عقیق: طنز يكي از گونههاي آفرينش ادبي و هنري است كه از ادوار گذشته در خوي، منش، توان ادبي و ذوقي ايرانيان وجود داشته و ريشه آن به فرهنگ غني سخنوري و شاعري ما باز ميگردد. يكي از دلايلي كه مردم ايران هميشه به طنز روي ميآورند اين است كه بتوانند ديدگاههاي خود را در زمينههاي گوناگون اجتماعي، سياسي، اقتصادي آشكار كنند؛ چرا كه طنز را روشي آسانتر و سريعتر براي رساندن ديدگاههاي خود ميدانند و همچنين اين روش ظرفيت مشاركت ديگران را نيز به خوبي فراهم ميكند. "هزل و هجو" در ادبيات جايگاه متفاوتي در نسبت با طنز دارد چرا كه در "هزل و هجو" پيامي فرهنگي-اجتماعي نهفته نيست اما در طنز چنين پيامي وجود دارد؛ اما عدهاي براي آنكه مايه طنز انتقادي خود را از لحاظ عاطفي و رواني نيرومندتر كنند، آن را با "هزل و هجو" _شوخيهايي ناروا كه به پيوندهاي بسيار ويژه فردي مانند پيوند زناشويي بازميگردد_ همراه ميكنند. يكي از اين نمونهها مربوط به حادثه شرمآور فرودگاه جده است كه با شوخيهاي ناروا با مضامين جنسي در فضاي مجازي همراه شد.
فاجعه فرودگاه جده موجي از خشم و اعتراض از سوي مردم ايران را برانگيخت كه موجب شد بسياري در شكلهاي مختلف مانند تجمعهاي اعتراضآميز در مقابل سفارت عربستان و همچنين اظهار نفرت و اعتراض در چارچوب صحيح آن در رسانههاي رسمي و غيررسمي نسبت به اين عمل شنيع، واكنش مناسب نشان دهند؛ اما شوخيهاي زشتي كه در شبكههايي اينترنتي و موبايلي چون فيسبوك، وايبر، لاين و حتي به صورت پيامكي در اين رابطه منتشر شد، نشان داد كه هنوز عدهاي هستند تا بيتوجه به نگاه انتقادي و اعتراضي و با نيتهايي مانند تفريح و خوشگذراني تا رسيدن به مقاصد سياسي، اين موضوع بسيار جدي را با شوخيهاي ناروا به "هزل و هجو" تبديل كنند.
اين حجم گسترده هجو در فضاي مجازي كه با اهانتهاي بسيار زيادي نيز همراه شد، حتي واكنشهاي رسانههاي فارسي زبان خارج نشين را نيز برانگيخت:
عدهاي اين رفتار را به «طبقه محروم شكست خورده» منتسب ميكنند و عدهاي ديگر آن را به نيروهاي سياسي، روشنفكران و هنرمنداني منتسب ميكنند كه ابزار توليد اين فرهنگ را در اختيار دارند؛ در واقع نميتوان هيچ گروهي را مسئول توليد انبوه اين محتواهاي ناروا براي خنداندن ديگران دانست اما ميتوان به بعضي از تبعات اين موج "حرف براي خنده" در رابطه با فاجعه فرودگاه جده اشاره كرد:
بيحرمتي به قربانيان
اثر ابتدايي اين هجويات، اشاعه منكر اين اقدام قبيح است كه متاسفانه انتشاردهنگان اين جوكهاي ناروا به آن توجه نكردند و مهمتر از آن بازي با آبروي قربانيان حادثه فرودگاه جده است كه بخشيدني نيست؛ خوشبختانه اين دو نوجوان شجاع ايراني اجازه تعرض كامل را نداده بودند اما با اين حال انتشار اين موارد بيحرمتي به قربانيان محسوب ميشود.
تخريب زيارت خانه خدا
در چند ماهه اخير اتهامات زيادي از طرف مسئولان كشورهاي حاشيه خليج فارس به خصوص عربستان متوجه ايران شده و ناراحتي مردم ايران بابت اين اتهامات با اتفاق فرودگاه جده سر باز كرد كه بعضيها به صورت طراحي جوك (شوخيهاي ناروا با مضامين جنسي) عليه آلسعود اين اعتراض خود را بيان كردند. اما بعضي از اين جوكها نوك پيكان هدفشان بيشتر متوجه زيارت بيتالله الحرام است تا اعلام بيزاري از آلسعود، و اين رويه خطرناك باعث ميشود كه ذهنيت مردم نسبت به اين فريضه الهي (فارغ از تسلط آلسعود بر حرمين شريفين) خدشه وارد شود و فرهنگ حج رفتن به مرور از فرهنگ عمومي مردم مسلمان ما رخت بر بندد.
