توصیف رزق به صفت «بیحسابی» از این باب است که رزق از ناحیه خدای تعالی بر طبق حال مرزوق صورت میگیرد، نه عوضی در آن هست و نه مرزوق، طلبی از خدا دارد و نه استحقاقی نسبت به رزق. بلکه رزق خدا برای هر کس که او بخواهد نامحدود است.
عقیق:انسان
از آن جهت که صاحب فکر و اندیشه است، میخواهد در مورد بسیاری از مطالب
پرسوجو کرده، چرایی و چگونگی مطالب را دریابد. از جمله مسائلی که فکر
انسان را به خود معطوف داشته، مسائل مربوط به «رزق و روزی» انسان و دیگر
موجودات است به طوری که همواره در پی آن است تا روزیِ بیشتری به دست آورد. انسان
سؤالات فراوانی را در این مورد در ذهن خود مییابد، تا آنجا که اگر بگوییم
بعضی از سؤالات به صورت روزانه در بین مردم جریان دارد، سخن به گزاف
نگفتهایم. سؤالاتی از این قبیل: - عوامل مؤثر در افزایش روزی چیست؟ اسباب و علل کاهش روزی کدام است؟ - فلسفه وسعت رزق یک گروه و اندک بودن رزق گروهی دیگر چیست؟ - نقش تلاش و سعی انسان برای به دست آوردن روزی و ارتباط آن با تقدیر روزی چگونه است؟ - آیا دعا در افزایش روزی مؤثر است؟ - تا چه اندازه رزق حلال و حرام در سرنوشت انسان مؤثر است؟ کتاب
«رزق و روزی از دیدگاه قرآن و حدیث» اثر علی متین، به سؤالات و دغدغههای
افراد در خصوص کسب رزق و روزی از دیدگاه قرآن و حدیث پاسخ گفته است که در
ادامه میخوانید: در نوشتار قبلی به بیان رزق حسن و رزق کریم پرداختیم و
آن اینکه رزق «حسن» رزقی مادی حلال و نیکو است و چون انسان با استفاده
کردن از آن، آمادگی و قدرت بیشتری برای اطاعت و بندگی باری تعالی پیدا
میکند رزق حسن نامیده میشود اما رزق کریم، هم بر رزق مادی و هم بر رزق
معنوی اطلاق میشود، با این وصف که آن رزق، رزقی درخور، شایسته و بزرگ
باشد. * رزق بغیر حساب قرآن کریم میفرماید: «و تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ»؛ و هر که را خواهی بیحساب روزی میدهی. یکی
دیگر از اوصافی که رزق در قرآن بدان توصیف شده است، وصف «بغیر حساب» است.
حال بایددید معنای درست وصف «بغیر حساب» در مورد روزی چیست؟ مفسران در
تفسیر این «وصف» نظرهای گوناگونی را طرح نمودهاند. که مجمعالبیان پنج
نظریه را در این زمینه مطرح کرده، سپس میگوید: «وکل هذه الوجوه جائز حسن»؛
یعنی همه این اقوال نیکو و ممکن است. رزق خدا برای هر کس که او بخواهد نامحدود است اما
عقیده تفیسرالمیزان - که با بعضی از وجوه مطرح شده در مجمعالبیان، قابل
جمع است و در عین حال به نظر میرسد بهترین تفسیر در این زمینه باشد- این
است که: توصیف رزق به صفت «بیحسابی» از این باب است که رزق از ناحیه
خدای تعالی بر طبق حال مرزوق صورت میگیرد، نه عوضی در آن هست و نه مرزوق،
طلبی از خدا دارد و نه استحقاق نسبت به رزق؛ آنچه مرزوقین دارند حاجت ذاتی و
یا زبانی ایشان است، که هم ذاتشان ملک خدا است و هم حاجت ذاتشان، و هم
احتیاجاتی که به زبان درخواست میکنند؛ پس داده خدا در مقابل چیزی از
بندگان قرار نمیگیرد، و به همین دلیل، حسابی در رزق او نیست. این وجه
از آن جا بهتر به نظر میرسد که، مناسب مینماید با معنای درست وجوب رزاقیت
بر ذات باری تعالی؛ چه آنکه خداوند سبحان از باب رأفت و رحمت، رزاقیت را
بر خویشتن واجب نمود، نه اینکه کسی رزاقیت را بر او واجب و تحمل کرده
باشد، هیچکس و هیچ چیزی از او طلبی ندارد، چه رسد به این که بگوییم این
رزق و روزی بر اساس حساب و کتاب بوده است. با توجه به معنای وصف «بغیر
حساب» از زبان علامه (ره) دیگر معنا نخواهد داشت که بگوییم مفهوم این وصف
آن است که: رزق خدا برای هر کس که او بخواهد نامحدود است، چه آن که این
معنا و تفسیر با آیاتی که صریحاً رزق و روزی را مقدر میدانند، ناسازگار
است، زیرا در بحث تقدیر روزی گفته شد که تقدیر بر سر رزق و روزی نیز سایه
افکنده و از این جهت رزق و روزی نیز دارای اندازه است و حساب و کتابی دارد. * روزق معلوم قرآن در مورد مخلصین میفرماید: «أُوْلَئکَ لهَُمْ رِزْقٌ مَّعْلُومٌ»؛ آنها روزی معین خواهند داشت. خداوند
سبحان در آیه قبل به واسطه استثنای منقطع، بندگان مخلص خود را از چشندگان
عذاب دردناک جدا کرده و آیه مورد بحث آغازی است برای بیان مواهب و نعمتهای
بیشماری که خداوند سبحان بر بندگان مخلص خود ارزانی میدارد؛ همان
بندگانی که از همه رسته و به او پیوستهاند. یکی از امتیازات ویژه این
بندگان این است که آنان «رزق معلوم» دارند، حال باید دید رزق معلوم که از
آن سخن به میان آمده است، چیست؟ در بین مفسران برای تبیین و شرح رزق
معلوم، اقوال مختلفی وجود دارد. ابتدا سه نظریه را مطرح کرده و در پایان،
نظریه مرحوم علامه طباطبایی، مفسر عظیمالشأن، را بیان مینماییم. 1-
بعضی گفتهاند: مراد از «رزق معلوم» این است که وقت معلومی دارد؛ همچنان که
آیه میفرماید: «وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فیها بُکْرَةً وَ عَشِیًّا»؛ ... و
روزیشان صبح و شام در آنجا [آماده] است. 2- بعضی گفتهاند: مراد این
است که آثار مخصوص دارد؛ از آن جمله، این است که قطع و منع نمیشود و
منظرهای زیبا، طعمی لذیذ و بویی خوش دارد. 3- بعضی گفتهاند: مراد از
رزق معلوم همان مواهب و نعمتهای بیشماری است که در آیات بعد آنها را
برشمرده است؛ یعنی رزق معلوم سربسته و مجمل است که تفصیل آن را آیات بعدی
برعهده دارد. کسانی که دل در گرو دوست دارند، همه علقه و علاقه آنها به خداوند است خداوند هم بین رزق آنان و دیگر بندگان فرق میگذارد. همانطور
که میدانیم، این آیه و آیات بعد در مورد بندگان مخلص خدا سخن میگوید؛
بندگان مخلص او با دیگران فرق دارند، چرا که از همه رسته و تنها به او
پیوستهاند و در حرم قلبشان کسی جز او یارای ورود ندارد و آنان رنگی جز رنگ
الهی ندارند که «صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً»،
گرچه آنان به ظاهر در بین بندگان زندگی میکنند و مانند آنان مینوشند و
میپوشند، اما دل در گرو دوست دارند، همه علقه و علاقه آنها به خداوند
سبحان است و از همینرو مرحوم علامه طباطبایی بین رزق آنان و دیگر بندگان
خدا فرق میگذارد. حال با توجه به آنچه بیان شد، نظریه مرحوم علامه را
درباره رزق معلوم بیان میکنیم که میفرماید: «رزق معلوم» اشاره به این
است که رزق ایشان که بندگان مخلص خدایند در بهشت، غیر رزق دیگران بوده، و
هیچ شباهتی به رزق دیگران ندارد، گو این که نام رزق ایشان و رزق دیگران یکی
است، ولکن رزق ایشان هیچ خلطی با رزق دیگران ندارد. پس معنای جمله
«أُوْلَئکَ لهَُمْ رِزْقٌ مَّعْلُومٌ»، این که ایشان رزقی خاص و معین و
ممتاز از رزق دیگران دارند، پس معلوم بودن رزق ایشان، کنایه است از ممتاز
بودن آن. * رزق طیّب طیب یکی دیگر از صفاتی است که واژه
«رزق» در قرأن کریم، بدان توصیف شده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ
کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُواْ لِلّهِ إِن
کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، از نعمتهای
پاکیزهای که روزی شما کردهایم، بخورید و خدا را شکر کنید اگر تنها او را
میپرستید. تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه در مورد آیات این چنینی که رزق را
به طیب توصیف کرده است، سؤالی را مطرح میکند که چرا خداوند سبحان در آیات
متعددی این صفت را آورده است؟ سپس در جواب این پرسش نکتهای را متذکر
میشود: شاید پاسخ این باشد که در زمان جاهلیت و آداب و رسوم خرافی،
مردم بدون دلیل، نعمتهای حلال را برخود حرام میساختند، و این عادت در
آنها به گونهای نفوذ کرده بود که همچون وحی آسمانی تلقی میشد و گاه آن را
صریحاً به خدا نسبت میدادند؛ از همینرو خداوند سبحان برای مقابله با این
افکار خرافی، «رزق» را به «طیب»توصیف میفرماید. مرحوم علامه طباطبایی
نیز در مورد «مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ» دو احتمال را مطرح کرده،
سپس اولی را مناسبتر دانسته و در تحلیل خود میفرماید: البته معنی اول
با این مقام که مقام لطف و مرحمت و تقرب است تناسب بیشتری دارد تا معنی
دوم، به خصوص این که منظور رفع مانع از خوردنیهای گوناگون و جلوگیری از
تشریعها و تحریمهایی است که مردم از روی جهالت میکردند. شاید بتوان
آیه شریفه «قُلْ أَرَأَیْتُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ لَکُمْ مِنْ رِزْقٍ
فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَاماً وَحَلالاً» را تأییدی بر همین نکته دانست که
این دو تفسیر ذکر کردهاند. تفسیر نمونه نکته دیگری را نیز در همین
راستا (طیب بودن رزق) بیان میکند: تکیه روی عنوان «طیب» همگان را متوجه
این دستور اسلامی میکند که از غذاهای ناپاک، از گوشتهایی همچون گوشت
مردار و درندگان و حشرات، و از مسکرات که به شدت در میان مردم آن زمان رواج
داشت، بپرهیزید. البته این نکته با احتمال دومی که مرحوم علامه
طباطبایی بدان اشاره کرده، سازگارتر است، اما برای تأیید این نکته نیز
میتوان به آیات دیگری تمسک جست؛ مانند: «یا أَیُّهَا النّاسُ کُلوا
مِمّا فِی الأَرضِ حَلالًا طَیِّبًا وَلا تَتَّبِعوا خُطُواتِ الشَّیطانِ ۚ
إِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبینٌ»؛ ای مردم، از آنچه در زمین است حلال و
پاکیزه را بخوریدو از گامهای شیطان پیروی مکنید که او دشمن آشکار شماست. ایمان آوردن باعث نمیشود امنیت شما از بین برود و در تنگ دستی قرار گیرید. * رزقاً من لدنّا «وَ
قالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى مَعَکَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنا وَ لَمْ
نُمَکِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً یُجْبى إِلَیْهِ ثَمَراتُ کُلِّ شَیْءٍ
رِزْقاً مِنْ لَدُنَّا وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ»؛ و گفتند:
«اگر با تو از [نور] هدایت پیروی کنیم، از سرزمین خود ربوده خواهیم شد. آیا
آنان را در حرمی امن جای ندادیم که محصولات هر چیزی که رزقی از جانب ماست -
به سوی آن سرازیر میشود؟ ولی بیشترشان نمیدانند. مرحوم علامه طباطبایی در ذیل جمله «یُجْبى إِلَیْهِ ثَمَراتُ کُلِّ شَیْءٍ» در آیه شریفه میفرماید: این
جمله، صفت حرم است، بدین منظور آن را آورد تا از این توهم که ممکن است به
وهم کسی آید که ایمان آوردن باعث تضرر ایشان میشود - چون دیگر کاروانی به
مکه نمیآید - جلوگیری کنند. حال با توجه به سخنان المیزان شاید بتوان
گفت «رزقاً من لدنّا» نیز تأکیدی بر همین معناست که ایمان آوردن باعث
نمیشود امنیت شما از بین رفته و در نتیجه از حیث رزق و روزی نیز در تنگ
دستی قرار بگیرید، چرا که میوههای بسیاری که همانا رزقی است از نزد ما، در
آن سرزمین گردآوری میشود. این خود عنایتی است از جانب خداوند سبحان که
موجب آرامش انسان میشود، چرا که این روزی از نزد اوست و او نیز قدرت
رساندن آن را دارد. پس دیگر اضطراب برای چه؟!