21 بهمن 1400 9 رجب 1443 - 27 : 04
کد خبر : ۵۱۹۷
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۰
نهج‌البلاغه به عنوان دومين كتاب مبتنی بر اسلام ناب محمدی(ص) روايت‌گر انديشه نابی از سبك‌ زندگی عملی يك مسلمان است، كتابی كه در آن همچون قرآن با معرفی عينی الگوها، انسان‌ها تشويق به عمل شده‌اند.

عقیق: حضرت علی(ع) در خطبه 160 نهج‌البلاغه به معرفی حضرت رسول(ص) به عنوان الگويی كه بايد از آن پيروی كرد می‌پردازد و الگوپذيری از آن حضرت را برای زندگی فرد كافی دانسته و می‌فرمايند: «براى تو كافى است كه راه و رسم زندگى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را اطاعت نمایى، تا راهنمایى خوبى براى تو در شناخت بدى‌‏ها و عيب‏‌هاى دنيا و رسوایى‌ها و زشتى‏‌هاى آن باشد، چه اينكه دنيا از هر سو بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بازداشته و براى غير او گسترانده شد، از پستان دنيا شير نخورد، و از زيور آن فاصله گرفت».

در اين گفتار علی(ع) حضرت رسول(ص) را الگويی كامل معرفی می‌كند، اما الگوهايی ديگر را نيز معرفی و عنوان می‌كند: «اگر مى ‌خواهى دومى را، موسى عليه السّلام و زندگى او را تعريف كنم، آنجا كه مى‏‌گويد: «پروردگارا هر چه به من از نيكى عطا كنى نيازمندم» به خدا سوگند، موسى عليه السّلام جز قرص نانى كه گرسنگى را بر طرف سازد چيز ديگرى نخواست، زيرا موسى عليه السّلام از سبزيجات زمين مى‏‌خورد، تا آنجا كه بر اثر لاغرى و آب شدن گوشت بدن، سبزى گياه از پشت پرده‏ شكم او آشكار بود.

و سومين الگوی علی(ع) در سبك زندگی داود(ع) است آنجا كه می‌فرمايد: اگر مى‏‌خواهى سومى را؛ حضرت داوود عليه السّلام‏ صاحب نى‏‌هاى نوازنده، و خواننده بهشتيان را الگوى خويش‌سازى، كه با هنر دستان خود از ليف خرما زنبيل مى‏ ‌بافت، و از همنشينان خود مى‏‌پرسيد چه كسى از شما اين زنبيل را مى‏‌فروشد و با بهاى آن به خوردن نان جوى قناعت مى‏‌كرد.

او ادامه می‌دهد: و اگر خواهى از عيسى بن مريم عليه السّلام بگويم، كه سنگ را بالش خود قرار مى‏‌داد، لباس پشمى خشن به تن مى‌‏كرد، و نان خشك مى‌خورد، نان خورش او گرسنگى، و چراغش در شب ماه، و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمين بود، ميوه و گل او سبزيجاتى بود كه زمين براى چهارپايان مى‌‏روياند، زنى نداشت كه او را فريفته خود سازد، فرزندى نداشت تا او را غمگين سازد، مالى نداشت تا او را سرگرم كند، و آز و طمعى نداشت تا او را خوار و ذليل نمايد، مركب سوارى او دو پايش و خدمتگزار وى، دستهايش بود.

خطبه 160 نهج‌البلاغه پس از معرفی اين الگوها دوباره به سراغ زندگی حضرت رسول(ص) می‌رود و آينه‌ای تمام نما ارائه كرده می‌افزايد: «پس به پيامبر پاكيزه و پاكت اقتدا كن، كه راه و رسم او الگویى است براى الگو طلبان و مايه فخر و بزرگى است براى كسى كه خواهان بزرگوارى باشد و محبوب‏ترين بنده نزد خدا كسى است كه از پيامبرش پيروى كند و گام بر جايگاه قدم او نهد».

