20 مهر 1400 6 (ربیع الاول 1443 - 33 : 05
کد خبر : ۵۵۰۴۲
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۳:۳۸
در گفت‌وگو با محمد‌علی ایازی تشریح شد؛
ایازی معتقد است که در جهان‌بینی قرآنی، زندگی معنا می‌شود و به بیان قرآن، رویدادهایی که مثل پازل‌ در جای خود قرار دارند، محصول اراده خود ماست.

عقیق:بیداری اسلامی دغدغه بسیاری از اندیشمندان مسلمان بوده است. از سیدجمال‌الدین اسد‌آبادی تا امام خمینی(ره) بسیاری از اندیشمندان مسلمان در پی از سوال اساسی بوده‌اند که چگونه می‌توان به قرآن بازگشت و آن را به کتابی موثر در زندگی و حیات بشری بدل ساخت. ایده «قرآن، کتاب زندگی» ذهن بسیاری از مسلمانان سنتی و نواندیش را به خود اختصاص داده است.
نگاهی به راه طی شده اما، نشان می‌دهد که کاری منسجم در این زمینه انجام نشده است. متفکران که معمولا فعالان تاریخی و اجتماعی ممالک اسلامی بوده‌اند، با بازگشت به قرآن توانسته‌اند توفیقات بسیاری در کشور خود داشته باشند. نگاه به مساله «قرآن و زندگی» اما می‌تواند موضوعی برای پژوهشی در حوزه دانشگاهی و رسانه‌ای باشد.
در حوزه‌ رسانه‌ای که معمولا از آن می‌توان به حد واسط اندیشمندان و مخاطبان رسانه یاد کرد، رسانه‌ای دینی در حوزه تمدن اسلامی نمی‌تواند از مساله «قرآن و زندگی» به راحتی بگذرد. پرداختن به دو سوی این ترکیب برای برقراری یک پیوند ضروری است.
ذیل این مقدمه و در راستای رسالت رسانه‌ای دینی بر سبیل شناخت «قرآن» و «زندگی»، اولین گفت‌وگو برای بررسی نسبت میان «قرآن و زندگی» با حجت‌الاسلام و المسلمین محمد‌علی ایازی صورت گرفته است. ایشان استاد برجسته حوزه و دانشگاه بوده و در فعالیت‌های علمی‌شان به دغدغه تاثیر کتاب‌الله در حیات بشر نظر داشته‌اند.
گفت‌وگو با ایشان در یک ظهر بهاری صورت گرفت و ایشان علی‌رغم زمان محدودی که در تهران بودند، به سوالات جسته و گریخته، پاسخ‌هایی منسجم دادند. این گفت‌وگو آغازی است برای راهی که باید با یاری اندیشمندان دینی و قرآنی طی‌شود. در پی مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

  توجه به قرآن و تاثیر آن در زندگی از سوی بسیاری از متفکران اسلامی مطرح شده است اما تاثیر قرآن و زندگی بحثی بسیار عام و مبهم است. برای محتوای قرآن چه دسته بندی‌هایی قائل هستید؟
ابتدا عرض کنم معارف قرآنی را می‌توان به سه بخش عقاید، اخلاقیات و شریعت و احکام تقسیم کرد. هر یک از این بخش‌ها به هم پیوسته و وابسته است. البته پرسشی که همواره درباره این معارف قرآن مطرح است، این است که خط کلی و هدف از بیان این معارف چیست و این سه بخش ما را به کجا می‌خواهند برساند و به تعبیر دیگر هدف و جهت گیری‌ این آموزه‌ها چیست.
  استاد به سوال مهمی اشاره کردید. درست است که اصل و اساس این بخش‌بندی‌ها جنبه موضوعی دارد که شما مطرح کردید، اما این پرسش مطرح است که آیا در مجموع این دسته بندی‌ها، قرآن جهت مشخصی دارد و به عبارت دیگر درسی برای زندگی دارد و قرآن با این آموزه‌ها چه می‌خواهد بگوید؟ و آیا با آنها می‌خواهد زندگی را متاثر بکند؟
اصل و اساس دین است که روشی از زندگی را در میان روش‌های گوناگون مکاتب و جریان‌های دینی و غیر دینی ترسیم می‌کند. روش زندگی و یا سبک زندگی مجموعه‌ای از ارزش‌ها و روش‌های فردی و اجتماعی است. به نظر اینجانب قرآن الگو و مدلی از زندگی اخلاقی و معنوی را بر اساس آموزه‌های قرآن و سیره پیامبر ترسیم می‌کند و الگویی خاص از حیات معنوی با روش روشن و معین می‌خواهد ترسیم کند.
این معنا در این آیه بیان شده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ: اى کسانى که ایمان آورده‏‌اید چون خدا و پیامبر شما را به چیزى فرا خواندند که به شما حیات مى‏‌بخشد، آنان را اجابت کنید و بدانید که خدا میان آدمى و دلش حایل مى‏‌گردد و هم در نزد او محشور خواهید شد». (بقره، 24) زیرا در این آیه، سخن از نوعی زندگی و به تعبیری ارائه جهان بینی خاص برای انسان است. همچنین در این آیه، سخن از حیات و زندگی خاص آمده است.
تعبیر به: «لِمَا یُحْیِیکُمْ» یعنی چون شما اطاعت از پیامبر می‌کنید، به شما حیات می‌بخشد و منظور از حیات زندگی مشخص است. چون اگر شما در بیرون نگاه کنید حیات انسان‌ها مختلف‌اند، حیات مادی صرف و حیات مادی همراه با معنویت، این هم براساس الگوها و روش‌های گوناگون متفاوت است، اما قرآن در اینجا می‌گوید که قرار است حیات جدیدی با جهان بینی خاص که پیامبر آن را نشان داده به دست بدهد.
قرآن در جای دیگر برای این حیات توصیفی روشن‌تر به دست می‌دهد و مسئله زندگی پاک و طیب را وصف این معنا دارد و می‌گوید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ: هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاکیزه‏اى حیات [حقیقى] بخشیم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏دادند پاداش خواهیم داد». (نحل/94) در صورتی که در مسیر معنویت و اخلاق و فرامین الهی قرار قرار گرفتید، خداوند به شما یک حیات پاک و زیبا خواهد داد. اولین گام برای رسیدن به حیات طیبه و زیبا با نشان دادن یک جهان‌بینی صورت می‌گیرد.

مراد از جهان‌بینی چیست؟
جهان بینی یعنی اینکه شما باید جهان را چطور ببینید. ممکن است جهان‌بینی کسی بر اساس پول، قدرت و ماده استوار باشد. زندگی او بر این اساس استوار خواهد بود و کسی دیگر ممکن است، تعالی انسان و تحول و تکامل و جاودانه شدن انسان را مد نظر داشته باشد.
قرآن می‌خواهد نوعی از جهان را به ما نشان دهد. به تعبیر دیگر، همه ما در زندگی یک عینک داریم و از خلال این عینک جهان را می‌بینیم، آن عینک به زندگی ما معنا می‌دهد و زندگی ما را با هدف خاص، جهت و نظام معین معنا می‌بخشد.
این معنابخشی و ترسیم جهان‌بینی در دسته‌ای از آیات که جایگاه انسان را در نظام هستی و آفرینش آسمان و زمین و نسبت میان او سایر موجودات ترسیم کرده به خصوص اگر آن دسته از آیات را در نظر بگیرید که در آن خداوند می‌گوید، آسمان و زمین را در تسخیر انسان قرار داده و زمین را برای انسان آفریده شده است. انسان را خلیفه خود قرار داده، به ملائکه فرموده که به این انسان کرنش کند و امانتی را که موجودات از حمل آن سر باز زدند، به انسان واگذار کرده است. به نمونه‌ای از این دسته از آیات اشاره شود.
مثلا در باره آفرینش انسان می‌گوید: « هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً : اوست آن کسى که آنچه در زمین است، همه را براى شما آفرید».(بقره:29) یا در این دسته از آیات از قبیل: «وَسَخَّر لَکُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَآئِبَینَ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ». و خورشید و ماه را که پیوسته روانند براى شما رام گردانید و شب و روز را [نیز] مسخر شما ساخت». (ابراهیم/33) خداوند معتقد است که کل نظام آفرینش برای انسان آفریده شده است. خوب این آیات انسان را مرکز این عالم معرفی می‌کند. این بیان نوعی جهان‌بینی است.

