در ابتدای این دیدار چند تن از شعرا و مداحان اهل بیت علیهم السلام سرودههایی را در بیان شأن و عظمت دخت گرامی پیامبر اسلام قرائت کردند. متن این سرودهها را بخوانید:
مداحی آقای حمیدرضا بهاری
شعر از آقای سید رضا مؤید
اول دفتر به نام خالق اکبر
آن که سزد نام او در اول دفتر
نکتهای از قدرتش بس، این که بگویم
اوست علیآفرین و فاطمهپرور
فاطمه مجموعه صفات خداوند
فاطمه آیینه کمال پیمبر
عصمت کبری، ولیةالله عظمی
قرة عین النبی، حبیبه داور
بَضعهی احمد نه بلکه روح محمد
همسر حیدر نه بلکه هستی حیدر
شهر خرد احمد و علیست درِ آن
فاطمه آن شهر راست مرکز و محور
ای به مثَل بی مثَل چو خالق یکتا
وی به نُبی چون نَبی ستوده داور
شأن تو در «إنّما ولیُّکُمُ الله»
با حق و با احمد و علیست برابر
جز پدر و شوهر و دو ابن و دو بنتت
روی تو نادیده کس ز اکبر و اصغر
پای به محشر چو مینهی رسد آواز
«غضّوا أبصارکم» به خلق، سراسر
چشم و چراغت دو گوشواره عرشاند
راحت جانت دو نازدانه دو دختر
در قدم مادر است جنت موعود
وین سخن نغز چون سروده پیمبر
در عجبم زین حدیث و آن که چرا او
داده به زهرای خویش کنیه مادر
بهر شفاعت تو را بس است در آن روز
دست ابوالفضل و خون محسن و اصغر
هر که پناهش تویی پناه تو عالم
وان که شفیعش تویی شفیع به محشر
بهبه از آن رهبری که پیرو زهراست
بهبه از آن پیروی که فاطمه رهبر
حبل متین پیمبران الهی است
هر نخی از چادرت به عرصه محشر
چهره ز أعمی نهان کنی و بگویی
مینگرم من ورا نبیندم او گر
آب وضویت دوای عیسی و موسی
خاک درت آبروی ساره و هاجر
کشته راه خدایی و هدف تو
امر به معروف بود و نهی ز منکر
حضرت باقر برای چاره هر غم
نام تو میبرد بر زبان مطهر
خانه تو قبله امید سه حجت
بیت تو معراج صبح و شام پیمبر
مداحی آقای فراهانی
شعر از آقای غلامرضا سازگار
فصل سرسبز بهار و عید زیباتر مبارک
خواجه عالم رسول الله را کوثر مبارک
بر فراز دست احمد مصحف دیگر مبارک
ای همه سادات عالم مقدم مادر مبارک
عید احمد عید یاسین عید فرقان عید طه
طاهره صدیقه زهرا فاطمه روحی فداها
عید وحدت عید عزت عید ترویج معانی
عید عترت عید نور عید کتاب آسمانی
عید مهدی عید رهبر عید فتح جاودانی
عید زیبای بهار همدلی و همزبانی
ای تمام روح احمد عید میلادت مبارک
لیلةالقدر پیمبر عید میلادت مبارک
مصحفی جز مصحف ختم رسل کوثر ندارد
مثل ختمالأنبیا پیغمبری دختر ندارد
آفرینش مادری از فاطمه بهتر ندارد
بعد مهدی شیعه جز فرزند او رهبر ندارد
آری آری عطر بوی گل از گل نشاید
الله الله از چنان مادر چنین فرزند باید
جلوهگر تا حشر چون خورشید گردون کوکب ماست
پاسداری از ولایت طاعت روز و شب ماست
رمز یا زهرا به سینه نام زهرا بر لب ماست
غیرت و ایثار و سازشناپذیری مکتب ماست
غیر این مکتب که جز انوار قرآنی ندارد
مکتبی سردار مانند سلیمانی ندارد
ما به صبر و عزم خود پشت اروپا را شکستیم
راه را از شش جهت بر دشمنان خویش بستیم
پیرو خط امام بتشکن بودیم و هستیم
با خدا عهدی که از روز ازل بستیم، بستیم
شیعه از النصره و تکفیری و داعش نترسد
