22 مرداد 1401 16 محرم 1444 - 57 : 13
کد خبر : ۵۱۰۲۸
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۶:۱۳
وقتی در مجالس دعا حضور می‌یابیم، بارها مشاهده کرده‌ایم که برخی از افراد با صدای بلند با خدای خود صحبت می‌کنند و بعضی دیگر آهسته و آرام! آیا تا کنون به این اندیشیده‌ایم که در روایات دینی، کدام روش مورد توصیه قرار گرفته است؟
عقیق: واژه «عبادت» در اصل به نظر بسیارى از واژه شناسان به معناى «خضوع» است و طبرى در تفسیر «جامع البیان» مى‌گوید: اصل عبودیت که به نظر او شامل عبادت نیز مى‌شود، نزد همه عرب به معناى ذلت و خاکسارى است.
ابوعلی سینا معتقد است: «العبادة هی غایة الخضوع و التذلّل؛ عبادت نهایت خصوع و فروتنی است» و شهید مطهری در تعریف عبادت آورده است: پرستش آن حالتی است که در آن، انسان یک توجهی می‌کند که از ناحیه باطن خودش به آن حقیقتی که او را آفریده‌است و خودش را در قبضه قدرت او می‌بیند، خودش را به او نیازمند و محتاج می‌بیند. در واقع سیری است که انسان از خلق به سوی خالق می‌کند. این امر اساساً قطع نظر از فایده و اثری که داشته باشد، خودش یکی از نیازهای روحی بشر است.
آگاهی عمیق و بصیرت و اندیشه در دین، رمز ارزشمندی کارها و عبادات است و بدون آن عمل، فاقد ارزش لازم است لذا یکی از مواردی که می‌تواند ما را در انجام عبادت، راغب کند پی‌بردن به حکمت عبادات است.
آیت‌الله جوادی آملی از جمله کسانی است که به طور مفصل درباره حکمت و فلسفه اعمال عبادی دین مبین اسلام سخن گفته است. آنچه در ادامه می‌خوانید به موضوع «دعا و حکمت‌های آن» می‌پردازد که برگرفته از بیانات این عالم فرزانه است.
دعا نیز دارای احکام، آداب و اسراری است. احکام دعا عبارت از آن است که انسان چه چیزی از خدا بخواهد. موظف است که حرام از خدا طلب نکند، چیزی که آسیب به غیر می‌رساند از خدا نخواهد و .
آداب دعا آن است که دعا را آهسته مطرح کند، صدای بلند را برخلاف تأب بداند. قرآن هم در خصوص ادب ذکر، یا دعا، چنین فرموده است:‌ «وَاذْکُر رَّبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَکُن مِّنَ الْغَافِلِینَ»؛ همواره به یاد خدا باش، یاد خدا را در دل و نام او را بر لب آرام و ‌آهسته، در هر بامداد و شامگاه جاری کن - این جمله کنایه از استمرار است - به یاد خدا باشید و نه از غفلت‌کنندگان.
باز درباره بعضی از خصوصیات دعا می‌فرماید: «ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»‌ بعضی مفسران می‌گویند: «خفیة» خواندن به صورت آ‌هسته و آرام و در پنهانی است و چنانچه کسی هنگام دعا فریاد کشید معتدی است و از حد دعا تجاوز کرده؛ زیرا خداوند موجود دوری نیست.

قرب الهی
آیات قرآن در زمینه نزدیک بودن خدا به ما به چهار دسته تقسیم می‌شود: دسته‌ای از آیات، دلالت بر اصل قرب می‌کند که خدای سبحان به ما نزدیک است، مانند آیه «فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ».
دسته دیگر، آیاتی که دلالت می‌کند بر اینکه، خدای سبحان با اقرب بودنی نسبی، به انسان از دیگران نزدیکتر است مثل «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنکُمْ وَلَکِن لَّا تُبْصِرُونَ».
دسته سوم، آیاتی که دلالت دارد خدای سبحان به انسان، از رگ حیات او نیز نزدیکتر است. همانند «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ».
دسته چهارم، آیاتی است که می‌گوید خدای سبحان به انسان از خود  انسان هم نزدیکتر است از قبیل «یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ».
بحث درباره سه دسته اول، چندان مشکل نیست. اما دسته چهارم به آسانی حل نمی‌شود؛ که چگونه خدای سبحان به انسان، از خود  انسان نزدیکتر است؟ از این رو برخی تفسیرها این مطلب را به پیروی از ظاهر برخی نصوص به همان «حیلوله قدرت»‌ معنی می‌کنند و می‌گویند: منظور از «یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ» آن است که گاهی انسان تصمیم بر انجام کاری می‌گیرد، بعد خدا او را پشیمان می‌کند و نمی‌گذارد که او این تصمیم را ادامه دهد و یا آن را عملی سازد.
این معنایی تقریباً متوسط است؛ ولی اگر ما دلیل عقلی که مطابق با آیه بود داشتیم و ادله نقلی دیگر هم آن را تأیید کرد، داعی نیست که از ظاهر آیه که می‌گوید: خدا بین انسان و خودش فاصله می‌اندازد، دست برداریم. چون انسان که موجود صمدی و درون‌پر نیست؛ بلکه او مانند سایر موجودات امکانی اجوف است، چنانکه مرحوم کلینی (ره) این مطلب را ضمن روایتی نقل کرده است، حال که  انسان اجوف و میان تهی است، پس بین انسان و خود انسان، احاطه هستی حق فاصله است. بنابراین، خدا به همه کس نزدیک است و آن کس که از خدا چیزی مسئلت می‌کند باید بداند که خدا دور نیست.
دوست نزدیکتر از من به من است / وین عجب‌تر که من از وی دورم
چه کنم با که بگویم کاین او / در کنار من و من مهجورم
اگر کسی دریافت که خدا نزدیک است، روش دعا کردن برای او روشن می‌شود که آهسته خدا را بخواند و هم اطمینان دارد که خدا به همه نیازهای او آشناست چون اوصاف ذاتی حق عین ذات اوست. اگر خدا نزدیک است، با جمیع اوصافش نزدیک است قدرت و سایر اوصاف، ذاتی اوست و اگر اوصاف ذاتی حضور داشت، اوصاف فعلی هم به تبع اوصاف ذاتی، فعال و مؤثر خواهد بود.
ادب داعی(دعا کننده) همان تضرع و ناله کردن است؛ چون اگر همراه با ناله کردن نباشد معلوم می‌شود به وسایل خود متکی است.

منبع:مشرق
 211008
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: