علی رغم این که از شهادت این غواصان حدود30 سال گذشته اما انتشار خبر نحوه
شهادت این عزیزان موجی از نفرت نسبت به جنایات رژیم بعث عراق را برانگیخت.
جنایت ددمنشانه ارتش بعثی عراق آنقدر فجیع و غیرانسانی بوده که دل هر
ایرانی آزاده ای را به درد می آورد و نشان می دهد چه مردان با غیرت و شجاعی
برای امنیت و آرامش امروز ما جان خود را فدا کرده اند.
واکنش هایی از جنس غیرت و تعصب و عشق به ایران و ایرانی درخور تحسین بود
اما در این میان شاهد دو نوع برخورد با این مسأله بودیم که جای تامل دارند؛
اول این که خبر غواصان در شبکه های ماهواره ای و اجتماعی بازتاب وسیعی
یافت و در صفحات تعداد زیادی از هنرمندان و بازیگران و... هم به عکسها و
مطالبی در این خصوص پرداخته شد. دقت در فحوای برخی پیام ها حاکی از انحراف
از موضوع اصلی بود. چراکه برخی ها ابراز کرده بودند؛ چرا ما در حال حاضر به
ملت عراق کمک می کنیم و بعضا جوانان ما جان خود را از برای مقابله با
گروههای تروریستی و دفاع از مردم این کشور از دست می دهند؟! در حالیکه
روزی جوانان ما به دست آن ها به شهادت رسیدند و زنده به گور شدند. در پاسخ
این عده باید به چند نکته باید اشاره کرد:
1- باید توجه داشته باشیم که حساب ارتش رژیم بعث عراق و حکومت صدام
جنایتکار را باید از مردم مسلمان و شیعه عراق جدا کرد. تجاوز به ایران
اسلامی و جنایت های ارتش عراق برنامه صدام بود که با حمایت ابرقدرت شرق و
غرب و برخی کشورهای عرب منطقه صورت گرفت و این مردم عراق نبودند که رودرروی
ملت ایران قرار گرفته بودند. فرماندهان دفاع مقدس بارها اعلام کرده اند که
در جریان جنگ تحمیلی از 11 و به گفته برخی ها از 18 ملیت اسیر داشتیم. این
موضوع نشان دهنده این است که ملت مقاوم ایران فقط با ارتش عراق نمی جنگید
بلکه با دهها کشور و ارتش در حال جنگ بود.
2- موضوع حمایت از مردم عراق در برابر داعش و تروریست های مورد حمایت آل
سعود و حتی رژیم صهیونیستی صرفاً برای تأمین امنیت عراق نیست، بلکه مقابله
با این گروهها به تقویت امنیت پایدار در داخل و مرزهای کشورمان می انجامد.
در غیر اینصورت باید در مرزها و یا حتی در داخل کشور باید با این تروریست
های جنایتکار درگیر شویم.
3- کمک به حفاظت و پاسداری حریم عتبات عالیات و مراقد مطهر ائمه اطهار(ع)
برای ما یک امر اعتقادی بوده و رزمندگان مومن و شجاع ایرانی و افغانی و...
تحت عنوان «مدافعان حرم» قدم در این راه می گذارند و تعدادی از آن ها در
این مسیر جان خود را از دست داده اند.
برخورد دوم هم که بسیار مهم است این که از زمان انتشار این خبر و کم و کیف
آن، خط خبری با هدف زیر سئوال بردن فرماندهان دوران دفاع مقدس آغاز شد و
در صدد القای این مطلب بود که ناتوانی و ضعف فرماندهان باعث شکست عملیات
کربلای 4 و وقوع چنین جنایتی شده است. در حالی که واقعیت چیز دیگری بود و
علی رغم زحمات فراوانی که برای طراحی این عملیات کشیده شده بود، اقدامات
جاسوسی عوامل نفوذی دشمن مثل منافقین و کمک برخی گروههای سیاسی معاند داخلی
باعث لو رفتن عملیات شد. در عین حال فرماندهان پس از مدت کمی به فکر
عملیات دیگری افتادند و با طراحی های پیچیده و دقیق و رعایت اصول حفاظتی با
عملیات کربلای 5 ضربات مهلکی بر پیکر دشمن بعثی وارد کردند.
فراموش نکرده ایم که در دوران دفاع مقدس، آمریکایی ها در کنار پشتیبانی
همه جانبه از صدام، از گروههایی مثل منافقین حمایت می کردند و بسیاری از
اخبار و اطلاعات مورد نیازشان از طریق این گروهها تأمین می شد و در مواقع
لزوم برای بمب گذاری و ترور و... از آن ها استفاده می کردند و پس از پایان
جنگ هم حامی و پشتیبان گروههایی چون؛ پژاک، جیش العدل و... بوده و هستند.
با همه آنچه که گفته شد از مظلومیت 175 شهید غواص کاسته نمی شود و لازم
است تا متولیان امر در خصوص معرفی این مردان شجاع و قهرمانان ملی کشور و
بیان مظلومیت آن ها تلاش کنند. شاید کمترین کار، ساخت یک فیلم از ماجرای
شهادت غریبانه آن ها باشد تا نسل جوان امروز بدانند برای استقلال و آزادی و
امنیت و آرامش کشور چه هزینه های سنگینی داده شده است.
تردید نداریم حضور عطر آگین این 175 شهید در این مقطع از تاریخ انقلاب
اسلامی، پیام روشنی برای همه ما دارد. دستان بسته این 175 شهید غواص و زنده
به گور شدن آن ها حکایت از مقاومت شان در برابر مطالبات به ناحق زورگویان
آن روز می کند. این یادآوری ملی به همه آحاد ملت کمک می کند تا در مقطع
حساس فعلی، در برابر زورگویان و مطالبات ناحق آنان، تصمیمی مناسب با گذشته
این ملت بگیرند.
ما به شهدا و یاد آن ها نیاز داریم، آن ها به ما نیاز ندارند. هیچ شهیدی
به خاطر یادواره و بزرگداشت ما مقامش بالاتر نمی رود، همه آن ها به تعبیر
قرآن، زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند اما ما با یاد آن ها اراده
قوی تری برای تحقق هیهات منا الذلة پیدا می کنیم.
منبع:تسنیم