اهمیت جهان‌بینی انسانی چیست؟
برای روشن شدن اهمیت این دسته از آیات، در تعریف و تمجید انسان بدین جهت است که ارزش انسان را توصیف می‌کند. زیرا ممکن است یک وقتی چیزی در زمین افتاده باشد و شما به آن توجهی نداشته باشید، ارزش آن را ندانید. اما اگر وقتی کسی به شما بگوید این یک سنگ زمردی است که میلیاردها می ارزد، نگاه ما پس از شنیدن این مساله به آن چیز تغییر خواهد کرد. حالا اگر ما بدانیم انسان ارزش بالایی در میان موجودات دارد، به راحتی آن را نمی‌فروشیم. در باره انسان این مسئله نسبت به تعریف‌های قرآن صادق است. در این دسته از آیات که انسان روح خدا، خلیفه خدا، امانت‌دار خدا و مسجود ملائکه می‌شود. تبیین جهان‌بینی است.
حال یکی از کارهایی که قرآن کرده، این است که قیمت و جایگاه انسان را در نظام آفرینش بیان کرده است و گفته که انسان جانشین خداست و ملائکه بر وی سجده کرده‌اند، روح خدا در آن دمیده است. امانت خدا به او داده شده و اسماء خدا به او تعلیم داده شده است. آنقدر در خصوص انسان چنین مطالبی بیان می‌شود تا انسان بفهمد که قیمت انسان بالا رفته و بداند که به سادگی در جهان آفریده نشده است.
این مساله در ارتباط میان انسان‌ها نیز تاثیر می‌گذارد. وقتی من با انسانی در ارتباط هستم، می دانم که با موجودی ارزشمند و ذی قیمت مواجه هستم و به آن ارزش قائل خواهم شد. حیات طیبه در بستر چنین جهان‌بینی قابل ملاحظه است.

  در جهان‌بینی‌ها مباحثی مانند جایگاه ‌شر، جبر و اختیار و ... بیان و بررسی می‌شود. آیا ‌جهان‌بینی قرآنی به این نحو نیز به زندگی پرداخته است؟
بله، مهم این است که این اتفاقات را چگونه ببینیم. بسته به تفسیر ما از این حوادث است. در این مسائل هم جهان‌بینی قرآنی و هم غیرقرآنی داریم. در جهان‌بینی قرآن شری از سوی خداوند وجود ندارد. شر در فقدان خیر از ناحیه انسان است. خیر نسبی است. نوع نگاه به این حوادث دارای اهمیت است که آنها را خوب ببینیم یا بد، لذا این مسئله در فکر و اندیشه ما تأثیر گذار و دارای اهمیت است. اگر فردی که فکر می‌کند مجموعه اتفاقاتی که در پیرامون روی می‌دهد، شر است مایوس می‌شود، اگر آن ها را خیر ببیند، امیدوار خواهد شد. درست است مسائلی مانند فقر، زلزله و جنگ چیزهای بد و تهدید کننده برای انسان هستند، اما اگر انسان‌ها بتوانند از این اتفاقات درس بگیرد و از این حوادث برای حل مشکلات استفاده کند، در آن صورت تهدیدها تبدیل به فرصت می‌شود و انسان می‌تواند از وسایل استفاده کند و خود را بسازد و با مشکلات مبارزه کند، در آن صورت شرور خواص خوبی هم خواهند داشت.
در جهان بینی قرآنی رویدادها مثل پازل‌هایی است که هر کدام جای خود قرار دارند، قرآن در بسیاری از موارد می‌گوید که رویدادها محصول اراده خود ماست، اما باید نگاه کرد از چه جهتی قرآن این را معنا می‌گوید.
یک وقتی اتفاق بدی قرار است برای ما بیفتند. از یک منظر این اتفاق نوعی گذار از یک مرحله به مرحله دیگر است، فرض کنید امتحان سختی دارید که با دادن این امتحان به مرحله بالاتر می رویم. قرآن می‌خواهد بگوید همه رویدادها برای زندگی مفید و از جهتی سازنده است. برای ما صیقل دهنده روح و کسب آمادگی است. به شرط آنکه با آگاهی و آمادگی به آن برخورد کنیم.

  این جهان بینی قرآنی چگونه در زندگی ما انسان‌ها تاثیر می‌گذارد؟
این بسته به نگاه ما به جهان بیرون خود دارد. اگر اتفاقات زندگی و دشواری‌ها را مرحله‌ای برای گذار دیدیم، مراحل زندگی مراحل گذار خواهند بود. جهان‌بینی قرآنی با معنابخشی به زندگی، آن را تحت تاثیر قرار می‌دهد. رویداد‌ها واحد هستند، اما جهان‌بینی دینی به این رویداد‌ها در قالب یک کلیت معنا می‌دهد. از نظر قرآن مسائل زندگی مراحل مختلف زندگی هستند.


منبع:ایکنا

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: