آسيب شناسي تبليغ روي منبر در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمين طباطبايي:
خطيب مي بايست اين دقت را به خرج دهد كه هر جايي روياي صادقه را مطرح نكند، چرا كه ممكن است، مفاهيم خوبي در ضمن آن مطرح شود كه در حيطه ادراك مخاطبان نباشد، در نتيجه به تمسخر برخي معارف بيانجامد، يا به گونه اي مطرح نشود كه براي كسي تكليف شرعي مشخص كند.
عقیق:همه ما مي دانيم كه فرصت هاي تبليغي براي مبلغين حوزه هاي علميه بسيار مغتنم است تا بتوان از منبر و خطابه، كه يكي از مؤثرترين رسانه هاي عمومي طول تاريخ اسلام بوده و هست، به نحو احسنت در ترويج فرهنگ اسلام ناب و معارف اهل بيت (ع) استفاده كرد. حال با توجه به سالگرد تاسيس سازمان تبليغات اسلامي به فرمان امام راحل (ره) و با توجه به اين سوال كه تبليغ مطلوب چه ويژگي هايي دارد و يك مبلغ مي بايست چه ويژگي هايي را رعايت كند، تا بتواند اثر گذاري خوب و عميقي بر مخاطبان خود داشته باشد.با اين نگاه و با توجه به فرصت اين رسانه اثر گذار تاريخي، به سراغ حجه الاسلام سيد جعفر طباطبايي كه يكي از مبلغان و خطبا به نام در اين عرصه هستند، رفته و با ايشان به گفت و گو پرداختيم.***آسيب هايي كه ممكن است يك مبلغ و خطيب، در منبر رفتن با آن مواجه شود، چيست؟ و در حال حاضر بزرگترين عامل، آسيب زننده به منبرهاي مطلوب چيست؟يكي از بيشترين آسيب هاي منبر، كه در حال حاضر باب شده و آسيب جدي به منبر وارد كرده، روي آوردن سخنرانان به شعر است. به اين صورت كه، خطيب يا سخنران روي منبر، به جاي استفاده از آيات قرآن و احاديث گرانبهاي اهل بيت(عليهم السلام) دائماً در تاييد و تبيين كلام خود به شعر استناد كرده و شعر مي خوانند. منبر جاي وعظ و تبيين كلام الهي است، نه دائما شعر خواندن، مخصوصا اشعاري كه دو پهلو هستند، و يك خطيب توانا حتي الامكان از آن ها دوري مي كند. چرا كه اگر در روز قيامت از او سوال كنند چرا چنين شعر دو پهلويي خواندي كه اثرات سوء و بدي هم روي ذهن مخاطب گذاشته، چه جوابي مي تواند بدهد؟!وظيفه يك روحاني و طلبه اين است كه قرآن و تفسير آيات و روايات را محور مباحث و استنادات خود قرار دهد و مردم را در زمينه مسائل ديني آگاه كند؛ چرا كه آيات قرآن و روايات معصومين(ع) به خاطر اتصال شان به عالم ملكوت، نورانيت و معنويت ويژه اي دارد كه همان اثر وضعي خودش را در مستمع خواهد گذاشت.آسيب دوم اين است كه برخي مي خواهند، منبر را با خواب و خيال جلو ببرند و عادت كرده اند روي منبر، دائما به اوهام و خواب و رويا استناد كنند. اين در حالي است كه طبق تعاليم اسلام، خواب براي افراد، هيچ حجتي به دنبال نمي آورد، ولي بعضاً ديده مي شود كه يك خواب رويا را به عنوان حجت شرعي معرفي كرده و نتيجه مطلوب خود را از آن مي گيرند.سيد بحر العلوم كه يكي از بزرگان شيعه است، در اين مورد مبحثي مفصل داشته و در نهايت با ادله متقن ثابت مي كند كه خواب در اسلام هيچ حجيتي ندارد.*** با اين وجود، اگر خواب و رويايي صادقه وجود داشته باشد كه انسان بزرگي مثل برخي از علما آن را بيان كرده باشند، آيا مي توان روي منبر، آن را تعريف كرده و يا براي مويدي بر مطلب مطرح كرد؟يك قاعده بسيار مهم و البته روشن وجود دارد، و آن اين است كه براي دعوت به حق نمي توان از ابزار باطل استفاده كرد. قطعاً سخنران مي خواهد مردم را به سوي خدا دعوت كند.در اين صورت نبايد كلام را به گونه اي مطرح كند كه صحيح نباشد و يا براي تاثير گذاري بر روي مخاطبين خود به دروغ متوسل شود. در روايت از امام سجاد (عليه السلام) داريم كه مي فرمايند: اِتَّقُوا الكَذِبَ الصَّغيرَ مِنهُ وَالكَبيرَ، فى كُلِّ جِدٍّ وَهَزلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذا كَذِبَ فِى الصَّغيرِ اجتَرَأَ عَلَى الكَبيرِ؛ يعني از دروغ كوچك و بزرگش، جدّى و شوخيش بپرهيزيد، زيرا انسان هرگاه در چيز كوچك دروغ بگويد، به گفتن دروغ بزرگ نيز جرئت پيدا مى كند.