هفتم ماه رمضان وفات پدر بزرگوار امام علي(ع) به روايتي؛
ابوطالب پس از بعثت پيامبر(ص) و اعلان علنى اسلام در سال سوم بعثت پس از نزول آيه "و انذر عشيرتك الاقربين" به آيين حياتبخش اسلام ايمان آورد و تا روزى كه زنده بود مسلمان بود و با دلى مالامال از ايمان و اخلاص به آيين توحيد از اين دنيا رفت.
عقیق: در تاريخ درباره درگذشت حضرت ابوطالب بن عبدالمطلب، عموي بزرگوار پيامبر (ص) چندان سخن گفته نشده است با اين كه مورخان و سيره نگاران همگي متفقند كه وي در سال دهم بعثت سه سال پيش از هجرت در مكه معظمه، بدرود حيات گفت. مورخان در باره روز و ماه وفات حضرت ابوطالب (ع) اختلاف دارند.برخي بيست و ششم رجب و برخي ديگر هفتم ماه مبارك رمضان، يعني سه روز پيش از وفات حضرت خديجه كبري (س) همسر رسول خدا (ص) را روز درگذشت آن بزرگ مرد هاشمي ميدانند و ما وفات آن حضرت را در ۲۶ رجب آورده اند.زندگينامه حضرت ابوطالبامام صادق عليه السلام ميفرمايد: «مثل حكايت ابوطالب، مثل اصحاب كهف است كه ايمان خود را مخفى كردند و اظهار شرك نمودند، پس خداوند اجر و پاداش آنان را دو چندان داد۱». يكى از شخصيتهاى نقش آفرين صدر اسلام، حضرت ابوطالب پدر على (ع) است. وى در هنگامى كه پدر عاليقدر اسلام از همه سو هدف تيرهاى زهرآگين مشركان مكه بود مردانه از آن حضرت حمايت كرد و بدين وسيله در گسترش اسلام و تقويت مسلمانان نقش مهمى ايفا نمود.متاسفانه اين رادمرد الهى با همه فداكاريهايش در اسلام كه بر دوست و دشمن پوشيده نيست سخت مظلوم واقع شده و تمام تلاشهاى او درباره پيامبر اسلام (ص) نه تنها در تاريخ به فراموشى سپرده شده بلكه حتى نسبت كفر و شرك به اين مسلمان با فضيلت دادهاند. ابوطالب و فاطمه بنت اسد، پدر و مادر على (ع) هر دو از ابتدا موحد و خدا پرست و بر آيين توحيدى ابراهيم حنيف بوده اند و پس از ظهور اسلام به پيامبر (ص) ايمان آوردند و با اعتقاد به دين و آيين محمد (ص) از دينا رفتند.نسب ابوطالبنام ابوطالب، عمران است و بعضى او را عبدمناف ناميده اند. چون فرزند بزرگش طالب بود، او را ابوطالب خواندند. وى ۳۵ سال قبل از تولد پيامبر اسلام (ص) در مكه معظمه در خانوادهاى برجسته و خدا شناس ديده به جهان گشود. او با عبدالله پدر پيامبر (ص) برادر بود.پدرش عبدالمطلب جد پيامبر اسلام است كه همه قبايل عرب وى را به عظمت و بزرگوارى ميشناختند و از او به عنوان مردى با كفايت و مبلغ آيين توحيد ابراهيم ياد ميكردند.عبدالمطلب، چنان مورد توجه دنياى آن روز بود كه او را با لقب سيد البطحاء آقاى سرزمين مكه و حومه آن و ساقى الحجيج آب دهنده حاجيان خانه خدا و ابوالساده پدر بزرگواريها و حافر الزمزم ايجاد كننده چاه زمزم ميخواندند.عبدالمطلب در حفظ و حراست وجود مبارك حضرت محمد (ص) بسيار كوشا بود. شيعه و اهل سنتبر اين حقيقت معترفاند.فرزندان ابوطالبابوطالب چهار پسر و دو دختر داشت. پسران او ده سال با يكديگر فاصله سنى داشتند. طالب پسر بزرگ اوست كه از او نسلى باقى نمانده است.دومين فرزند او عقيل و سومين آنها جعفر معروف به جعفر طيار و چهارمين و آخرين فرزند پسرى وى حضرت على (ع) است. دو دخترش يكى فاخته نام داشت كه او را امهاني ميخواندند و دختر ديگرش ريطه يا اسماء است. فرزندان ابوطالب همه از فاطمه بنت اسداند.ابوطالب مرد ايمان، موحد و خداپرستابوطالب در خانوادهاى خداپرست و موحد و در سايه پدرى همچون عبدالمطلب كه از كمالات روحى و امتيازات معنوى برخوردار بود، پرورش يافت و همانند پدرش در مسير آيين حنيف ابراهيمى قدم برميداشت و منصب سقايت و آبرسانى به زايران خانه خدا و پاسدارى از جان حضرت محمد (ص) را به نيكويى بر عهده گرفت.