فاطمه پاكدامن ، دخت فضيلت هي پيامبر بود ، خصلت هايي كه با نبوغ اخلاق و خلاقيت ، پربار شده بود .
عقیق:زين العرب به نقل از شرح المصابيح مي گويد: فاطمه، بتول گسسته نام گرفت چون از جهت فضيلت و ديانت و تبار، زني از ميان زنان نتوانست هم گون او باشد.
هروي به نقل مناقب گويد: فاطمه بتول منقطع نام گرفت چون منقطع النظير بود.
كمال الدين محمد بن طلحه الشافعي گفته : به فضيلت سجايي منصوص ، اختصاص يافت كه منحصر به او بود و به فضيلت ويژگي هايي متمايز شد كه در لفظ نبوي آمده بود و به صفات شرف ممتاز گشت كه روان هاي گرانمايه براي دست يابي به تنها يكي از آنها، رقابت مي كنند ...
شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ذهبي آورده: مفاخر او فراوان است، او بردبار ، ديندار ، نيكوكار ، قانع و سپاس گوي بود.
سليمان كتاني، نويسنده مسيحي لبناني: فاطمه پاكدامن، دخت فضيلت هاي پيامبر بود، خصلت هايي كه با نبوغ اخلاق و خلاقيت، پربار شده بود. تن نزار او ، آوند روح شفاف بود تا اينكه در آن سرچشمه ي كه پدرش از آن طلوع كرد محو شد.
عايشه: هرگز كسي برتر از فاطمه ـ جز پدر او ـ نديدم.
بنت الشاطي دانشمند مصري: او محبوب ترين دختر پيامبر در ميان دخترانش بود و شبيه ترين كس از جهت خلق و خوي و خلقت به پدر خود بود . . . خداوند تقدير كرد كه از بين خواهرانش تنها او ظرف مطهر سلاله مطهر باشد و رويشگاه پاك درخت تنومند اشراف آل بيت پيامبر...». استاد احمد شمس باصي در كتاب خود « نفحات من سيرة السيده زينب »، آورده: فاطمه در ميان زنان دنيا بهترين بود و سرور زنان خواهد بود در آخرت.
دكتر علي ابراهيم حسن گفته است كه: زندگي فاطمه برگي منحصر به فرد است در ميان برگ هاي تاريخ كه انواع عظمت ها را در او لمس مي كنيم . . . ما ، در برابر شخصيتي قرار داريم كه توانست در جهاني پديدار شود در حالي كه دورادور او هاله ي از فرزانگي و شكوه فرا گرفته بود ، فرزانگي كه منبع آن كتاب هاي فيلسوفان و دانشمندان نيست بلكه تجارب روزگار است كه لبريز از دگرگوني ها و پيشامدهاي ناگهاني است و شكوهي كه نه از پادشاهي يا ثروت كه از اعماق جان او سرچشمه گرفته بود . شايد عظمت فاطمه بود كه عايشه را واداشت تا بگويد : كسي برتر از فاطمه نيافتم مگر پدر او.
پی نوشت: برگرفته از کتاب "اهل بيت (عليهم السلام) عرشيان فرش نشين"/تالیف استاد حسین انصاریان منبع:باشگاه خبرنگاران