حال با اين وجود بايد مراقب بود كه اگر مي خواهيم روياي صادقه اي را مطرح كنيم، به آن چيزي اضافه نكرده و دقت داشته باشيم كه اثرات سوء در مخاطبين نداشته باشد. براي اين كه چنين اتفاقي محقق شود و از آسيب هاي آن جلوگيري شود، بايد توجه داشت كه خوابي را مي توان براي مردم تعريف كرد كه چند شرط داشته باشد. از جمله آن موارد اين است كه در ضمن آن بخواهد كرامت يا فضلي را از جانب اهل بيت(ع) مطرح كند. نكته ديگر اين است كه خواب راهگشاي مردم بوده و سبب كبر و غرور نسبت به عبادات اندك دنيايي مردم نشده و يا منجر به دور شدن مستمع از انجام تكاليف الهي نشود.نكته مهم ديگر اين است كه خطيب مي بايست اين دقت را به خرج دهد كه هر جايي آن را مطرح نكند، چرا كه ممكن است، مفاهيم خوبي در ضمن آن مطرح شود كه در حيطه ادراك مخاطبان نباشد، در نتيجه به تمسخر برخي معارف بيانجامد، يا به گونه اي مطرح نشود كه براي كسي تكليف شرعي مشخص كند.*** اگر سخنران يا مبلغي مي خواهد منبرهايي كه شنيده است را براي مخاطبان خودش بيان كند، چه نكاتي را مي بايست مد نظر بگيرد؟برخي افراد هستند كه از تيپ و صدا و منبر فردي خوش شان مي آيد و سعي مي كنند به صورت كامل، با همان تن صدا و همان محتوا، براي مخاطبان خودش منبر بروند. اين از جمله موراد تقليد مذموم است، چرا كه سخنران مي بايست هوش و ذكاوت خود را با شرايط مستمعين تطبيق داده و به دنبال منبري مطلوب با مقتضاي حال مخاطبين خود داشته باشد.يك خطيب و سخنران خوب، مي بايست پارامترهاي مختلفي را در يك منبر لحاظ كند. از جمله اين موارد اين است كه به حوادث ايام و مناسبت، فضا و جو حاكم بر جلسه و حتي ميزان فهم و درك، سن و سال مخاطبين خود دقت كند.وي نمي تواند همان مطالب و سبك خاصي كه خوشش آمده را براي مستمعين خود، تقليدي پياده كند؛ بلكه مي بايست بر روي مطلبي كه مي خواهد از ديگران نقل كند، حلاجي، تفكر، تدبير انجام دهد و در صورت لزوم تحقيقي علمي همراه با دقت در سند روايات داشته باشد و به اين صورت براي مستمع و مخاطب خود طرح بحث كند. چرا كه پيش مي آيد سخنران اولي كه ما مي خواهيم مطلبي را از او نقل كنيم، مطلبي را درست نفهميده باشد يا برداشتي نادرست از روايت داشته باشد و يا از روايت ضعيف در منبرش استفاده كرده باشد، كه همين سبب ضعف منبر ما مي شود.*** در نهايت، يك تبليغ خوب و مطلوب، نيازمند يك روضه مناسب و مطلوب است، يك خطيب و مبلغ براي خواندن و بيان روضه چه ظرافت هايي را بايد رعايت كند؟از جمله مواردي كه در برخي روضه ها مشاهده مي شود، متقن و مستحكم نبودن محتواي بيان شده است، چرا كه برخي از افراد بدون دقت و با مطالعه كم، روضه مي خوانند. نكته اولي كه مي توان تصريح كرد اين است كه روضه هاي بسيار سخت و به اصطلاح "باز" را، هر كجا و هر زمان نمي توان بيان كرد. چرا كه بسيار پيش مي آيد مخاطب آماده اين گونه روضه ها نيست، يا محيط مهياي چنين روضه اي نيست، وليكن سخنران يا مداح بلافاصله و بدون هيچ مقدمه اي شروع به چنين روضه هايي مي كند. چنين كاري در نهايت منجر به بي احترامي همان مجلس روضه مي شود.نكته بعد اين كه روضه سخت و جانكاه روز عاشورا و به خصوص مقتل سيد الشهدا(ع) نبايد در هر روز و زماني خوانده شود. چرا كه روضه حريمي دارد و اگر همه ايام سال همان روضه هاي خاص را بخوانيم، پس محرم و روز عاشورا چه تفاوتي با ديگر روز هاي سال مي تواند داشته باشد.طلبه و روحاني بايد مراقب باشد كه از كتب معتبر استفاده كند و از نقل هاي تاريخي كه معتبر نيست، به شدت خودداري كند؛ چرا كه باعث مخدوش ومنحرف شدن افكار و اذهان مردم نسبت به اهل بيت(عليهم السلام) مي شود و اگر انحرافي پيش بيايد هم مسئول است و هم تصحيح آن انحراف بسيار زمان بر و سخت خواهد بود.
منبع:حج
211008