عقیق: آیت الله محمد جواد علوی بروجردی در پیامی به دومین آیین نکوداشت مقام شامخ ام المؤمنین حضرت خدیجه(س) در نمایشگاه بین المللی قرآن تهران آورده است: تجليل از بانوي بزرگ اسلام حضرت خديجه كبري(س)، بزرگداشت نام و خاطره شخصيتي بسيار عظيم و ارزشمند است كه وجود اقدس حضرت خاتم النبيين(ص)، تا پايان عمر با بركت خويش، هرگز ياد ايثار، استقامت و خلوص او را در شكل گيري اسلام از خاطر شريف خود نزدود؛ و با ديدن هر كسي كه كوچكترين بستگي با اين بانوي بزرگ داشت و يا تجديد خاطره اي از او را باعث مي شد، سيل اشك بر ديدگان جاري مي ساخت، و بارها مي فرمود: «مَن مِثلُ خديجه» و در مقام تجليل از او بارها، نام مبارك او را در كنار آسيه، مريم و فاطمه زهرا(س)، به عنوان برجسته ترين زنان عالم، به بزرگي و عظمت و فضيلت ستود و بارها مي فرمود: نخستين كسي كه از زنان به بهشت وارد مي شود، خديجه است و يا: «خَديجةُ سَيِّدَةُ نِساءِ اَهْلِ اْلجَنَّةِ» و در جواب اعتراض كساني كه ياد و تجديد خاطره مكرر او را در زبان حضرتش تاب نمي آوردند، مي فرمود: خديجه در روزگاري مرا تصديق كرد كه همگان در مقام تكذيب من بودند؛ و در عظمت كم نظير اين بانو، اين بس كه بارها مخاطب سلام ذات اقدس الهي در زمان نزول آيات مباركه كتاب مبين بود و اين همه، نه تنها در مصادر ما كه در منابع معتبر اهل سنت نيز به وفور نقل شده است و خاطرة آن جماعت محدود سه نفره در كنار كعبه شريف با حضور او، و امام المتقين علي بن ابي طالب(ع) در مقام اقتداء به بنيانگذار اسلام از حافظة تاريخ اين آئين الهي زدودني نيست. در ادامه این پیام آمده است: نام خديجه كبري به عنوان: اولُ النساءِ اسلاما در كنار نام مقدس علي بن ابي طالب، با نشان نخستين تصديق كنندة پيامبر(ص) از رجال، مورد ترديد هيچكس نيست و بالاتر از همه تاثير گذاري اين بانوي بزرگ به همراه عم بزرگوار پيامبر رحمت(ص) حضرت ابوطالب، در شكل گيري اسلام نو پا و استقامت اين دو شخصيت عظيم در برابر شدائد و مصائب سنگين و بي سابقه در ميان امم و حمايت هاي بي دريغ از مقام منيع رسالت جائي براي ترديد ندارد؛ ولي با اين همه عظمت و جلالت قدر، جاي تأسف است كه از همان ابتداء دست ها و قلم هائي در جهت ناديده انگاشتن شأن او به كار افتاده و بلكه در مقام تنقيص جايگاه بي بديل او بر آمده اند، و پيوسته سعي نموده اند تا نام او در كنار پيامبر اكرم(ص) كمتر مطرح باشد. *حضرت خدیجه(س) حتی از بذل آبرو و حیثیت اجتماعی خود دریغ نکرد او در زمان خويش به عنوان زيباترين، ثروتمندترين و با تدبيرترين زنان جزيرة العرب در كتب معتبر سيره، حتي در ميان غير شيعه وصف شده است؛ و اين سخن كه او با همة اين امتيازات خود خواستار همسري رسول گرامي اسلام-كه آن روز او را به عنوان يتيم ابوطالب وصف مي نمودند- شده بود و همة آنچه را كه داشت در راه پيامبر و ترويج اسلام صرف نمود و حتي از بذل آبرو و حيثيت اجتماعي بالاي خود در اين مصاف دريغ نكرد، از فرازهاي برجسته اين منابع و مصادر است و حتي حاكم نيشابوري در مستدرك الصحيحين، بالاترين سني كه در زمان ازدواج با پيامبر اعظم(ص) در ميان اقوال وجود دارد، 27 سال ذكر مي كند؛ ولي گاه در ميان خود ما، سن بالاي حضرتش در وقت ازدواج تا چهل سال و يا ازدواج هاي مكرر او، پيش از همسري رسول، از روي ناآگاهي مطرح مي شود؛ در حالي كه اساس آن، قولي شاذّ و ساخته و پرداخته مخالفان و معانداني است كه خواسته اند، نقش او را در ميان همسران پيامبر كمرنگ كنند و از عظمت ايثار و از خود گذشتگي او بكاهند تا شايد براي ديگراني از اين همسران، نقشي برجسته يابند. *انتقال مظلومیت از حضرت ابوطالب(ع) به حضرت خدیجه(س) و يا شايد همان مظلوميتي كه دامنگير حضرت ابوطالب(ع) به جرم پدري اميرمومنان(ع)، نصيب خديجه كبري(س)، به جرم مادري زهراي اطهر(س) نيز شده است. و شايد آنچه كه در كلام ائمه طاهرين(ع) مي بينيم كه از زمره افتخارات خويش انتساب به خديجه كبري(س) را مي شمرند، از جمله: كلمات سيدالشهدا(ع) در ميدان كربلا و يا سخنان امام سجاد(ع) در مسجد شام در حضور دشمن، نشاني از اين مظلوميت و غربت باشد. در پایان تصریح کرده است: همسري پيامبر(ص)، به همراه همدلي و ايثار بي نظير در راه او، افتخار و قابليتي در وجود او آفريد كه شايستگي حمل گوهر دردانه خلقت و سيده نساء عالمين زهراي اطهر(س)، و ائمه اهل بيت(ع) و از جمله حضرت حجة بن الحسن(عج) كه موعود همة اديان و ِملَل، و علت غائي ارسال رُسُل و انزال كتب، را به عنوان عطيه اي الهي يافت. پس، بر ارباب تحقيق است كه در زندگي و سيره اين بانوي بزرگ، اهتمام بيشتر مبذول دارند و بر اصحاب وعظ و تبليغ و رسانه است كه در عرضه فضيلت هاي كمتر گفته شده اين شخصيت تاثير گذار در تاريخ اسلام تلاش بيشتري روا دارند. و سپاس فراوان از همة عزيزاني كه هَمِّ خود را مصروف تجليل از بانوي مظلوم تاريخ اسلام حضرت خديجه كبري(س) در اين مجموعه مبارك نموده اند، تا شايد گوشه اي از پرده غربتي را كه دست نا اهلان بر چهره درخشان او كشيده است، كنار زنند.منبع:حوزه