علی(ع) ادامه می‌دهد: پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از دنيا چندان نخورد كه دهان را پر كند و به دنيا با گوشه چشم نگريست، دو پهلويش از تمام مردم فرو رفته‏‌تر، و شكمش از همه خالى‌‏تر بود، دنيا را به او نشان دادند اما نپذيرفت، و چون دانست خدا چيزى را دشمن مى‏‌دارد آن را دشمن داشت، و چيزى را كه خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت و چيزى را كه خدا كوچك شمرده كوچك و ناچيز مى‌‏دانست.

ايشان تصريح می‌كند: اگر در ما نباشد جز آنكه آنچه را خدا و پيامبرش دشمن مى‌دارند، دوست بداريم، يا آنچه را خدا و پيامبرش كوچك شمارند، بزرگ بداريم، براى نشان دادن دشمنى ما با خدا، و سر پيچى از فرمان‏‌هاى او كافى بود.

و توصيفی از آخرت‌گرايی پيامبر: «پرده‌‏اى بر در خانه او آويخته بود كه نقش و تصويرها در آن بود، به يكى از همسرانش فرمود، اين پرده را از برابر چشمان من دور كن كه هر گاه نگاهم به آن مى‏‌افتد به ياد دنيا و زينت‌‏هاى آن مى‌‌افتم. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با دل از دنيا روى گرداند، و يادش را از جان خود ريشه كن كرد، و همواره دوست داشت تا جاذبه‏‌هاى دنيا از ديدگانش پنهان ماند و از آن لباس زيبایى تهیّه نكند و آن را قرارگاه دائمى خود نداند، و اميد ماندن در دنيا نداشته باشد، پس ياد دنيا را از جان خويش بيرون كرد و دل از دنيا بر كند.

علی(ص) توصيف زندگی پيامبر را ادامه داده می‌فرمايد: «و چشم از دنيا پوشاند، و چنين است كسى كه چيزى را دشمن دارد، خوش ندارد به آن بنگرد، يا نام آن نزد او بر زبان آورده شود. در زندگانى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى تو نشانه‌‏هایى است كه تو را به زشتى‏‌ها و عيب‏‌هاى دنيا راهنمایى كند، زيرا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با نزديكان خود گرسنه به سر مى‏‌برد و با آنكه مقام و منزلت بزرگى داشت، زينت‌هاى دنيا از ديده او دور ماند.

و توصيه اكيد بر تأمل بر سبك زندگی حضرت رسول(ص) آنجا كه می‌فرمايد: پس تفكّر كننده‌‏اى بايد با عقل خويش به درستى انديشه كند كه: آيا خدا محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به داشتن اين صفت‌ها اكرام فرمود يا او را خوار كرد؟ اگر بگويد: خوار كرد، دروغ گفته و بهتانى بزرگ زده است و اگر بگويد او را اكرام كرد، پس بداند، خدا كسى را خوار شمرد كه دنيا را براى او گستراند و از نزديك‏ترين مردم به خودش دور نگهداشت.

علی(ع) تأكيد می‌كند كه «پس پيروى كننده بايد از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيروى كند و به دنبال او راه رود و قدم بر جاى قدم او بگذارد، و گر نه از هلاكت ايمن نمى‏‌باشد، كه همانا خداوند، محمد صلّى‌اللّه عليه و آله و سلّم را نشانه قيامت، و مژده دهنده بهشت، و ترساننده از كيفر جهنم قرار داد، او با شكمى گرسنه از دنيا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد، و كاخ‏‌هاى مجلّل نساخت (سنگى بر سنگى نگذاشت) تا جهان را ترك گفت و دعوت پروردگارش را پذيرفت. وه چه بزرگ است منّتى كه خدا با بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر ما نهاده و چنين نعمت بزرگى به ما عطا فرموده، رهبر پيشتازى كه بايد او را پيروى كنيم و پيشوایى كه بايد راه او را تداوم بخشيم.

و در آخر از خود سخن می‌گويد آنجا كه می‌فرمايد: به خدا سوگند آنقدر اين پيراهن پشمين را وصله زدم كه از پينه كننده آن شرمسارم. يكى به من گفت: «آيا آن را دور نمى‏‌افكنى» گفتم: از من دور شو، صبحگاهان رهروان شب ستايش مى‏‌شوند.   


منبع: خبرگزاری ایکنا
211007         

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: