سرچشمة اين سؤال و علّت طرح آن، اين است كه آنچه در جهان امروز، معمول و متداول است، عمرهاي محدودي است كه حداكثر 80 تا 100 سال طول ميكشد البته هم اكنون عمرهاي بالاي صد سال هم در مناطق مختلف زمين ديده شده) در حاليكه اگر قائل به تولّد امام زمان در سال 255 يا 256 باشيم شاهد عمر بسيار طولاني و غير عادّي و معجزه گونه بودن عمر حضرت مهدي(عج)، خواهيم بود. اين شبهه از زمانهاي قديم از طرف معاندين و منكرين حضرتش مطرح بوده و به همين خاطرر علماي بزرگوار شيعه در كتب مربوط به مهدويت به طرح اين شبهه و پاسخ به آن پرداختهاند از جمله شيخ صدوق در كتاب شريف كمال الدين و تمام النعمه و در باب 46 احاديثي كه دربارة عمر طولاني آمده ذكر نموده و به ذكر احوالات تعدادي از معمّرين با اشاره به احاديثي در اين مورد پرداخته است.[1]
و همچنين ابن ابي زينب معروف به كاتب نعماني در كتاب ارزشمند غيبت نعماني و دو باب را تحت عنوان «رواياتي كه دربارة لزوم حجّت در زمين رسيده است» «رواياتي كه گويند چنانچه روي زمين دو تن باشنديكي بايد امام باشد» به صورت غيرمستقيم به عمر طولاني امام زمان صحّه گذاشته است.[2]
از ديگر علماي معروف شيعه كه به اين بحث پرداخته، مرحوم علّامه مجلسي در كتب شريف بحارالانوار ميباشد كه در جلد 51 كتابش بابي را تحت عنوان «باب ذكر اخبار المعمّرين لرفع الستبعاد المخالفين عن طول غيبة مولانا القائم(عج)» باز نموده و به اثبات طول عمر امام زمان پرداخته است.[3]
مرحوم شيخ طوسي نيز از جمله افرادي است كه به اين مسأله اهتمام ورزيده و در كتاب شريف «الغيبة» بابي را تحت عنوان اخبار معمّرين باز كرده و با طرح اشكال و جوابهايي در اين مورد. سعي نموده طول عمر حضرت ولي عصر(عج) را اثبات نمايد.[4] شيوة ايشان در پاسخگويي به شبهات بيشتر عقلي و تاريخي ميباشد. ايشان در ابتداي اين بحث مهم با طرح شبههاي چنين ميفرمايد:
اشكال: ادعاي شما مبني بر طول عمر و بقاي صاحبتان ]امام زمان(عج) [ آن هم در حال كمال عقل و قوه جواني، ادعايي است كه عادت بشري را نقض ميكند زيرا بنابر اعتقاد خود شما در حال حاضر كه سال 447هـ ق است عمر ايشان 191 سال است زيرا بنابر اعتقاد خودتان تولدش در سال 256هـ.ق واقع شده است و عادت و عرف بشري اينگونه نيست كه كسي از ابناي بشر در اين مدت طولاني باقي باشد پس چگونه در مورد او عادت نقض شده در حاليكه نقض عادت (معجزه) فقط به دست انبيا ممكن است.[5]
پاسخ: جواب به اين اشكال از دو راه ممكن است.
وجه اوّل: طول عمر حضرت ايشان خلاف عادت بشري نيست و در گذشته عادتهايي مثل اين اين امر واقع شده و بسيار زياد هم هست و ايشان به ذكر تعدادي از اين وقايع از جمله قضه خضر(ع) و اصحاب كهف و طول عمر حضرت نوح كه در ميان مردمش 950 سال زندگي كرد[6] و همچنين سلمان فارسي كه حضرت عيسي را طبق بعض از اخبار ملاقات نمود و آنگاه محضر پيامبر را درك نمود اشاره نموده است.[7] علاوه بر مواردي كه جناب شيخ بنا با استناد به قرآن كريم به ايشان اشاره نموده قرآن كريم به معرفي
تعدادي از افراد كه عمري بس طولاني داشتهاند و روزگاراني دراز زيستهاند پرداخته كه براي نمونه به چند مورد اشاره ميشود.
1. در قرآن آيهاي هست كه نه تنها از عمر طولاني، بلكه از امكان عمر جاويدان خبر ميدهد و آن آيه درباره حضرت يونس(ع) است كه ميفرمايد: «اگر او ]يونس[ در شكم ماهي تسبيح نميگفت تا روز رستاخيز در شكم ماهي ميماند.[8] با توجه به اين آيه شريفه، عمر بسيار طولاني (از عصر يونس تا روز رستاخيز) كه در اصطلاح زيستشناسان، عمر جاويدان ناميده ميشود براي انسان و ماهي از نظر قرآن امكانپذير است.
2. قرآن دربارة حضرت عيسي(ع) ميفرمايد: «... و هرگز او را نكشتند و به دار نياويختند؛ بلكه او بر آنها مشتبه شد... به يقين او را نكشتند بلكه خداوند او را به سوي خود بالا برد كه خداوند توانا و فرزانه هست»[9]
همه مسلمانان به استناد قرآن و احاديث فراوان معقتدند عيسي(ع) زنده است و در آسمانها است و هنگام ظهور حضرت مهدي(ع) فرود آمده او را ياري خواهد كرد. امام باقر(ع) فرمود: «در صاحب اين امر چهار سنت از چهار تن از پيامبران است... و از عيسي(ع) سنتي دارد و آن اينكه ميگويند او فوت كرده است در حالي كه او زنده ميباشد.[10]
علاوه بر قرآن در تورات و انجيل از دراز عمران مطرح گرديده است[11] كه پيروان دو آئين يهود و مسيحيت بايد به علّت اعتقاد به كتاب مقدس به عمرهاي طولاني نيز معتقد باشند.
آنگاه جناب شيخ طوسي سرگذشت تعدادي از معمرين عرب و عجم كه زندگي طولاني داشته و اخبار ايشان هم معروف و مشهور است را ذكر مينمايد،[12] اثبات نمايد كه طول عمر امام عصر(عج) يك امر عجيب و خارق عرف و عادت نبوده و در ميان مردم افرادي بودهاند كه عمري بس طولاني داشتهاند.
استاد محمدرضا حكيمي در كتاب ارزشمند خورشيد مغرب در اين مورد چنين مينويسند: مورخان و پژوهشگراني كه درصدد جمعآوري تواريخ و اخبار و احوال مردمان بودهاند و از سرگذشت انسانهاي پيشين آگاهيهاي فراوان گردآوردهاند نمونههايي بسيار از معمّرين بر شمردهاند» و آنگاه به معرفي تعدادي از اين افراد پرداخته و همچنين به معرفي مورخاني پرداخته كه به نوشتن كتابهايي ويژه احوال معمرين دست يازيدهاند.[13]
وجه دوّم: جناب شيخ طوسي براي اثبات غيبت امام و همچنين طول عمر حضرت مهدي(عج) دو وجه ارائه نمودند كه يكي گذشت و دومين وجهي كه ايشان ارائه مينمايد اينكه ايشان استناد به رواياتي مينمايد كه دو طايفه مختلف و متفاوت (شيعه و سني) روايت كردهاند مبني بر اينكه ائمه(ع) بعد از پيامبر دوازده نفرند نه يك نفر كم و نه يك نفر زياد و وقتي اين روايات ثابت شد هركسي كه قائل به اين روايات باشد به امامت دوازده امام تعيين پيدا ميكند چنانكه به امامت ايشان معتقديم و همچنين يقين به صحّت گفتار شيعيان مبني بر غيبت حضرت مهدي(عج) و وجود ايشان و طول عمر ايشان مينمايد.
بعد روايات عامه را در اينكه ائمه(ع) دوازده نفرند را ذكر ميكند كه تعداد اين روايات به 1 روايت ميرسد و آنگاه به ذكر روايات شيعه ميپردازد كه تعدادشان به 14 روايت ميرسد.
اشكال
وي سپس در پايان اين بحث به طرح اشكال و جوابي در اين مورد ميپردازد كه اوّلاًَ از كجا معلوم كه اين اخبار صحيح ميباشند زيرا تمام اين اخبار ما خبر واحدند و در اموري كه اثباتشان نيازمند به علم است خبر واحد قابل اعتماد نيست.
ثانياً: دليل شما مبني بر اينكه معناي اين اخبار همان كسي است كه شما به امامتش معتقد هستيد و چيست؟ زيرا اخباري كه هم از موافقين و هم از مخالفينشان نقل نموديد فقط بيانگر عدد هستند و چيزي غير اين را نميگويند.
جواب1: شيعه اماميه اين موضوع و روايات آن را نسل به نسل به صورت تواتر نقل و روايت كردهاند و طريقة تصحيح اين دسته از اخبار در كتب اماميه و نصوص و تصريحات بر ولايت اميرالمؤمنين(ع) موجودات و طريقة اين روايات هم يكي است. (بنابراين اخبار اين باب خبر واحد نيستند بلكه متواتر هستند.)
