28 ارديبهشت 1401 17 شوال 1443 - 12 : 06
کد خبر : ۵۱۳۴۷
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۲
خادم نمونه فرهنگ رضوی:
پاتریک رینگنبرگ خادم نمونه فرهنگ رضوی گفت: فرهنگ رضوی و اهل بیت (علیهم السلام) و نیز فرهنگ کشور ایران در غرب به گونه‌ای سانسور شده که مردم کمتر می‌توانند در این خصوص اطلاعات واقعی کسب کنند.
عقیق: پاتریک رینگنبرگ (Patrick Ringgenberg) اهل لوزان سوئیس است. او در سال 2010 از دانشگاه ژنو سوئیس در رشته تاریخ هنر در مقطع دکترا فارغ التحصیل شد. او یک سوییسی فرانسوی‌زبان، که نوشته‌هایش دربارۀ ایران می‌تواند مورد استفادۀ تمامی فرانسوی‌زبان‌ها قرار گیرد. گرم و صمیمی و پرشور و هیجان درباره مشهد و امام هشتم حرف می زند. دقیق و وقت شناس است و به شوخی می گوید من از کشور ساعت (سوئیس) آمده ام و باید دقیق باشم. شوخ طبع است و گاهی با همسرش که مترجم این گفتگوست مزاح می کند.

رینگنبرگ در سال ۲۰۰۵ «راهنمای جامع فرهنگی ایران» را نوشت که کتاب مصوری است به زبان فرانسه در شناخت تاریخ و فرهنگ ایران از آغاز تا به امروز. این اثر تا حدودی شبیه کتاب‌های راهنمای گردشگری است اما به مراتب عمیق‌تر و از حیث نگاه به فرهنگ و هنر ایران جامع‌تر و دقیق‌تر. کتاب می‌کوشد به سهم خود شکاف سی ساله‌ای را که در شناخت اروپاییان از ایران به وجود آمده پر کند و برخلاف پژوهش‌های نخبه‌گرایانۀ ایران‌شناسان فرانسوی، تصویر عمومی‌تری از ایران را عرضه دارد. او کتاب حرم امام رضا(علیه السلام) در مشهد را نوشته است که با حمایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تألیف و آماده چاپ شد و در نمایشگاه کتاب فرانکفورت رونمایی شد.

پاتریک رینگنبرگ یکی از 8 خادم نمونۀ فرهنگ رضوی در دوازدهمین جشنوارۀ بین‌المللی امام رضا (ع) است.

علاوه بر کتاب یاد شده، از دیگر کتاب‌های چاپ‌شدۀ پاتریک رینگنبرگ می توان به «نظریه‌های هنر در تفکر سنتی»، «تنوع و وحدت ادیان در آثار رنه گنون و فریجهوت شوان»، «مقدمه‌ای بر شاهنامۀ فردوسی»، «جهان رمزی هنرهای اسلامی» برندۀ جایزۀ جهانی کتاب سال جمهوری اسلام ایران و همچنین جایزۀ فارابی، «راهنمای فرهنگی ایران»، «آیینه‌های قرون وسطی»، «هنر تصویر در مسیحیت»، «نکاح آسمان و زمین» و «نقاشی منظره در چین و ژاپن» اشاره کرد.

گفت‌وگوی خواندنی ما با آقای پاتریک رینگنبرگ هم‌اکنون پیش روی شماست.

تمام زندگی من و همسرم

پاتریک رینگنبرگ فعالیت‌های خود در زمینۀ هنر اسلامی در ایران را از حدود ده سال پیش آغاز کرد و به گفتۀ خود از همان زمان این موضوع را به عنوان زمینۀ اصلی تحقیقاتی خود برگزید. وی در مورد آغاز فعالیت‌های پژوهشی خود در زمینۀ هنر اسلامی- ایرانی می‌گوید: «از حدود ده سال پیش تمرکز فعالیت‌هایم را روی هنر اسلامی قرار دادم و از همین راه با هنر اسلامی در ایران آشنا شدم. علاقۀ من به هنر اسلامی در ایران باعث شد این شاخه از هنر اسلامی را به عنوان محور اصلی پروژه‌های خود برگزینم. می‌توانم بگویم هنر اسلامی- ایرانی به نوعی تمامی زندگی من و همسرم را فرا گرفته است. گویی این هنر چنان جزوی از وجودم شده که وقتی مدتی به علت مشغله‌های دیگرم از آن غافل می‌مانم احساس بیهودگی و خلأ می‌کنم. باور دارم که باید راهی را که آغاز کرده‌ام ادامه دهم و به پایان برسانم».

