این سخن معروف و امیدبخش از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلّم است که: "شعبان ماه من است" و چقدر معنادار و زیباست که وقتی می نگریم می بینیم فرزندان عزیز رسول الله از امام حسین علیه السلام تا امام سجاد علیه السلام و حضرت ابوالفضل العباس (ع) و علی اکبر (ع) و سرانجام قائم آل محمد (ص) امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در این ماه شریف، زاده شده اند یعنی در ماهی که زادگانش حماسه سازان کربلا هستند و نیمه ماهش آن هنگام که ماه کامل و بدر می شود به منجی می رسد. بسیار پرمعنا و شگفت آور است که منجی عالم بشریت به همراه قهرمانان کربلا در ماهی پا به عرصه وجود گذاشتند که آن ماه بنا به فرمایش رسول الله، ماه ایشان است.
بصیرت مثال زدنی علی اکبر (ع) در تبعیت از ولایت
اما یازدهم ماه شعبان هر سال هجری، یادآور رشادت های جوانی از اهل بیت علیهم السلام است که قلب های ما را با بصیرتی که به امام زمان و مولای خود داشت پر از شادی می کند و راه را این گونه بر ما جلوه گر و نشان می دهد که اگر کسی می خواهد طریق را گم نکند جز به وسیله حق مداری که آن هم در مدار ولایت قرار دارد نمی تواند به مقصد و مقصودش برسد.
درروایات و منابع تاریخی آمده است که وقتی سیدالشهدا علیه السلام به همراه کاروان کربلا، حج را نیمه تمام رها می کند و به سمت کوفه رهسپار می شود در یکی از روزها در حین رهسپاری و بر روی مرکب، لحظه ای خواب بر چشمان حضرت می آید و به دنباله اش استرجاع می کند و می گویند: انا الله و انا الیه راجعون. آنجا جوان رشید و رعنای امام حسین یعنی حضرت علی اکبر علیه السلام حضور داشتند و کنجکاو می شوند و از امام زمان خویش می پرسند که چرا استرجاع کردند. حضرت می فرماید به او گفته شده که این قافله به سمت مرگ می رود. در این جا سؤالی که حضرت علی اکبر علیه السلام از ولی و مقتدای خویش می پرسد: سوال هوشمندانه ای است که نشان از بصیرت او می دهد. علی اکبر (ع) می گوید مگر ما بر حق نیستیم؟ و سیدالشهدا در پاسخ می فرمایند: سوگند به آن کس که بازگشت بندگان به سوی اوست ما برحقیم. این جاست که علی اکبر (ع) جلوه دیگری از بصیرت و بینش عمیق خود را که ماحصل تربیت نبوی و علوی است نشان می دهد و می گوید اگر این گونه است پس هیچ باکی از این نیست که مرگ ما را دریابد. معلوم است که این پاسخ علی اکبر تا چه اندازه قلب یک پدر را شاد می کند. این جاست که سیدالشهدا علیه السلام در پاسخ به فرزند خود می فرماید: خداوند، بهترين پاداشي كه به فرزندي از سوي پدرش ميدهد، به تو عطا كند.
توصیف زیبا و معنادار سیدالشهدا (ع) از علی اکبر (ع)
حالا روزهایی از این واقعه سپری شده و امام حسین علیه السلام و یارانش به کربلا و عاشورا رسیده اند. لحظه به آنجا رسیده است که علی اکبر علیه السلام می خواهد به میدان نبرد عزیمت کند. میدانی که سرنوشت آن پیشتر به گوش او رسیده و او نیز با بصیرت کامل، مرگ در راه خدا را نه تنها پذیرفته بلکه هیچ واهمه ای در استقبال از این مرگ نشان نداده، چرا که می داند کشته شدگان در راه خدا، روزی خوار پروردگارشان هستند و چگونه یک مرده می تواند روزی خوار باشد. اما زیباترین عبارت را در این لحظه سیدالشهدا علیه السلام بر زبان جاری می سازد: اللهم اشهد انّه برز الیهم اشبه الناس خلقا و خُلقا و منطقا برسولک و کنا اذا اشتقنا الی نبیک نظرنا الیه / خداوندا شاهد و گواه باش که شبیه ترین مردم به رسول تو در خلقت و خُلق و خوی و منطق و سخن گفتن به سوی اینان رفت. هرگاه ما مشتاق و دلتنگ پیامبر تو می شدیم به او نگاه می کردیم.
تو به پیغمبر چه می مانی بگو
توصیف حضرت علی اکبر علیه السلام یعنی جوان بصیر و دلیر بنی هاشم از زبان یک امام که زبان معصوم است و هیچ غُلو و تحریفی در آن راه ندارد شنیدنی است. وقتی علی اکبر علیه السلام را این گونه معرفی می کند که صورت و سیرت و سخن گفتن او تا چه اندازه شبیه به پیامبر بوده است و این که حکمت مهمی در این سخن امام معصوم نهفته است که معیار و عیار ها را روشن می کند که اگر می خواهیم متوجه ارزش و اعتبار و شخصیت و جایگاه حقیقی کسی شویم باید ببینیم او چه نسبتی با رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم دارد و تا چه اندازه کلام و رفتار و جهان بینی و نگاه او به رسول الله (ص) شبیه است یا به تعبیر آن بیت معروف: شیر را بچه همیماند بدو / تو به پیغمبر چه می مانی بگو.
سال های جوانی و فرصت های طلایی شبیه شدن به پیامبر (ص)
زادروز حضرت علی اکبر (ع) در یازدهمین روز از ماه رسول الله (ص) یعنی ماه شعبان که روز جوان نامیده شده است این پیام ضمنی و مهم، این نوید و مژده را برای جوان هایی که هنوز در آغاز راه زندگی هستند و در ابتلائات مهم زندگی قرار نگرفته اند می دهد که آن ها در ماه ها و سال های پیش روی عمرشان با تبعیت از راه نورانی رسول الله (ص) و مشی و سلوک و سنت پیامبر تا آنجا که می توانند و در وُسع دارند خود را در خُلق و خو به پیامبری نزدیک کنند که خداوند درباره او فرمود: انّک لعلی خُلُق عظیم / تو ای پیامبر صاحب اخلاقی عظیم و بزرگ هستی.
از طرف دیگر همه علمای اخلاق بر این امر متفق القول اند که جوانی بهترین سال ها برای تربیت اخلاقی و ومبارزه با رذایل اخلاقی و ظلمت ها و تاریکی های درون است. اگر کسی می خواهد در راه پیکار با نفس و صعود به مراتب عالی حیات طیّبه که همان راه اولیا و صلحا به ویژه راه و روش و سیره پیامبر عظیم الشأن است که فرمود "إِنَّی بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ / همانا من مبعوث شدم تا مکارم اخلاقی را کامل کنم" قدم بزند جوانی بهترین سالها برای پیمودن طریق مکارم اخلاق است چرا که در این سال ها هنوز عادات نکوهیده در قلب انسان ریشه دار نشده اند و حُب دنیا در قلب ها نخزیده است به تعبیر آن بیت زیبای صائب "ریشه نخل کهنسال از جوان افزون تر است / بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را." این سال ها هنوز شیفتگی به جاه دنیا و دلبستگی های رنگارنگش در قلب جوان جلوه گری نمی کند بنابراین او راحت تر می تواند طی طریق کند و خود را تا آنجا که می تواند به هدف بعثت رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم که همان مکارم اخلاقی و پیاده کردن خُلق نبوی در ذهن و قلب و روان است نزدیک سازد.
منبع:شبستان