شیطان در وجود انسان می چرخد مانند چرخیدن خون در بدن؛ یعنی آنقدر ارتباط انسان با شیطان نزدیک است که برروی ما کار می کند و با وسوسه هایش در ما تأثیر می گذارد، اما باید دانست که در لحظاتی، شیطان به انسان بسیار نزدیک می گردد.
عقیق:در این باره امام محمد باقر (ع) فرموده اند: چون نوح قوم خود را نفرین کرد، شیطان به او گفت: ای نوح تو حقی بر من داری و من می خواهم مزد آن را به تو بدهم. نوح گفت: به خدا سوگند که اگر بر تو حقی داشته باشم. پس آن چیست؟ شیطان گفت: نفرین کردن تو، تا خدا قوم تو را غرق ساخت زیرا کسی نماند که من به گمراه کردن وی نیازی داشته باشم. از این رو مرا راحت کردی تا مردم دیگری به جهان آیند. نوح گفت: چه خواهی پاداش دهی؟ شیطان گفت: مرا در سه جا به یاد آور که این سه جا به بندگان نزدیکترم. هرگاه خشمناک گردی مرا به یاد آور. هرگاه خواستی میان دو تن داوری کنی مرا به یاد آور. هرگاه با زن بیگانه خلوت ساختی و با شما کسی نبود مرا به یاد آور. همچنین از امام صادق (ع) روایت شده است که ایشان فرمودند: چون کشتی نوح به زمین نشست شیطان نزد نوح آمد و گفت: ای نوح در زمین مردی بزرگ تر از تو بر من از جهت منّت نیست. چون خدای را بر این فاسقان خواندی تا زحمت و رنج مرا برای گمراهی ایشان کم کردی می خواهم برای این نیکی تو را دو پند بیاموزم. یکی آن که از رشک و حسد گریزان باش زیرا همین رشک و حسد مرا به این روز کشاند. دوم از آز و حرص دوری کن چون آز آدم را بیچاره کرد. پی نوشت ها: 1-شیخ صدوق، خصال: 39، 106. *سیدعباس میری، شیطان کیست و چه می کند؟: 184-185. منبع:قدس 211008