زيارت خانه كعبه يا قبله مسلمانان، جايگاه بسيار استراتژيكي در آيين اسلام دارد
هر چند تعليق سفرهاي عمره تا روشن شدن تكليف ماموران خاطي عربستان كاري درست و ضروري بود و در جهت منافع و عزت ايران صورت گرفت، اما اين نكته را نبايد فراموش كنيم كه مفهوم "حج" خيلي بالاتر از مسائل سياسي و واكنشهاي احساسي و اعتراضي است. خانه كعبه يا قبله مسلمانان، جايگاه بسيار استراتژيكي در آيين اسلام دارد و اشاره به آداب زيارت آن در نص صريح قرآن نشان دهنده ارزش بسيار بالاي آن در نزد پروردگار عالميان است، از اين جهت بايد حساسيت بسيار زيادتري در رابطه با آن وجود داشته باشد؛ بنابراين زيارت خانه خدا نبايد موضوع "حرف براي خنده" گردد و امتناع از ارسال مجدد اين جوكهاي ناروا اولين و كوچكترين قدمي است كه هريك از ما ميتوانيم براي توقف اين "موج اشتباه" برداريم.
آلسعود عرب هستند اما همه اعراب، آلسعود نيستند
فاجعه جده موجب شد كه در كنار موج شوخيهاي ناروا در رابطه با زيارت بيتالله الحرام، موجي از توهينها نيز به اعراب روانه شود كه جز شرمساري نتيجه ديگري براي مردم ايران نداشت؛ چرا كه اگر همه جرمهايي كه عليه مردم ايران و ديگر مسلمانان منطقه روي ميدهد را متوجه آلسعود بدانيم، به روشني مشخص است كه آلسعود نماينده تمام مردم جهان عرب نيست و نبايد به ديگر مردم محترم عرب اهانتي كنيم. در خطه جنوب ايران به ويژه در استان خوزستان مردم شريف عرب زندگي ميكنند كه يكي از محترمترين هموطنان ما (از نظر جغرافياي اجتماعي) محسوب ميشوند و رشادتهاي آنان در زمان دفاع مقدس فراموش شدني نيست. همچنين بسياري از مردم عرب در بحرين، عراق، لبنان، يمن از اقدامات آلسعود اعلام بيزاري ميكنند كه نشان ميدهد همه اعراب، آلسعود نيستند. خشم مردم ايران از اقدام فاجعهبار در فرودگاه جده تا ديگر جنايتهاي حكومت عربستان بايد در چارچوب و هدفگذاري درست آشكار گردد تا به تعصب قومي و نژادي متهم نشويم.
مردم شريف عرب خطه جنوب و جنوب غرب ايران يكي از مهمترين هموطنان ما (از نظر جغرافياي اجتماعي) محسوب ميشوند و رشادتهاي آنان در زمان دفاع مقدس فراموش شدني نيست.
نتيجه گيري
مردم ايران با طنز عجين هستند و آن را بستر مناسبي براي آشكار ساختن ديدگاههاي حمايتي و انتقادي خود ميدانند اما واكنش در مقابل هر اتفاق بد يا فاجعهاي كه براي جامعه روي ميدهد، نبايد فقط در بستر طنز يا به شكل عامتر آن همراه با "هزل و هجو" باشد، بلكه بخشي از اقدامات در رابطه با بعضي اتفاقها ميتواند در چارچوب طنز قرار گيرد؛ در غير اين صورت متهم ميشويم كه منفعلانهترين كنش ممكن و برآمده از احساس ناتواني جمعي را در برابر اتفاقها و بهبود وضعيت خود داريم كه البته اين موضوع در رابطه با همه هموطنها صدق نميكند. بنابراين با دامن نزدن به اين امواج "حرف براي خنده" بايد فرهنگ عمومي خود را تقويت كنيم تا دربرابر حادثه و اتفاقهايي كه براي جامعه ما ميافتد، با هوشمندي بيشتري برخورد كنيم تا راه پيشرفت و تعالي را در زمينههاي مادي و معنوي با قدرت بيشتري ادامه دهيم.
منبع:حج
211008