آری آری هرگز ابراهیم از آتش نترسد
مداحی آقای یزدخواستی
شعر از آقای محمدرضا طهماسبی
دختر خورشید و ماه، زهره زهرا
آن که کرامات او گذشته ز احصا
هم شرفش بگذرد ز عرش الهی
هم نسبش میرسد به سید بطحا
زهره مخوانش که گشته زهره کنیزش
دخت مخوانش که گشته اُمّ أبیها
سنگ صبورش نبی راضی مرضی
محرم رازش علی عالی اعلا
تربت پاکش نهان ز دیده مردم
چون شب قدری نهفته در سه شب احیا
گر نود و نه بُود اسامی باری
هست یکی زین میانه اعظم و عظمی
از پی دستاس توست چرخش گردون
زینت نعلین توست گنبد مینا
سوره کوثر به نام توست مزین
آیه تطهیر شد ز نام تو معنا
ره نبَرَد در بهشت روز قیامت
هر که تو بر نامهاش نکردهای امضا
حبّ تو جنت شدهست و بغض تو دوزخ
ای به قیامت معاندان تو رسوا
سوی تو آید نبی روز تحدی
سمت تو گردیده قبله لیلةالأسرا
کیست به غیر از تو با علی مترادف
غیر علی کیست با تو همسر و همتا
روزه گرفت و سه بار نان خودش را
داد به درویش مستمند ز تقوا
خیر طلب میکند ز فرط محبت
در حق همسایگان ز قادر یکتا
قدر تو همسایگان کجا بشناسند
حیف طلا که کنیش خرج مطلّا
در حد ما نیست مدح نام تو کردن
مدح تو گوید مگر خدای تعالی
ما نتوانیم حق وصف تو گفتن
با همه کرّوبیان عالم بالا
مداحی آقای داوود علیزاده
هر در زنم ولای ولی جستجو کنم
هر جا روم ز حبّ علی گفتگو کنم
* شعر از آقای غلامرضا سازگار
من بهشت رضوان را، بی علی نمیخواهم
جلوه گلستان را، بی علی نمیخواهم
با علی امیرم من، بی علی حقیرم من
زرق و برق دنیا را، بی علی نمیخواهم
زادگاهم ایران است، این وطن مرا جان است
لیک کل ایران را، بی علی نمیخواهم
طلحه جای خود دارد، فخر اگر زبیر آرد
من جناب سلمان را، بی علی نمیخواهم
*
ذکر دل بیقرار ما یا زهرا
در هر نفس اعتبار ما یا زهرا
هر فرقه برای خود شعاری دارد
در هر دو جهان شعار ما یا زهرا
شعرخوانی آقای سید محمد رستگار
شعر از آقای سید محمد رستگار
بی مهر رضا کام نجو، ناکامی است
سودای بهشت بی ولایش خامی است
خواهی ز پل صراط آسان گذری
امضای رضایت رضا الزامی است
*
در پیروی تو گرچه پیشیم هنوز
منهای تو جمع دلپریشیم هنوز
دوریم ز قرب هم ولی باز خوشیم
یاران خراسانی خویشیم هنوز
*
خلقت کون و مکان از کرم فاطمه است
آفرینش رشحات قلم فاطمه است
عدم از سایه او یافته تشریف وجود
زندگی بسته به تسبیح دم فاطمه است
خاک را گر که کند فضه او زر چه عجب
آبرومند غبار قدم فاطمه است
به خداوند قسم قبله ارباب ولا
خاک درگاه ملائکخدم فاطمه است
ما ولای علی از فاطمه آموختهایم
باده کوثر ما از نعم فاطمه است
گر به ظاهر حرمی نیست برایش به جهان
دل هر شیعه مولا حرم فاطمه است
*
خدا به خلق گشودهست باب رحمت خویش
نموده در دل شب آفتاب رحمت خویش
فکنده سایه ز چتر سحاب رحمت خویش
که جرم خلق بشوید به آب رحمت خویش
دلا بیا و ببین بار عام داده خدا
ز کوثری که به خیرالانام داده خدا
ظهور زهره زهرا طلوع آغاز است
طلیعهای است که خود برترین اعجاز است
خوشا کسی که در امشب به فکر پرواز است
به یمن فاطمه درهای آسمان باز است
به اشک شوق مگر روی بر طلب آریم
که بی وضو نسزد نام او به لب آریم
زمانه خوبتر از نقش او به یاد نداشت
که نام فاطمه را حق به طاق عرش نگاشت
وز آن زمان که از افلاک پا به خاک گذاشت
زمین لوای مباهات بر سپهر افراشت
همین نه گرد رهش را به بال اشک بَرَند
فرشتگان به بشر زین عطیه رشک برند
به چشم اهل نظر دین ولای فاطمه است
رضای ذات الهی رضای فاطمه است
حیات آب هم از خاک پای فاطمه است
سخن تمام که خلقت برای فاطمه است
شب ولادت محبوبه خدا زهرا
شعار شیعه بُود یا علی و یا زهرا
مداحی آقای مجید بادکوبه
یا فاطمه ای منشأ خیر و برکات
مهر تو قبولی صوم و صلات
فرمود نبی خدا گناهش بخشد
هر کس که برای تو فرستد صلوات
* شعر از آقای حسن لطفی
رنگش دوباره فلسفه ممکنات یافت
یا جان تازهای همه کائنات یافت
سیبی رسید و قلب نبوت حیات یافت
نوری دمید و خیمه هستی ثبات یافت
خورشید نیست این که به پیش رخ مه است
خورشید ماه آن شب میلادت فاطمهست
شأن نزول آیه «قالوا بلی» رسید
شرح ظهور خاتم آیینهها رسید
فصل ظهور زمزمه ربّنا رسید
شیواترین قنوت به سمت خدا رسید
سوگند بر تلألؤ بیانتهای عشق
آمد ز راه مادر سجادههای عشق
شوری گرفته آتش شوقی به پا شده
قبله غلام خانه قبلهنما شده
از بس ندا رسید که جا کیمیا شده
حتی بهشت آمده و خاک پا شده
آیینهی تمامقد مصطفی رسید
فرمودهاند حضرت خیرالنسا رسید
از چشمهسار اوست اگر آبشاریام
هم مثل آب جاری و هم کوهساریام
سر میدهم به راه ولایتمداریام
از نسل تیغ فاطمه و ذوالفقاریام
ما پیشمرگ رهبرمان ایستادهایم
آتش کجاست، ما همه پروانهزادهایم
ما شیعهایم و از نفسش پا گرفتهایم
تا ریشههای چادر زهرا گرفتهایم
مداحی آقای احمد واعظی
شعر از آقای احمد واعظی
من بودم و شب، نزدیک سحر
با چشمی چون یک چشمه گهر
دیدم همه سو با دیده تر
ارض و سما، استاره قمر
همه در شور دگری بودند
منتظر یک خبری بودند
از آتش سوزنده و سوزان
تا موج دریای خروشان
خاک و ابر و باد و باران
جن و ملک، حوریه و انسان
کسی به لب جز دعا ندارد
به غیر حمد خدا ندارد
که ناگه آمد در این میانه
صدایی از عرش بیکرانه
که یا محمد! گل یگانه
به ذکر و تسبیح عاشقانه
غنچه لب وا کن ای پیمبر
إنا أعطیناک الکوثر
*
آمدی تا که نگین دل خاتم باشی
کوثر و خیر کثیر همه عالم باشی
آمدی فاطمه! صبح ازلی روشن شد
آمدی فاطمه! چشمان علی روشن شد
چشم مولا که شد از نور تو روشن ای ماه
گفت لا حول و لا قوة ألّا بالله
تو که در بندگی و زهد و وفا دریایی
پاره قلب نبی انسیةالحورایی
حضرت طاهره منصوره بتول عذرا
راضیه مرضیه صدیقه زکیه زهرا
خانه سادهات از صدق و صفا لبریز است
قلب سجادهات از نور دعا لبریز است
هر که از باغ بهشت تو سخن میگوید
سخن از حُسن کریم تو حَسن میگوید
به سر دوش نبی نور دو عینی داری
جان عالم به فدایت چه حسینی داری
در کرمخانه لطف تو مقرب باشد
هر که خاک قدم حضرت زینب باشد
هر کسی نزد تو احساس بهشتی دارد
چادرت رایحه یاس بهشتی دارد
چادرت خیمهگه شرم و عفاف است ای گل
آسمان دور سرت گرم طواف است ای گل
انقلاب تو شده مبدأ ایمان مادر!
شده مدیون تو و خون تو قرآن مادر!
تا قیامت به همه درس بصیرت دادی
تو به دین این همه سرمایه عزت دادی
نقش یا فاطمه سربند مجاهدها شد
امتداد ره تو نهضت عاشورا شد
مکتب سرخ ولای تو حسینیها داشت
نسل تو خامنهایها و خمینیها داشت
ماند نام تو و در کل جهان نامی شد
نور تو مبدأ بیداری اسلامی شد
رشته مهر دل ما همه در دست شماست
کشور ما به خدا خانه دربست شماست
هرچه تهدید و یا هرچه که تحریم شویم
به خداوند محال است که تسلیم شویم
گر مقاوم همگی لب ز شکایت دوزیم
به خدا با مدد مادریات پیروزیم
آی ای دشمن زهرا و علی ننگت باد
کمتر ای بیسروپا زمزمه جنگت باد
که مرا زمزمه جنگ تو آزار دهد
و اگر رهبر من رخصت پیکار دهد
به خدا سر ز تن نحس تو سرکش بزنم
دفتر و میز و گزینههایت آتش بزنم
همه دنیا شده فریاد عدالتخواهی
کاش این جمعه شود با مدد تو راهی
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
عالمی منتظر گفتن بسمالله اوست
کاش میآمد و بودیم کنارش یارش
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
مداحی آقای سید علی رضوی
شعر از آقای جواد هاشمی
گل بی تو رخصت چمنآرا شدن نداشت
گل که نه، که غنچه نیز دل وا شدن نداشت
بی مهر ماه روی تو هرگز ستارهای
ای زهرهروی! زَهره زهرا شدن نداشت
خیر کثیر! قدر تو این بس که غیر تو
کس افتخار کوثر طه شدن نداشت
تطهیر بی طهارت تو لفظ بود و بس
لفظی که هیچ مایه معنا شدن نداشت
غیر از تو هیچ دختری ای مادر پدر
شایستگی اُمّ أبیها شدن نداشت
نخلی که بود سایهنشین سرشک تو
در ریشه هیچ حسرت طوبی شدن نداشت
گمگشته تربت تو اگر چهره مینمود
تا حشر کعبه فرصت پیدا شدن نداشت
*
گفتم چگونه از همه برتر بخوانمت
آمد ندا حبیبه داور بخوانمت
دیدم رسول اُمّ أبیهات خوانده است
گفتم کم است دخت پیمبر بخوانمت
دیدم تویی هر آینه آیینه علی
گفتم عجب به جاست که حیدر بخوانمت
دیدم قیامت است درِ خانه شما
گفتم رواست بانوی محشر بخوانمت
گفتم مفصل است سخن، مجملش کنم
جبریل گفت سوره کوثر بخوانمت
ای مادر حسین و حسن! مام زینبین!
من هم اجازه هست که مادر بخوانمت؟
که مرا زمزمه جنگ تو آزار دهد
می خواند
کی مرا زمزمه جنگ تو آزار دهد
اون بیت گزینه ها هم که وزنش خراب شده بود.
ولی خیلی عالی بود
اشعار خوانده شده توسط حاج داوودعلیزاده از استاد کلامی میباشد نه استاد سازگار
باتشکر
لطفا تصحیح بفرمایید.
عجب جلسه ای بود !
دم حاج احمد واعظی گرم !!!