13 آبان 1400 29 (ربیع الاول 1443 - 21 : 02
کد خبر : ۵۵۸۵۰
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۸
یادداشت؛
تاریخ اسلام نشان می ‏دهد که از آغاز تاکنون، تبلیغ و تلاش مبلغان دینی نقش به ‏سزایی در معرفی این دین آسمانی به مردم دنیا و اقبال آنان به این دین داشته است.
عقیق: تبلیغ دین؛ به معنای رساندن پیام‏های خداوند به بندگان در مرحله نخست بر عهده پیامبران و اوصیاء آنان[1] و در مراحل بعد بر دوش عالمان دین گذاشته شده است. بر اساس زمینه‏ ای که تبلیغ در اختیار عالمان دین می ‏گذارد، آنان می‏ توانند با بهره گرفتن از بسترهای سنتی همچون مساجد یا بسترهای نوین همچون فضای سایبری، تعالیم دینی در زمینه ‏های مختلف را در اختیار جهانیان قرار دهند.

نگاهی به آنچه که در متون دینی در باره تبلیغ انعکاس یافته، نشان می‏ دهد که تبلیغ دین در آشنایی مردم با آموزه ‏های دینی و تحکیم باورها و ارزش‏ها نقش بسیار اساسی ایفا می‏ کند. قرآن بهترین و برترین سخن را دعوت به خداوند می‏ داند: «وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِّمَّن دَعَا إِلَى اللهِ وَعَمِلَ صَلِحًا و َقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ؛[2] و کیست خوش گفتارتر از آن کس که به سوی خدا دعوت نماید و کار نیک کند و گوید: «من ‏‏در برابر خدا از تسلیم شدگانم»؟»

جنان که به صورت مکرر اعلام فرمود که ابلاغ اصلی ‏ترین مسؤولیت پیامبران است؛ به عنوان نمونه در سوره مبارکه مائده چنین آمده است: «وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ؛[3] و اطاعت خدا و اطاعت پيامبر كنيد و [از گناهان] برحذر باشيد، پس اگر روى گردانديد، بدانيد كه بر عهده پيامبر ما، فقط رساندن [پيامِ] آشكار است.»

در سوره مبارکه نحل اعلام کرد که پیامبران وظیفه ‏ای جز ابلاغ آشکار ندارند: «فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ؛[4] آيا جز ابلاغ آشكار بر پيامبران [ وظيفه‌اى ] است؟» در سوره احزاب از کسانی تمجید شده که پیام‏های خداوند را بدون هیچ ترس و بیمی، به گوش مردم می ‏رسانند: «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ؛[5] همان كسانى كه پيامهاى خدا را ابلاغ مى كنند و از او مى ترسند و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند.»

از سویی دیگر، مطالعه زندگی پیامبران نشان می‏دهد که آنان در آغازین صف تبلیغ دینی قرار داشته و دمی در این زمینه نیاسودند؛ به عنوان نمونه نوح از جمله پیامبران اولوالعزمی است که قریب به هزار سال شبانه روز برای هدایت امت خود که به بت پرستی روی آورده بودند، کوشید. اوج کوشش و تلاش بی وقفه نوح در این زمینه، در آیات ذیل منعکس شده است: «قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیلًا وَنَهَارًا فَلَمْ یزِدْهُمْ دُعَائِی إِلَّا فِرَارًا ... ثُمَّ إِنِّی دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا ثُمَّ إِنِّی أَعْلَنتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا . ‏‏‏‏نوح گفت: «پروردگارا، من قوم خود را شب و روز دعوت کردم، و دعوت من جز بر گریزشان نیفزود. سپس من آشکارا آنان را دعوت کردم. باز من به آنان اعلام نمودم و در خلوت ‏‏]‏‏و[ پوشیده نیز به ایشان گفتم.«[6] مفهوم این آیات آن است که نوح (ع) امت خود را طی این هزار سال در شب و روز به صورت آشکار و پنهان و در همه اوقات و حالات، به هدایت دینی و اخلاقی دعوت می‏ کرده است.

از نمونه های دیگر که از تلاش بی وقفه برای تبلیغ دین و هدایت امت حکایت دارد، پیامبر اکرم (ص) است. مهرباني جانکاه پيامبر نسبت به امت در اين آيه منعکس شده است: «لَقَدْ جَاءَکمْ رَسُولٌ مِنْ أَنفُسِکمْ عَزِيزٌ عَلَيهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيکمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ؛ قطعاً، برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید، به ‏[‏هدایت‏]‏ شما حریص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است.«[7] تلاش مستمر پیامبر اکرم (ص) برای هدایت امت و به سختی انداختن خود، به جایی رسید که خداوند آن حضرت را از اين که خود را در معرض مرگ قرار دهد، هشدار داد؛ آنجا که فرمود: «فَلَعَلَّک بَاخِعٌ نَفْسَک عَلَي آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا؛ شاید، اگر به این سخن ایمان نیاورند، تو جان خود را از اندوه، در پیگیری ‏[‏کار‏]‏شان تباه کنی»[8]

جایگاه تبلیغ دین در روایات

افزون بر قرآن، در روایات اهل بیت (ع) نیز بر جایگاه تبلیغ دین و نقش آن در هدایت و تربیت مردم تاکید شده است؛ به عنوان نمونه رسول اکرم (ص) در این باره فرمود: « خِيارُ أُمَّتي مَن دَعا إلَى اللهِ تَعالى و حَبَّبَ عِبادَهُ إلَيهِ؛ بهترین امت من کسی است که (مردم را) به سوی خدای متعال فرامی‏خواند و بندگان را نزد خداوند محبوب می‏ کند.»

آن حضرت در جایی دیگر از مبلغان حدیث و سنت با عنوان جانشیان خود یاد فرمود: «اللّهُمَّ ارحَم خُلَفائي! - ثَلاثاً - قيلَ : يا رَسولَ اللهِ ، ومَن خُلَفاؤُكَ ؟ قالَ : الَّذينَ يُبَلِّغونَ حَديثي وسُنَّتي ، ثُمَّ يُعَلِّمونَها أُمَّتي؛[9] خداوندا! جانشنیان مرا رحمت کن!  پیامبر سه بار این دعا را بر زبان جاری کرد. پرسیده شد: ای رسول خدا! جانشینان شما چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که حدیث و سنت مرا تبلیغ می ‏کنند و آنها را به امت من تعلیم می ‏دهند.»

در روایت دیگر از آن حضرت چنین آمده است: «آیا برای شما در باره اقوامی گفتگو کنم که پیامبر یا شهید نیستند و در عین حال در روز قیامت پیامبران و شهیدان به منزلت آنان که بر منبرهایی از نور قرار دارند، غبطه می ‏خورند؟! گفته شد: ای رسول خدا! آنان چه کسانی هستند؟ فرمود: آنان کسانی هستند که بندگان خداوند را نزد خداوند محبوب می‏ کنند و خداوند را نیز نزد بندگانش محبوب می ‏سازند. پرسیدیم: معنای محبوب ساختن خداوند نزد بندگانش را درمی‏ یابیم، اما آنان چگونه خداوند را نزد بندگانش محبوب می ‏سازند؟ پیامبر فرمود: آنان مردم را به آن چه محبوب خداوند است، فرمان می ‏دهند و از آن چه ناپسند خداوند است، باز می ‏دارند و هنگامی که مردم خداوند را اطاعت کنند، خداوند آنان را دوست خواهد داشت.»[10]  

در بخشی از نامه امام باقر (ع) به سعد الخیر چنین آمده است: «ای برادرم! خداوند متعال در هر یک از پیامبران، سرمایه‏های ماندگاری از اهل علم قرار داده است که گمراهان را به سمت هدایت دعوت می ‏کنند و در مسیر این دعوت آزارها را برمی ‏تابند، دعوت الهی را اجابت می ‏کنند و به سوی خداوند دعوت می ‏کنند. آنان را دریاب، خدا تو را رحمت کند! آنان گر چه در دنیا در چشم‏ها کوچک به نظر آیند، دارای منزلتی بلند هستند. آنان با کتاب الهی مردگان را زنده می ‏کنند و با نور الهی برای نابینان از حقیقت، بینایی می ‏آفرینند. وه! چه بسیار کشته ‏های ابلیس که توسط آنان زنده شدند و چه بسیار سرگردانِ گمراهی که به دست آنان هدایت یافتند! آنان جان  را برای جلوگیری از هلاکت مردم فدا می‏ کنند. وه! چقدر زیباست آثار و برکات آنان برای مردم و چه زشت است برخورد مردم با آنان!»[11]

بشارت‏هایی که در این روایت برای مبلغان دینی آمده و ستایشی که از نقش و جایگاه آنان شده، بسیار شگفت آور است. امام محمد باقر(ع) در این روایت نغز، از مبلغان دینی با عنوان «بقایای پیامبران»، کسانی که دارای منزلت رفیع ‏اند و زنده کنندگان کتاب الهی یاد کرده و آنان را کسانی دانسته است که کشته‏ های ابلیس را زنده می ‏کنند و گمراهان را هر چند با فدا کردن جان خود، به مسیر هدایت رهنمون می‏ شوند. آیا این اوصاف برای نشان دادن جایگاه رفیع تبلیغ دین، کفایت نمی ‏کند؟!        

نقش تبلیغ در گسترش اسلام

تاریخ اسلام نشان می ‏دهد که از آغاز تاکنون، تبلیغ و تلاش مبلغان دینی نقش به ‏سزایی در معرفی این دین آسمانی به مردم دنیا و اقبال آنان به این دین داشته است. از نمونه ‏های تبلیغ دینی موفق، می‏ توان از تبلیغ اسلام توسط حضرت امیر(ع) در سرزمین یمن یاد کرد. پس از آنکه خالد بن ولید با گذشت شش ماه حضور خود در یمن، نتوانست در دعوت مردم به اسلام توفیقی داشته باشد، حضرت امیر از سوی رسول اکرم(ص) مأموریت یافت تا برای دعوت مردم آن سامان به یمن عزیمت کند. در آغاز همین سفر بود که پیامبر فرمود: «يَا عَلِيُّ ... وَ ايْمُ اللَّهِ لَأَنْ يَهْدِيَ‏ اللَّهُ‏ عَلَى‏ يَدَيْكَ‏ رَجُلًا خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ؛ سوگند به خداوند، اگر خداوند بدست تو یک نفر را هدایت کند، برای تو از آنچه خورشید بر آن تابیده و غروب کرده برتر است.»[12]

حضرت امیر(ع) در آغازین روزهای ورود خود به یمن، در سایه تقوا، اخلاق الهی و دانش بیکران، توانست مردم را به پذیرش اسلام ترغیب کند. در سایه برکت حضور امام و تلاش خالصانه ایشان چهره‏ های پاک و برجسته ‏ای؛ همچون حارث همدانی، اویس قرنی و کمیل بن زیاد نخعی از میان مردم یمن، تربیت یافتند که در طول تاریخ اسلام نقش آفرینی داشته ‏اند.

نیز مصعب بن زبیر همان جوان زیبا، ثروتمند و دین‏دار که به خاطر پذیرش اسلام از خانواده خود رانده شد، نخستین مبلغ اسلامی بود که از سوی پیامبر(ص) به سوی مدینه آمد و با برگزاری جلسات دینی و با عشق و اخلاصی که از خود نشان داد، مردم یثرب را با اسلام آشنا ساخت و زمینه بیعت آنان با پیامبر و سپس مهاجرت ایشان و مسلمانان به مدینه را فراهم آورد. شماری از برجسته ‏ترین اصحاب رسول خدا (ص)؛ همچون سعد معاذ و معاذ بن جبل به دست مصعب بن زبیر مسلمان شدند. او تبلیغ دینی خود را با تکیه به تلاوت و تفسیر قرآن دنبال نمود و از این طریق مردم مدینه را با تعالیم اسلام آشنا کرد. او با اقامه نماز جمعه در مدینه، نخستین کسی است که اقامه این نماز به نام او ثبت شده است.[13]

نیز می ‏توان از نقش صحابی جلیل القدر پیامبر یعنی ابوذر در تبلیغ دینی یاد کرد؛ زیرا از نگاه بسیاری از صاحب نظران، تشیع لبنان و ظهور عالمان برجسته از منطقه جبل عامل همچون محقق کرکی و شیخ حر عاملی به برکت تبلیغ ولایت اهل بیت(ع) توسط ابوذر در دوران تبعید وی در منطقه ربذه بوده است.

در نگریستن در تاریخ اسلام نشان می ‏دهد که یکی از علل اساسی گسترش اسلام، در کنار عواملی همچون فتوحات، تبلیغ آن توسط عالمان و مبلغان دینی بوده است. بر این اساس، شماری از دلباختگان به اسلام که گاه در کسوت تاجر بودند، خود را به مناطق دوردستی در آفریقا، شبه قاره و آسیای جنوب شرقی رسانده و از طریق رفتار و گفتار خود توانستند زمینه پذیرش اسلام شمار زیادی از مردم را فراهم آورند.


پی نوشتها:
[1] . چنان که در روایتی از حضرت امیر(ع) چنین آمده است: «رُسُلُ اللهِ سُبحانَهُ تَراجِمَةُ الحَقِّ وَ السُّفَراءُ بَينَ الخالِقِ وَالخَلقِ.» میزان الحکمة، ج1، ص 294.

[2] . فصلت، 33.
[3] . مائده، 92.
[4] . نحل، 35.
[5] . احزاب، 39.
[6] . نوح، 5 – 9.
[7]. توبه، 128.
[8]. کهف، 6.
[9] . امالی صدوق، ص 247.
[10] . بحار الانوار، ج 2، ص 24. «باب ثواب الهدایة و التعلیم و فضلها».
[11] . کافی، ج 8، ص 56. « رسالة أبي جعفر (ع) إلى سعد الخير.»
[12] . کافی، ج 5، ص 28. «باب وصية رسول الله و أمير المؤمنين (ع) في السرايا.»
[13] . از آنجا كه قبایل اوس و خزرج هم پیمان یهودیان بودند و همواره تحت تاثیر عبادات دسته جمعی یهود كه در روزهای شنبه برگزار می شد، قرار داشتند، پیامبر اسلام(ص) با ارسال نامه ای به مصعب، از وی خواست تا نماز جمعه را در یثرب برپا کند. در نامه آن حضرت چنین آمده بود: «هم‏چنان كه می ‏بینی یهودیان در روز شنبه تظاهر به زیور می‏ كنند. ظهر روزهای جمعه شما نیز زنان و فرزندانتان را جمع كنید و با خواندن دو ركعت نماز به خدا تقرب جویید».
*نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی نصیری، رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد
منبع:مهر
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: