یکی از ارکان مهم مساجد که نقش محوری دارد، امام جماعت آن است؛ امام جماعت میتواند نقش بسزایی در رونق بخشی یک مسجد و جذب اقشار گوناگون جامعه ایفا کند. این مقاله به بررسی جایگاه (امامت مسجد) و مسائل مرتبط با آن می پردازد.
ائمه مساجد با توجه به تلاش و فعالیت های مرتبط با محلّه و مسجد چند گونه اند؛ برخی به فعالیت های حدّاقلی اکتفا میکنند؛ یعنی اقامه نماز جماعت و انجام سخنرانی و...؛ برخی علاوه بر فعالیت های مذکور نقش یک عالمی را دارند که تمامی امور آن محلّه را بر عهده دارند؛ اعم از پاسخگویی به نیازهای دینی و مذهبی و مراجعات مردمی و.. .
موفقیّت یک امام جماعت مسجد در راهکارهایی خلاصه می شود که هر دو دسته ائمه جماعات مساجد میتوانند از آن بهره مند شوند.
هر چند امام جماعت می بایست برخی شرایط همچون: ایمان، عدالت و... را دارا باشد؛ اما علاوه بر آن شرایط باید برخی امور دیگر را نیز رعایت کند تا بر موفقیّت او افزوده گردد.
1. ایمان به ارجمندی کار
امام جماعت از نظر اندیشه، باید به ارزش کار خویش واقف و مؤمن باشد و بداند سهم او در ثواب و پاداش معنوی از دیگران بیشتر است و نیز ارزش و نقش روحانی محل را در هدایت مردم به ویژه جوانان بداند.
جذب قلوب برای خدمت به اسلام و رونق دین، خود یک هنر و وظیفه است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به امام علي علیه السلام میفرماید: «لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ بِکَ رَجُلًا وَاحِداً خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ»؛ [1] اگر خدا به وسیله تو یک نفر را هدایت کند از آنچه آفتاب بر آن می تابد، برایت برتر است.
دستگیری از جوانان که در عصر غیبت «ایتام آل محمد» صلی الله علیه و آله شمرده شده اند، ارزشمندترین کار است. باید توجه داشت که «إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِیَاء»؛ [2] و شاکر باشد که اگر از برخی مظاهر مادی محروم است، بهترین توفیقات معنوی که حضور در حوزه و مسجد، سروکار داشتن با معارف دینی و تربیت بهترین انسان ها باشد، نصیب او گشته است.
2. احترام و تکریم
بدیهی است که عالِم در فرهنگ اسلام دارای ارج و احترام است و مردم خود را موظّف می دانند ارزش هایی مثل علم، تقوا، جهاد و شهادت، ایثار و فداکاری را ارج نهند و آن ها را گرامی بدارند و اگر این تکریم و تجلیل ها به قصد قربت باشد، عبادت به حساب می آید؛ ولی شخص عالِم نباید خویش را مهمّ و مستحقّ احترام بداند که چنین بینشی او را به وادی عُجب، غرور، تکبّر و نخوت بکشاند؛ بلکه باید شاکر خدا باشد چرا که توفیقاتی را نصیب او کرده تا در حوزه درس بخواند و به ارشاد و هدایت دیگران بپردازد؛ چه بسا اگر همین امکانات و زمینه ها در اختیار برخی افراد دیگر قرار داشت از آن ها بهتر تلاش میکردند. سیره بزرگان نیز فرار از احترامات ظاهری و حضوری بوده است.[3]
3. قصد خدمت و قربت
شکی نیست که عبادات باید با قصد قربت باشد. یکی از عبادات، امامت برای نماز جماعت است. کسانی که طلبگی را به عنوان شغلی بسان سایر مشاغل می نگرند، بار به مقصد نمی رسانند؛ ولی کسانی که به قصد وظیفه و خدمت پا به میدان می گذارند، سود بردهاند. شکی نیست که در همین فرض نیز تأمین معاش، وظیفه شرعی است؛ ولی می تواند مادیّات و تدبیر معیشت هدف اصلی و اوّلی نباشد؛ بلکه عَرَضی و ثانوی باشد.