اولین ملاقاتم با امام رضا(ع)

رینگنبرگ نخستین بار یازده سال پیش به مشهد آمد و در همان بدو ورود حرم مطهر رضوی را استثنایی و بی‌نظیر یافت. می‌گوید: «به خوبی نخستین سفرم به مشهد را به خاطر دارم. از همان زمان امام رضا (علیه السلام) در زندگی من جایگاهی اساسی پیدا کرد و توانستم ارتباط درونی شادی‌آور و رضایت‌بخشی در درون خود با او برقرار کنم. ارتباط من با امام رضا (علیه السلام) درها و افق‌های جدیدی را به رویم گشود و درک مسایی جدیدی را برایم میسر کرد. تردیدی ندارم که تمام فعالیت‌های پژوهشی و آکادمیک من در حوزۀ امام رضا (علیه السلام) با کمک خود ایشان ممکن شد، مثل گرفتن مجوز عکاسی در حرم مطهر. برخورد زائران حرم مطهر رضوی با من و کارم بسیار برایم جالب بود. وقتی لطف بی‌شائبۀ زائران را می‌دیدم با خود فکر می‌کردم که امام رضا (علیه السلام) عجب عاشقان مهربان و دلسوخته‌ای دارد که یک غریبۀ خارجی را چنین راحت پذیرفته و مورد لطف قرار می‌دهند».

رینگنبرگ تصریح کرد: اولین باری که به مشهد آمدم امام رضا(علیه السلام) در زندگیم نقش مهمی ایفا کرد و سبب شد تا ارتباط خوب و خاصی با خودش داشته باشم که این یک احساس شخصی و درونی است. ارتباط من با امام رضا(علیه السلام) سبب شد تا درها و افق های جدیدی به سوی من باز شود و چیزهای جدید را درک کردم. مطمئن هستم که کارهای پژوهشی و آکادمیک من در حوزه امام رضا(علیه السلام) با کمک ایشان بوده، مثلا مجوزهای عکاسی داخل حرم مطهر به راحتی و البته با کمک خود امام رضا(علیه السلام) مهیا شد.

هدیۀ امام رضا (علیه السلام) به من

رینگنبرگ ادامه می‌دهد: «ارتباط من با امام رضا (علیه السلام) درونی و شخصی است و حضور او را به روشنی و وضوح در زندگی‌ام احساس می‌کنم. در این سال‌ها اتفاقی برای من افتاده که نمی‌دانم می‌شود اسم آن را معجزه گذاشت یا نه. پدر من بیماری شدید قلبی دارد، به طوری که نیازمند مراقبت‌های ویژۀ پزشکی است و زندگی‌اش همیشه در خطر است. او که در گذشته چندین حملۀ قلبی شدید داشته باید هر چند روز یک‌ بار برای چک‌آپ قلب به پزشک مراجعه کند. جالب است که طی زمانی که من در مشهد بودم و روی معماری حرم امام رضا (علیه السلام) تحقیق می‌کردم پدرم هیچ مشکلی پیدا نکرد و من از بابت وضعیت سلامتی او دچار نگرانی و دل مشغولی نشدم. من سلامت پدرم و آسودگی خیالم را هدیۀ امام‌رضا (علیه السلام) می‌دانم».

او با اشاره به اینکه در دنیا به خصوص در کشورهای اروپایی پژوهش های اندکی درباره امام رضا(علیه السلام) و بارگاهشان انجام شده، می‌گوید: «هنگام تحصیل در دانشگاه متوجه شدم که تألیفات معدودی به زبان‌های اروپایی در مورد مشهد و حرم مطهر رضوی در دست علاقه‎‌مندان است. ضعف منابع باعث شد با همۀ توان و عشقم این موضوع ناب و ویژه را دنبال کنم. ورود به این زمینه و آشنایی با گوشه‌های جدیدی از هنر اسلامی و معماری حرم امام‌رضا (علیه السلام) موجب شد هر روز بر ایمان و باورهای معنوی‌ام افزوده شود. امیدوارم شایستۀ آن باشم که سهمی کوچک در شناساندن میراث بزرگ فرهنگ رضوی به دنیا ایفا کنم».

دو کتاب درباره امام رضا(علیه السلام) و مشهد

او در ادامه به معرفی آثارش درخصوص مشهد و امام رضا (علیه السلام) می‌پردازد و می‌گوید: «دو اثر در مورد حرم امام رضا (علیه السلام) و شهر مشهد تألیف کرده‌ام چرا که اینجا جایی است که آن را به خوبی می‌شناسم. یکی از این دو به تاریخ حرم مطهر رضوی اختصاص دارد و به زبان‌های انگلیسی و فرانسوی تألیف شده است. انگیزه‌ام برای تألیف این کتاب، خلاء وجود کتاب‌هایی به زبان‌های اروپایی درخصوص فرهنگ ایران بود. می‌توان گفت که هنوز هم بهترین و جامع‌ترین اثری که در این زمینه نوشته شده متعلق به حدود چهل سال پیش است. این فاصلۀ زمانی نشان می‌دهد که برای چهار دهه هیچ پژوهش جدی و جامعی که بتواند جایگزین پژوهش پیشین شود، صورت نگرفته است. در این کتاب کوشیدم با ارائۀ تصاویری از حرم مطهر رضوی، هنر آن را معرفی کنم. امیدوارم مخاطبان اصلی این اثر مورخان هنر و باستان‌شناسان بوده و این کتاب انگیزۀ پژوهش‌های بیشتر را در آنها برانگیزد».

رینگنبرگ که امیدوار است در آینده در مورد تاریخ حرم مطهر رضوی و نیز زیارت تحقیقات بیشتری در غرب صورت گیرد، می‌گوید: «هنر نقشی اساسی در زندگی انسا‌ن‌ها دارد. می‌توان گفت که هنر واسطه‌ای است میان انسان، ایده و معنویت که حاصل آن زیبایی است. زیبایی را می‌توان مرتبط‌ترین پدیده با هنر دانست. زیبایی حتی در معانی هم موج می‌زند، مثل زیبایی آشکاری که شعرای نامدار ایرانی نظیر حافظ، سعدی، عطار و دیگران با کلامشان آفریده‌اند. زیبایی تجلی عشق است و به همین خاطر فکر و جان انسان را مجذوب خود می‌کند.

هنوز کاری نکرده ام

رینگنبرگ درباره علاقه اش به مشهدالرضا(علیه السلام) می گوید: دلیل توجه من به شهر مشهد آن است که این شهر و حرم مطهر رضوی را مکان‌هایی فوق‌العاده می‌دانم. اکنون با گذشت زمان می‌توانم بگویم که هم حرم رضوی را می‌شناسم و هم با شهر مشهد آشنایی کامل دارم. من در کتابم به زیبایی‌های حرم مطهر رضوی (علیه السلام) نظیر آیینه‌کاری‌ها،‏ طلاکاری‌ها و معماری دقیق اسلامی- ایرانی آن تمرکز پرداخته‌ام و به مواردی اشاره کرده‌ام که شاید مردم نتوانند آنها را به راحتی ببینند اما قطعا آنها را درک خواهند کرد. این ویژگی زبان هنر است که نیازی به ترجمه ندارد. کوشیدم در این دو کتاب به گوشه‌ای از تجلیات هنر اسلامی- ایرانی در حرم امام رضا (علیه السلام) و شهر مشهد اشاره کنم، ولی می‌دانم هنوز در برابر این گستردگی و عظمت کاری نکرده‌ام».

سانسور فرهنگ اسلام در غرب

این خادم نمونۀ فرهنگ رضوی معتقد است فرهنگ رضوی و اهل بیت (علیهم السلام) و نیز فرهنگ کشور ایران در غرب به گونه‌ای سانسور شده که مردم کمتر می‌توانند در این خصوص اطلاعات واقعی کسب کنند. او ادامه می‌دهد: «به همین جهت سعی کردم در زمینۀ فرهنگ ایران و فرهنگ رضوی تلاش‌هایی داشته باشم و امیدوارم در آینده بتوانم کتاب‌های بیشتری در این رابطه تألیف کنم. از مردم ایران هم می‌خواهم که به فرهنگ خود پایبند باشند چرا که صاحب فرهنگی نابند».

او می‌گوید: «یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که ما برای نشر اندیشه‌ها و آثار ایرانی در اروپا داریم این است که متأسفانه تصویر اسلام و ایران در فرانسه، سوییس و آلمان تصویر خوبی نیست. اگر ما بخواهیم یک اثر عربی، فارسی یا ترکی را به فرانسه ترجمه و منتشر کنیم ناشران فرانسوی به بهانۀ اوضاع بد اقتصادی و بی‌علاقگی مردم برای مطالعۀ فرهنگ عثمانی، ایرانی و یا عربی از چاپ اینگونه کتاب‌ها خودداری می‌کنند.

به ‌گفتۀ رینگنبرگ با وجود اینکه آثاری از این دست در فرانسه مشتری دارند و مردم به خواندنشان علاقه‌مندند، ناشران به خاطر نگرانی از ضرر مالی نشر این آثار را نمی‌پذیرند. او می‌گوید: « خوشبختانه به ‌دلیل تلاش‌های هانری کربن، آثاری در باب فلسفۀ اسلامی و ایرانی به فرانسوی ترجمه شده اما در حوزۀ ادبیات ایران کتاب‌های بسیار کمی به این زبان وجود دارد. حتی از شاهنامۀ فردوسی تنها یک ترجمۀ فرانسوی موجود است که به 140 سال پیش برمی‌گردد. در حالی که علاقه‌مندان ادبیات فارسی نیازمند در اختیار داشتن ترجمه‌های جدیدی از این آثارند. فرانسه 70 میلیون جمعیت دارد که اغلب آنها صرفا کتاب‌هایی را می‌خوانند که به‌ فرانسه نوشته یا ترجمه شده‌اند، از همین رو ترجمه به زبان فرانسه نیازمند حمایت است. ما تصمیم گرفتیم ترجمۀ جدیدی از شاهنامه به فرانسه ارائه دهیم ولی به علت مشکلات مالی، این کار همچنان متوقف مانده است».

او بر این نکته تأکید می‌کند که تغییر تصویر ایران در غرب از طریق ترجمه امکان‌پذیر است و می‌گوید: «ما برای ترجمه با دو مشکل عمده مواجهم: حمایت مالی برای انتشار آثار و یافتن مترجم توانا.

جشنواره از نگاه من

وی با بیان اینکه با نشر، کتاب، مقاله و ... می توان امام رضا(علیه السلام) را به مردم دنیا معرفی کرد، ادامه می دهد:برگزاری جشنوراه بین‌المللی امام رضا(علیه السلام) در این زمینه تأثیرگذار بوده است اما این مسائل در اروپا انعکاس داده نمی‌شود.

مردم اروپا به مسائل آکادمیک مانند تاریخ بیشتر علاقه‌مند هستند لذا می‌توان برای اشاعه فرهنگ امام رضا(علیه السلام) به نشر کتب تاریخی در مورد ایشان پرداخت.

رینگنبرگ با بیان اینکه تاریخ مشهد به دلیل وجود مبارک امام رضا(علیه السلام) بی‌نظیر است، ادامه داد: مردم مشهد می‌توانند این شهر را به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال 2017 به دنیا معرفی کنند.

نجواهای زائر سوئیسی با امام رضا(علیه السلام)

در اوج گفت و گوی با او که پرحرارت و پرشور حرف می زند به امام رضا(علیه السلام) می رسیم و از او می‌خواهیم حال و هوایش در حرم مطهر رضوی (علیه السلام) را برایمان توصیف کند. می‌گوید: «برای دوازدهمین بار است که به مشهد می‌آیم. آخرین باری که این شهر آمدم یک سال پیش بود و تقریبا هر سال به مشهد سفر می‌کنم. اولین بار با قطار از تهران عازم شهر امام رضا (علیه السلام) شدم و هنگام ورود از زیبایی و بزرگی مشهد حیرت کردم. همان زمان به این شهر و این بارگاه علاقه‌مند شدم و قصد کردم که برای معرفی شهر امام رضا (علیه السلام) به جهانیان کاری انجام دهم.

سخن گفتن از نگرش و اندیشه‌ام نسبت به زیارت و شرح حالات درونی‌ام در هنگام تشرف برایم دشوار است و نمی‌توانم با کلمات حال و هوای خود را وصف کنم. زیارت و نجوا با امامان و اولیا در دیگر ادیان و فرهنگ‌ها نیز ریشه دارد اما در هیچ کجا معنای آن به گستردگی فرهنگ مسلمانان نیست. فضای حاجت، نیاز و نیایش با امام رضا (علیه السلام) روحانی است و هر فردی توانایی تجربۀ این فضای روحانی را در حرم امام رضا (علیه السلام) دارد، حال با هر نژاد و رنگ و مذهبی که باشد.

حاجت‌های من در طول این سال‌ها و پس از مسافرت‌های متعددم به مشهد و حضورم در این بارگاه و نجواهایم با امام رضا (علیه السلام) مستجاب شد و به عبارتی حاجت‌روا شدم. درهایی از حکمت به رویم باز شد که ثمره و نتیجۀ همین زیارت‌ها و نجواهاست.

دلم را در مشهد جا می گذارم و می روم و فقط می توانم برای برگزار کنندگان جشنواره که باعث حضورم در مشهد شدند دعا کنم.


منبع:مهر

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: