چهره ماندگار فلسفه ایران گفت: فصل در عالم مجردات (غیر مادی) معنی ندارد، این عالم سراسر وحدت محض است ولی عالم ماده، عالم فصل است چرا که در آن زمان و مکان وجود دارد، اما انسان در عالم طبیعیات تلاش دارد تا فراتر از طبیعت برود.
عقیق: غلامحسین ابراهیمیدینانی چهره ماندگار فلسفه ایران در برنامه معرفت با موضوع رابطه توحید و زیبایی شناسی با خواندن ابیات «گذشت موسم غم فصل وصل یار رسید / نوای دلکش بلبل به نو بهار رسید/ سحاب خرمی آبی بر وی کار آورد/ نوید عیش بفریاد روزگار رسید» از فیض کاشانی گفت: فیض یک محدث، فقیه و عارف بزرگ است برخی میگویند که غزل او خیلی برجسته نیست اما به اعتقاد من وی در غزل سرایی هم خوب از عهده برآمده است. همه کسانی که با لغات آشنایی دارند میدانند فصل و وصل با هم متفاوتاند فصل انفصال و وصل اتصال است و فیض به خوبی با لغت بازی کرده است و میگوید که فصلی رسید که فصل وصل است. دینانی با اشاره به اینکه عالمی که ما در آن زندگی میکنیم به یک معنی فصل و به معنی دیگر وصل است، توضیح داد: خلاء بین موجودات وجود ندارد همه به هم ارتباط دارند از ملک و ملکوت و فیزیک و متافیزیک همه با هم وصلاند یک اشتباهی هم برخی میکنند که معنی متافیزیک را اشتباه میکنند به این صورت که فاصلهای بین فیزیک و متافیزیک وجود دارد درحالیکه در عالم هستی خلاء وجود ندارد و همه هستی متحد و متصل به هم است اما در عین اتصال فصل هم وجود دارد و ماهیات از هم جدا هستند. وی یادآور شد: بنابراین همه موجودات در هستی با هم یکی هستند ولی در ماهیات از هم جدا هستند عالم ما عالم وصل است و وصل همیشه صورت فصل است یعنی اگر وجود نبود ماهیات از هم خبر نداشتند، اگر وجود در کار نبود ماهیت کبوتر از کلاغ تا ابد خبردار نمیشد. وصل، فصلها را با هم متصل میکند و هستی همه چیز را با هم متصل میکند و این انسان است که این معنی فصل و وصل را می فهمد شاید جمادات اصلا از اینها مطلع نباشند. دینانی با طرح این پرسش که آیا زندگی انسان همان طبیعت است یا فراتر از طبیعت است، اظهار داشت: تمام زندگی انسانی به معنی برون شد از طبیعت است انسان طبیعی است اما به طبیعت اکتفا نمیکند و از آن فراتر میرود. یک مثال برای تفهیم مطلب میزنم آیا لباس دوختن و پوشیدن طبیعی است؟ حیوانات به طور طبیعی پشم دارند اما لباس برای خود نمیدوزند اما خیاطی و بافتن و رشتن طبیعی نیست و مصنوعی است هر حیوانی هم غذای مخصوص خود را دارد اما حیوانات پختن بلد نیستند ما که اینکارها را میکنیم از طبیعت بیرون میرویم. این چهره ماندگار فلسفه یادآور شد: الان زندگی ما از لباس، خوراک، دوختن و پوشیدن، تکنولوژی و کارخانه پر است همه اینها برون شد از طبیعت است و این تازه زندگی ظاهری است این پوزیتویستها معتقدند که انسان از طبیعت است و دوباره به طبیعت باز میگردد! درحالیکه غایت زندگی انسان فراطبیعت است اگر به همین طبیعت قرار است بازگردیم چرا در همین زندگی چند روزه برون شد از آن داشتیم؟ وی در پایان گفت: بنابراین در عالم مجردات فصل نیست عالم مجردات وحدت محض است مگر اینکه ماهیات جدایی افکنند ولی این عالم فصل است چون زمان و مکان در آن وجود دارد.