جواب2: دو طايفهاي كه در اعتقادات مخالف هم هستند و هركدام اعتقاداتش با ديگري فرق ميكند وقتي خبري را در يك مورد نقل ميكنند دلالت بر صحّت امري دارد كه بر آن اتفاقنظر دارند و وقتي ديديم كساني كه با فرقة تشيع مخالف هستند نيز مثل همين اخبار شيعه را نقل كرده و از طرفي معترّض طعن بر نقل شيعه نشدهاند و مضمون خبر را انكار نكردهاند دليل محكمي بر صحّت مضمون جز است.
جواب3: در مورد محصور بودنم امامت در دوازده تن امّت فقط دو نظريه دارند الف) عدد را معتبر ميدانند، چنين كساني ميگويند مراد از دوازده امام، هماني است كه شيعه معتقد است ب) عدد را معتبر نميدانند بنابراين با فرض معتبر بودن عدد 12 اعتقاد به اينكه مراد از دوازده امام، كساني غير از ائمه شيعه باشد خروج از اجماع است.[14]
وجه سوّم: سومين دليلي كه جناب شيخ طوسي بر صحّت طول امام عصر(عج) ذكر ميكند عبارت است از اينكه ايشان ميفرمايد: اخباري كه مدّتها پيش از امامت و غيبت فرزند امام عكسري(ع) از ناحيه پدران بزرگوار ايشان صادر شده و در جامعة اسلامي انتشار يافته است همگي بر امامت و صحّت غيبت فرزند برومند ايشان دلالت ميكنند از جمله اينكه براي صاحب اين امر غيبتي است و ]رواياتي مبني بر[ نشانههاي غيبت و آنچه كه از اختلافات پيش ميآيد و حوادثي كه در زمان غيبت به وقوع ميپيوندد و اينكه ايشان دو غيبت دارد كه يكي طولانيتر از ديگري است كه اگر صحّت غيبت و عمر و امامت ايشان نبود موضوعات بالا با مضمون اخبار موافق نميشدند چون اين اخبار چيزهايي است كه از طرف خداوند بر زبان پيامبر جاري شده است و اين راهي است كه بزرگان از قديم بر آن اعتماد داشتهاند. سپس ايشان به بخش كوچكي از اخباري كه شامل اين مطالب هستند ميپردازد و بحث را به پايان ميرساند.[15]
دلايل ديگري از علما و بزرگان و نويسندگان منبي بر طول عمر حضرت مهدي(عج)
علما و بزرگان و نويسندگان شيعه جوابهاي متعددي براي شبهة طول امام زمان(عج) با استفاده از دلايل عقلي و نقلي و علمي ارائه نمودهاند كه ما به خاطر دوري از اطالة كلام فقط به ذكر فهرستوار آن دلايل اكتفاء مينمائيم.
الف) در علم كلام به اثبات رسيده كه خداوند قادر بر هر امري است همانگونه كه عالم بر هر چيزي است و هر امري كه قابليت تعلّق قدرت الهي را داشته باشد و محال ذاتي و وقوعي نداشته باشد خداوند آن كار را انجام ميدهد خداوند در قرآن كريم ميفرمايند:
و همچنين ميفرمايد: «قلنا يا نار كوني برداً وسلاماً علي ابراهيم»[16] و دهها مورد ديگر از معجزاتي كه در قرآن به آنها اشاره شده است و ما دو مورد از اين معجزات كه اتفاقاً مربوط به طول عمر ميباشد ذكر مينماييم. 1. خداوند متعال دربارة حضرت نوح ميفرمايد: «و لقد أرسلنا نوحاً الي قومه فلبث فيهم ألفْ سنةٍ الا خميسن عاماً»[17] «و هر آينه ما نوح را به سوي قومش فرستاديم پس او در ميان آنها هزار سال به جز پنجاه سال درنگ كرد» طبق بعضي از روايات عمر ايشان 2450 سال بوده است.[18]
2. در همچنين دربارة حضرت يونس ميفرمايد: «فلولا انه كان من المسبحيّن* للبث في بطنه الي يوم يبعثون»[19] «اگر او از تسبيحگويان نبود به طور حتم در شكم ماهي تا روز قيامت باقي ميماند.» پس ممكن است كسي عمر طولاني تا روز قيامت به طريق اعجاز داشته باشد و زنده ماندن يونس در شكم ماهي تا روز قيامت مستلزم زنده ماندن خود ماهي نيز تا روز قيامت ميباشد؛ زيرا در صورت مردن ماهي «البث» در شكم ماهي معنا ندارد.
ب) علم امكان طول عمر را كاملاً تأييد كرده و كوشش بشر را در اين راه كوشش نتيجهبخش و موفقيتآميز و لازم ميشناسد و براي طول عمر حدّ و اندازهاي معلوم نميكند و به همين خاطر دانشمندان به تحقيق وسيع در مورد اسباب طول عمر، پيروي و علل آن، دانش پيري و مرگشناسي، پرداختهاند.
ج) طول عمر غيرعادي در عالم طبيع (گياهان و جانداران) فراوان مشاهده ميشود.
د) اديان همه به اتفاق از عمر بسيار طولاني جمعي از افراد بشر خبر دادهاند از جمله در روايات اهل سنت به قضايا و اشخاصي اشاره شده كه عمرهاي بسيار طولاني داشته و دارند.
و) در عالم آفرينش از مجردّات و ماديات و انواع و افراد آنها، مخلوقات استثنايي و منفردي وجود دارد كه بين آنها و موجوداتي كه با آنها در يك رشته و تحت يك نوع يا فصل ميباشند فاصله و تفاوت بسيار ديده ميشود.
هـ) طول عمر منافاتي با امكان فلسفي و منطقي ندارد و اين امر هيچگاه مستلزم تناقض نخواهد شد زيرا در مفهو حيات زندگي، مرگ سريع نهفته نشده است.
ي) قوانين طبيعي، كيفيت تغذيه، وراثت، محيط، شغل و مقدار كار در طول عمر تأثير غيرقابل انكار دارند.
ن) طول عمر هم امكان ذاتي دارد چون طول عمر از قبيل حزق عادت هيچ استحاله ذاتي ندارد. و آنچه هست فقط غيرعادي بودن آن و در نتيجه استبعاد آن ميباشد و هم امكان وقوعي زيرا با تحقيقات و تجربياتي كه دانشمندان و متخصصان انجام دادهاند امري پذيرفته شده ميباشد.[20]
نتيجه
طول عمر از نظر دلايل عقلي، از نظر قوانين زيستشناسي و بيولوژيكي، از نظر تجربة بشري و واقعيات تاريخي، از نظر چگونگي نواميس و قوانين طبيعي و از نظر متفكران بزرگ و دانشمندان علوم امري غيرقابل انكار بوده و مورد تأييد اديان ميباشد به همين خاطر براهمين علمي و قوانين آزمايشگاهي فراواني وجود دارد كه ثابت ميكنند طول عمر، امري محال نميباشد و غيبت امام دوازدهم و طولاني شدن اين غيبت و امتداد يافتن حيات ايشان تا به هنگام ظهور و بعد از ظهور طبق روايات مسلّم حقيقت بوده و مورد اراده ازلي الهي است و واقع است و واقعيت.
و طبق حكمت الهي، امام دوازدهم، مهدي موعود(ع) بايد از انظار غايب شود و سالهاي سال زنده بماند و رازدار جهان و بقاي جهان باشد و پس از گذراندن غيبتي طولاني، ظاهر گردد و جهان آكنده از ستم و بيداد را آكنده از عدالت و داد بسازد. «وما ذلك علي الله بعزيز»[21] «و اين كار اصلاً بر خدا دشوار نيست."
پی نوشت ها:
1. كمال الدين و تمام النعمه،ج2، ص307
2. غيبت نعماني، ص179 الي ص197.
3. بحارالانوار، ج51، ص225 الي ص293.
4. كتاب الغيبة، ص253.
5. همان.
6. سورة عنكبوت، آيه14.
7. كتاب الغيبه، ص255.
8. سورة صافات، آيه144.
9. سورة نساء/ آيه 157 و 158.
10. بحارالانوار، ج51،ص217.
11. آفتاب مهر به نقل از تورات، ترجمه فاضل خاني، سفر پيدايش باب پنجم آيات 5ـ32 و همچنين عهد جديد، كتاب اعمال رسولان باب اول آيات 1ـ12.
12. كتاب الغيبه، از ص255 الي ص277.
13. خورشيد مغرب، ص197 الي ص199.
14. كتاب غيبت طوسي، از ص312 الي ص315.
15. همان از ص315 الي ص336.
16. سورة انبياء، آيه69.
17. سورة عنبكوت، آيه14.
18. كمال الدين، ج2، باب 46، ح3.
19. سوره صافات، آيه 143 و 144.
20. براي اطلاعات بسيار مفيد ميتوان به كتابهاي خورشيد مغرب، ص191 الي ص214؛ نويد امن و امان از ص165 الي ص214؛ حكومت جهاني مهدي(عج) از ص197 الي 207 موعود اديان از ص130 الي 144؛ دادگستر جهان از ص175 الي 201؛ موعودشناسي و پاسخ به شبهات از ص505 الي ص515 و.... مراجعه نمود.
21. سورة ابراهيم، آيه20.
نویسنده: حجت الاسلام حجت الله رجبی
ویژه نامه شعبانیه مرکز تخصصی مهدویت
منبع:شبستان