4. حالت استغنا از مردم
امام علي علیه السلام در وصیت به فرزندش می فرماید: «... إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا یَکُونَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اللَّهِ ذُو نِعْمَةٍ فَافْعَلْ فَإِنَّکَ مُدْرِکٌ قَسْمَکَ وَ آخِذٌ سَهْمَکَ وَ إِنَّ الْیَسِیرَ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَعْظَمُ وَ أَکْرَمُ مِنَ الْکَثِیرِ مِنْ خَلْقِهِ وَ إِنْ کَانَ کُلٌّ مِنْه»؛ [4] اگر بتوانی کاری کنی که از کسی جز خداوند نعمتی به تو نرسد، چنین کن؛ زیرا تو به قسمت خویش خواهی رسید و سهم و نصیب خود را خواهی گرفت و البته روزیِ اندکی که از سوی پروردگار پاک رسد، برتر و ارزشمندتر است از نعمت بسیاری که از مخلوق او به تو رسد؛ گرچه همه چیز از او است.
همچنین حضرت علیه السلام به فرزندش میفرماید: «وَ لَا تَکُنِ الدُّنْیَا أَکْبَرَ هَمِّک»؛ [5] دنیا بزرگ ترین همّ و غمّ تو نباشد.
و نیز می فرماید: «مَنْ کَانَتِ الدُّنْیَا هَمُّهُ اِسْتَدَّ لِذلِکَ غَمُّهُ»؛ [6] کسیکه بیشترین همّ و غمّش دنیا باشد، بدبختی و اندوهش طولانی گردد.
یا در جای دیگر می فرماید: «إِنْ جَعَلْتَ دِینَکَ تَبَعاً لِدُنْیَاکَ أَهْلَکْتَ دِینَکَ وَ دُنْیَاکَ وَ کُنْتَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِین»؛ [7] اگر دینت را تابع دنیایت کنی، دین و دنیایت، هر دو را از بین برده ای و در آخرت از زیانکارانی.
5. اخلاص؛ اساس موفّقیّت
حضرت رسول صلی الله علیه و آله می فرماید: «الْعُلَمَاءُ کُلُّهُمْ هَلْکَی إِلَّا الْعَامِلُون وَ الْعَامِلُونَ کُلُّهُمْ هَلْکَی إِلَّا الْمُخْلِصُون وَ الْمُخْلِصُونَ عَلَی خَطَرٍ»؛[8] تمام عالمان به هلاکت درافتند، مگر آنان که به علم خود عمل کنند و تمام عاملان هلاک شوند، مگر آنان که روی اخلاص کار کنند و مخلصان در خطرند.
از امام علي علیه السلام روایت است: «اَصْلُ الْإِخْلَاصِ الْیَأْسُ عَمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ»؛ [9] ریشة اخلاص، نومیدشدن از دست مردم است.
در این فرض شخص مخلِص هر چه ناملایمات ببیند؛ چون به حساب خدا می گذارد و بر طبق فرمایش پیامبر صلی الله علیه و آله میگوید: «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا»؛ [10] فاضلترین عمل ها [نزد خداوند] دشوارترین آنهاست؛ لذت می برد و هیچگاه از تلاش گسترده و پیگیر ملول نمیگردد؛ زیرا سروکار دلش فقط با خدا است:
هشیار باش خلقت عالَم ز بهر توست غیر از خدا هرآنچه که خواهی شکست توست
قرآن کریم میفرماید: «وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّین»؛ [11] و خدا را بخوانید در حالی که دین خویش را برای او خالص گردانیده اید!
امام علي علیه السلام می فرماید: «طُوبَی لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ الْعِبَادَةَ وَ الدُّعَاءَ وَ لَمْ یَشْغَلْ قَلْبَهُ بِمَا تَرَی عَیْنَاهُ وَ لَمْ یَنْسَ ذِکْرَ اللَّهِ بِمَا تَسْمَعُ أُذُنَاهُ وَ لَمْ یَحْزُنْ صَدْرَهُ بِمَا أُعْطِیَ غَیْرُهُ»؛ [12] خوشا به حال کسی که عبادت و دعایش را برای خدا خالص کند و دل را به آنچه چشمانش می بیند سرگرم نکند و یاد خدا را به جهت آنچه گوش هایش میشنود، فراموش ننماید، و دل را به جهت نعمت هایی که به دیگران داده شده است محزون نکند.
6. نظم و انضباط
مسجدی، پرجمعیت است که شرکت کنندگان آن مطمئن باشند که سرگردان نمی شوند. ازاینرو، پیوستگی، نظم و حضور در وقت تعیین شده در این مسئله نقش اساسی دارد. بجاست که امام و مدیر مسجد با چند پیش نماز موقت مرتبط باشند و گهگاه آنان را برای اقامه جماعت، سخنرانی و ... دعوت کنند و یا افراد مؤمن، خوشنام و باسواد را برای روز مبادا مهیّا سازند. اگر مردم آموزش ببینند، امام موقت را به خوبی می پذیرند؛ ولی بی نظمی را به هیچ وجه تحمّل نمیکنند.
ضمن اینکه استفاده از نایب الامام برای خود امام و خانوادهاش نیز بسیار مفید است و او میتواند به سفرهای موقت علمی، زیارتی، صله رحم و... نیز برسد و حقّ زن و فرزندش ضایع نشود و فرزندان او از دین و روحانیت زده و متنفّر نگردند.
7. مردم مداری
امام جماعت باید بردبار، خوش برخورد، باحوصله، صبور، فروتن و در یک کلام، خوش اخلاق و به تعبیر امروزی، دارای روابط عمومی بسیار عالی و در سطح بالا باشد. در روایت است: «آلَةُ الرِّیَاسَةِ سِعَةُ الصَّدْرِ»؛ [13] سعه صدر ابزار ریاست است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به فرزندان عبدالمطلب می فرمودند: شما آن قدر مال ندارید که برای جلب محبّت به مردم بدهید «فَالْقَوْهُمْ بِطَلَاقَةِ الْوَجْهِ وَ حُسْنِ الْبِشْرِ»؛ [14] پس با خوشرویی و خوش اخلاقی با آنان برخورد کنید.
پینوشت:
[1]. كافي، کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج5، ص28، ح 4؛ براي آگاهي از ارزش علم و تبليغ به جوامع روايي مثل اول كتاب كافي، منية المريد و يا كتاب «العلم و الحكمة، في الكتاب والسنة»، تأليف محمد محمدي ري شهري و... مراجعه گردد.
[2]. الكافي، ج1، ص34.
[3]. ر.ك: مجلةپيام حوزه، مقاله قداست مرجعيّت، علي مختاري؛ كتاب: احترام و تكريم، محمود اكبري، انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين، قم، بی تا.
[4]. نهج البلاغه، سید رضی، نشر هجرت، قم، 1409 ق، نامه 31.
[5]. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 ق، ج42، ص202، ح 7.
[6]. همان، ج75، ص21.
[7]. غرر الحكم و درر الکلم، تمیمی آمدی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1366 ش،، ح 3750، و ح 3751.
[8]. تنبيه الخواطر ورام بن أبی فارس، مکتبة فقیه، قم، 1410 ق، ج2، ص109 و 118.
[9]. غرر الحكم و درر الکلم، ح 3088.
[10]. مفتاح الفلاح، شیخ بهائی، دار الأضواء، بیروت، چاپ اول، 1405 ق.
[11]. اعراف / 29.
[12]. الكافي، ج2، ص16، ح 3.
[13]. نهج البلاغه، سید رضی، تصحیح: صبحی صالح، نشر هجرت، قم، 1414 ق، ص501.
[14]. کافی، ج2، ص103.
عبدالله رضوانشهری
منبع:حوزه