ایشان افزودند: این آیات پس از آیات قبلی که پیرامون مواجهه پیامبر(ص) با دو گروه از مردم بود که درگیری بسیاری با حضرت داشتند؛ آمده است که اولین گروه آنها یهودیان بود که پس از سقوط بنی قریظه، قائله یهود در سال پنجم از بین رفت.
این مرجع تقلید بیان کردند: دومین گروه عامل اذیت پیامبر(ص)، منافقان بودند که نحوه مواجهه پیامبر(ص) با آنها مشخص بود و در این آیات نیز خداوند آنها را به خوبی توصیف می کند و در آیات پیشین این سوره نیز ویژگی های آنها بیان شده است.
ایشان گفتند: زنان پیامبر(ص)، سومین گروهی بودند که وقت پیامبر(ص) را می گرفتند و برخی مباحث را مطرح کردند که موجب ناراحتی پیامبر(ص) شد؛ حضرت همسرانی به جز حضرت خدیجه(س) و عایشه داشتند که بیوه بودند و پیامبر(ص) به دلایل مختلف آنها را به عقد خود در آورده بودند.
این مرجع تقلید بیان کردند: هر یک از این زنان بنا به مصالحی با پیامبر(ص)ازدواج کرده بودند و اکثر آنها بیوه بودند و این کار را حضرت برای این انجام دادند که مردان مسلمان، سرپرستی زنان بی سرپرست را به عهده بگیرند و این زنان از باب مسایل لذت و شهوت به عقد ایشان در نیامده بودند که البته این مساله نیز برای هر انسانی وجود دارد، ولی انگیزه پیامبر از عقد این زنان صرفا جسمی نبود و همه آنها به دلایلی با پیامبر ازدواج کردند.
ایشان گفتند: در آیه 28 مساله، توبیخ زنان پیامبر(ص) از سوی خدا و پیامبر(ص) مطرح می شود زیرا این زنان می گفتند که ما باید مثل زنان قیصر و کسری از مواهب مادی دنیا بی نیاز باشیم و باید اموالی که از بنی قریظه به غنیمت گرفته شده بود را به آنها می داد، یعنی آنها سهم خواهی بسیاری از این اموال کردند و پیامبر نیز به آنها روی خوش نشان ندادند، زیرا این مباحث اصلا با روحیات ایشان سازگار نبود.
حضرت آیت الله سبحانی بیان کردند: پس از این بحث پیامبر(ص) به عنوان ناراحتی از این زنان و به این خاطر که آنها را تهدید به طلاق کرده باشند رفتند و 29 روز در یک خانه ماندند؛ در اینجا بود که خداوند به پیامبر(ص) فرمود، اگر می خواهی از آنها رهایی یابی به آنها بگو باید بین مال دنیا و خدا یکی را انتخاب کنند.
ایشان گفتند: اسفبار تر این بود که برخی از این زنان به پیامبر(ص) گفتند که این تهدید شما مساله ای نیست؛ زیرا شما گمان می کنید که ما وقتی از شما جدا می شویم بی شوهر می مانیم؟ خیر بلکه بهتر از شما به ازدواج ما در می آیند و بهترین زندگی را خواهیم داشت که این سخنان به سختی پیامبر(ص) را آزرد؛ زیرا این سخنان با روح لطیف پیامبر سازگارنبود.
این مفسر قرآن بیان کردند: در این میان بود که پس از سخن زنان حضرت عرض کردند که اگر به دنبال منافع دنیا هستید نزد من نمانید و شما را طلاق می دهم تا با بهتر از من از نظر مالی آنچنانکه خود می گویید ازدواج کنید؛ همانگونه که حق شماست مهریه شما را هم می دهم و به سراغ دنیای خود بروید، ولی اگر قرار است با من بمانید این زندگی ساده را نیز بپذیرید و نخواهید که از بیت المال به شما بدهم.
ایشان گفتند: پس از این سخنان جناب ام سلمه است که گفت، من فقط شما و دین و خدا را می خواهم و کاری به مال دنیا ندارم و زنان دیگر نیز که متوجه اشتباه خود شدند، سخن خود را پس گرفتند و گفتند که ما فقط شما و دین حق را می خواهیم.
این مرجع تقلید اظهارکردند: وقتی به خوبی به این آیه نگاه می کنیم متوجه می شویم که لفظ محسنات برای همه زنان پیامبر(ص) به کار نرفته است و بین آنها هم درجاتی بوده است؛ از نکات جالبی که در این آیات به آن بر می خوریم این است که خداوند هرجا در باره زنان پیامبر(ص) سخن گفته است به مذمت رفتارهای آنها پرداخته است و مدحی درباره آنها در قرآن نیست، مگر برای حضرت خدیجه(س) که همه زندگی خود را وقف پیامبر(ص) کرد.
این مرجع تقلید اضافه کردند: از این جالب تر آنکه بر خلاف این مساله، هروقت از اهل بیت(ع) و عترت ایشان سخن به میان آمده است مثل آیه رجس ،همیشه مدح و نیکی و ذکر خیرات و محسنات اهل بیت(ع) بیان شده است، پس زنان پیامبر(ص) را نباید در صف عترت خواند، زیرا همه آنها محسنه نبودند؛ البته زنان پیامبر از نظر اخلاقی مشکلی نداشتند و زنان بی وفایی نبودند.
ایشان بیان کردند: از دیگر نکات جالب این است که همین مساله در خصوص اصحاب پیامبر(ص) نیز ذکر شد است و خداوند به همه اصحاب چراغ سبز نشان نداده است و برخی از آنها از این بین یاران حقیقی ایشان خط خورده اند، کما اینکه رفتارهای بعد از وفات پیامبر هم نشان داد که نمی توان آنها را بهترین امت دانست که البته در صحیح بخاری نیز به این مساله یعنی امکان عاقبت به شری برخی از افراد تصریح شده است.
معظم له در پایان با اشاره به سالروز ضربت خوردن حضرت علی(ع) گفتند: داستان شهادت حضرت امام علی(ع) نیز از دیگر عبرت های تاریخ است که یکی از یاران و ولایت مدارانی که کلی هم ادعا داشت به خاطر وسوسه یک زن حاضر شد ولی خدا را به قتل برساند و عمری عبادت را به خاطر شهوت و دنیا طلبی به باد فنا داد و به حدی رسید که پیامبر از او به نام اشقی الاولین و الاخرین سخن به میان آوردند.
منبع:حوزه