ابوطالب نه تنها تحت تاثير شرك و بتپرستى مردم مكه قرار نگرفت، بلكه در مقابل شيوههاى جاهليت ايستادگى كرد و نوشيدن مشروبات را بر خود حرام ساخت و خود را از هرگونه فساد و آلودگى، برحذر داشت. او نخستين كسى است كه سوگند خوردن اولياى مقتول براى اثبات قتل را در امر قضا، سنت قرار داد و بعدها اسلام نيز آن رابا نام قسامه تثبيت كرد.ابوطالب پس از درگذشت عبدالمطلب، كفالت و سرپرستى محمد (ص) را كه هشتساله بود به عهده گرفت و تا هنگام وفاتش، ۴۲ سال تمام پروانهوار به گرد شمع وجود او گشت. و در تمام حالات، در سفر و حضر ازاو حراست و حفاظت كامل نمود و در راه هدف مقدس پيامبر اسلام كه نشر آيين يكتاپرستى و ريشهكن كردن شرك و بتپرستى بود از هيچ كوششى دريغ ننمود، حتى به مدت سه سال در كنار پيامبر (ص) و ساير بنيهاشم در شعب ابيطالب - كه درهاى خشك و سوزان بود - به سر برد. وى همواره ايمان خود را كتمان ميكرد تا بهتر از اسلام و حضرت محمد (ص) دفاع نمايد.اسلام ابوطالب و تهمتهاى نارواعلماى اماميه و نيز علماى زيديه و برخى از علماى اهل سنتبه استناد روايات اسلامى و حكايات تاريخى بر اين عقيدهاند كه ابوطالب پس از بعثت پيامبر (ص) و اعلان علنى اسلام در سال سوم بعثت پس از نزول آيه «و انذر عشيرتك الاقربين» به آيين حياتبخش اسلام ايمان آورد و تا روزى كه زنده بود مسلمان بود و با دلى مالامال از ايمان و اخلاص به آيين توحيد از اين دنيا رفت اما براى آن كه از آيين يكتاپرستى بهتر دفاع كند و مسؤوليتخود را در حفظ جان پيامبر (ص) در پيشبرد اهدف اسلام بيشتر ادا نمايد، تقيه كرد و ايمان و اعتقاد خود را نسبتبه اسلام و پيامبر (ص) كتمان نمود.متاسفانه برخي افراد كم اطلاع به تاريخ و مغرض اين نسبت ناروا را مطرح كرده اند كه نسبتبه اسلام ابوطالب امر به ما مشتبه است و در مسلمان بودن او ترديد داريم. مغرضان و متعصبان چون نتوانستهاند حمايتهاى شجاعانه و فداكاريهاى مخلصانه آن مرد بزرگ را از اسلام و پيامبر (ص) انكار نمايند از اين طريق خواستهاند آن از خود گذشتگيها را توجيه نمايند و گفتهاند كه ابوطالب حمايتهايش از روى ايمان و اعتقاد به پيامبر (ص) نبوده بلكه به دليل نسبت فاميلى و روى علاقه شديدى كه به برادرزادهاش محمد داشته است، در برابر مخالفان و مشركان ميايستاد و از او دفاع ميكرد تا جان پسر برادرش سالم بماند. اما به آيين و مكتب محمد (ص) كارى نداشت.اما بدون ترديد حمايتهاى همه جانبه ابوطالب از پيامبر اسلام انگيزه الهى و معنوى داشته است، نه انگيزهاى مادى و تعصب قومى. به طور قطع او تشخيص داده بوده كه پيامبر (ص) مظهر كاملى از انسانيت و فضيلت است و آيين او بهترين برنامه سعادت بشريت است، و دفاع از چنين مكتبى، فضيلت و شرف است.از اين رو او با عقيده به آيين و مكتب اسلام در مقام دفاع از برادرزادهاش برخاست و مدت ده سال باقيمانده عمرش كه پس از بعثت آن حضرت در قيد حيات بود، لحظهاى از فداكارى و از خودگذشتگى ننشست و با قلبى مملو از ايمان و اعتقاد به خدا و قيامت و پيامبر (ص) جهان را وداع گفت و در جوار رحمتحق و رضوان او قرار گرفت و قبر شريف ايشان امروز در شهر مكه مكرمه در منطقه اي كه به قبرستان ابوطالب معروف است واقع شده است. سلام و درود خدا و پيامبران و فرشتگان بهشتبر او باد.
پي نوشتها:۱-بحار الانوار، ج ۳۵ ص ۷۲فرازهايى از تاريخ پيامبر اسلام ص ۱۵۹، آيت الله سبحانىمنبع:حج211008