیغات وسیعی دارند که نشانگر این است
که از خیلی از جاها تغذیه مالی میشوند تا مخالفت و دوئیت بین شیعه و سنی
را راه بیندازند و جریانسازی کنند و از این فضای غبارآلود سواستفاده کنند.
یک عده واقعا وابستگی مالی و سیاسی دارند و کار خودشان را انجام میدهند
اما یک عده هم در این میان فریب آنها را خوردهاند. آنها توجه به
موقعیت حساس کنونی ندارند، ما الان فقط نیاز به وحدت داریم و نیاز به
انسجام داریم. از این اختلافافکنی چه کسی بهره میبرد؟
در
ارتباط با این جریانهای انحرافی که الان در جهان تشیع شاهد آن هستیم یک
مقدار بیشتر توضیح بفرمایید. به نظر میرسد که اصلیترین مؤلفههای این
جریان یکی همین بحث فحاشی به مقدسات اهل سنت باشد و یکی هم انجام حرکاتی
است که موجب وهن تشیع میشود. مواجهه با این جریان باید به چه صورتی باشد؟
وظیفه مادحین در مورد روشنگری این موضوع چیست؟ به اعتقاد من
باید نسبت به این جریان شناخت مناسبی پیدا کنند چون خیلی از این دوستان ما
متأسفانه خودشان سره را از ناسره نمیشناسند. خیلی از این دوستان جوانتر
ما میروند در جلسات آنها شرکت میکنند و وقتی که به آنها تذکر میدهیم
میگویند مگر فرقی میکند؟ روضه، روضه است! این شناخت خیلی مهم است.
امروز این جریان حدود هفده شبکه ماهوارهای را اداره میکنند. هزینههای
سنگین اداره کردن این شبکههای ماهوارهای چگونه تامین میشود؟ همه همّ و
غم این شبکهها نیز این است که اسلام را وارونه نشان دهند. اسلامی که این
آقایان تبلیغ میکنند به عزاداری و قمه زنی و فحش و ناسزا محدود میشود.
بطور کلی این جریان تبلیغ انواع عزاداریهای موهن مانند قمه زنی، زنجیر به
گردن انداختن و صدای سگ درآوردن و... سب و لعن علنی و ایجاد زمینههای
اختلاف در جهان اسلام را در دستور کار خود قرار دادهاند. نتیجه این کارها
چه میشود؟ فیالواقع خروجی این نوع تبلیغات همین است که برای تشیع، دشمن
درست کنند و نهایتا این حرکتها کسی را به شیعه و تشیع ترغیب نخواهد کرد و
دستگاه امام حسین(ع) را تقویت نخواهد نمود.
به عنوان سؤال آخر، آینده جریان مداحی کشور را چطور ارزیابی میکنید به نظر شما برای کمال این موضوع چه اقداماتی باید انجام شود؟ تعبیری
وجود دارد که «و کل الکمال التفقه فی الدین» کمال واقعی این است که
نگاهمان به دین، نگاهمان به اهل بیت، نگاهمان به مبانی، نگاه عمیق و
دقیقتری باشد. اگر ما بخواهیم آینده این جلسات را آینده هیئتها را، آینده
مداحی اهل بیت(ع) را تضمین کنیم و حداقل از خیلی آفات و خرافات و از
مسائلی که مایه سرافکندگی اهل بیت میباشد دوری کنیم، باید خود ما آگاهیمان
را بیشتر کنیم. خودمان باورمان نسبت به این خاندان بیشتر شود و با مبانی
اهل بیت(ع) بیشتر آشنا شویم. باید همیشه عزت و اعتلای اهل بیت در
نظرمان باشد. به قول قدیمیها احترام امامزاده را متولی باید نگه دارد، لذا
اگر ما بخواهیم دیگران نسبت به اهل بیت(ع) پایبند شوند و بدانند که دنیا و
آخرتشان درِ خانه اهل بیت تضمین میشود، باید این جایگاه را روز به روز
رفیع تر و بلندتر کنیم. در پایان باید بگویم باید آن مسائلی که در تربیت
و شکلگیری نسل جوان به عهده ما قرار دارد به نحو احسن انجام دهیم و نسل
جوان را جذب کنیم و آنها را نسبت به دین و نسبت به واجبات آگاه کنیم، اما
از آن طرف باید آنها را به اهل بیت(ع) بسپریم. لذا نام سیدالشهداء و تربیت
و فرهنگ حسینی کار خودش را خواهد کرد. ما در این مسیر شاید خودمان خیلی
این هنر را نداریم که موثر باشم ولی اگر کار را به اهل بیت بسپریم باید
بدانیم که شق القمر کردن کار امیرالمؤمنین است و کار ابا عبدالله است و
آنها باید از ما دستگیری کنند اگرچه ما نیز باید به وظایف خود عمل کنیم.