گفتگوی ما را با حجت الاسلام و المسلمین بهروز محمدی، عضو هیأت علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی درباره گام های عینی و عملی تحقق ایده وحدت شیعه و سنی و تحقق امت واحده می خوانید.
فکر می کنید در دنیای امروز برای مهار افراط گری های مذهبی چه باید کرد؟ با توجه به این که قدرت های جهانی هم همواره بر آتش این افراط گری ها دمیده اند و بدشان نمی آید جریان های تندرو به نام اسلام و در اصل برای تخریب چهره حقیقی اسلام فعال باشند.
ما اگر حقایق و لطایف و زیبایی هایی که در تشیع هست به درستی منتقل کنیم و ظرفیت هایمان را برای علنی و عمومی کردن این حقایق به کار ببریم بخش قابل توجهی از این افراط گرایی ها مهار خواهد شد. شما اگر توان تبلیغی خودتان را مصروف شناساندن معارف نهج البلاغه و صحیفه سجادیه کنید آن ظرایف و زیبایی ها کار خود را خواهند کرد و آن اثربخشی لازم را خواهند داشت. من به یک سند تاریخی در این باره اشاره می کنم. مرحوم آیت الله مرعشی نجفی در زمان حیات شان کتابی به نام صحیفه سجادیه را برای طنطاوی شیخ الازهر مصر ارسال می کنند. وقتی طنطاوی این کتاب را دریافت می کنند و در جریان محتویات آن قرار می گیرند می گویند من در خسران عظیمی بودم که تا به حال این کتاب را نخوانده بودم و در جریان محتوای عالی این کتاب نبودم.
ببینید اگر ما هنر کنیم و فقط معارف اهل بیت علیه السلام را در دنیای اسلام به درستی نشر بدهیم بسیاری از حقایق عیان خواهد شد و نیازی به برخوردهای عصب آلود و تعصبی نخواهد بود. اگر ما تدبیر کنیم و فی المثل فقط معارف موجود در صحیفه سجادیه را با یک رویه صحیح نشر دهیم اتفاقات مبارکی خواهد افتاد.
نکته ای که به نظرم مهم می آید این است که ما به عنوان شیعیان در بحث شناساندن معارف اول از همه بایستی نسبت های مان با آن معارف روشن شود. به این معنا که من شیعه چه نسبتی با آن آموزه های اصیل برقرار کرده ام. من یاد آن بیت معروف مولانا می افتم که: "شیر را بچه همی ماند بدو / تو به پیغمبر چه می مانی بگو". این گفته هم حقیقتا حرف قابل اعتنایی است که من شیعه اگر نتوانم نسبتی با آن مختصاتی که در بزرگان تشیع بوده برقرار کنم قطعا در انتقال آن معارف هم به آن کامیابی مورد نظر نخواهم رسید.
مسلما این طور است. شما زمانی می توانی درباره احترام متقابل سخن بگویی که در عمل وجود خودت و دیگران را محترم بشماری. شما زمانی می توانید از تقریب مذاهب و امت واحده سخن بگویید که با خود و دیگران صادق باشید، همچنان که اهل بیت علیه السلام این گونه بودند. نمی شود در درون مان دچار تناقض باشیم و زبانی حرف از امت واحده و تقریب مذاهب بزنیم اما در عمل به گونه ای رفتار کنیم که محصولش تفرقه لست.
گاهی حتی در باورهای عامه و آداب و سنن ما رفتارهایی به چشم می خورد که اگرچه ممکن است ظاهر طرفداری از اهل بیت علیهم السلام را داشته باشد اما به واقع رفتارهایی هیجانی هستند و همان ها مورد سو استفاده دشمنان وحدت شیعه و سنی قرار می گیرد. در حالی که این رفتارهای تعصبی و غلط هیچ گاه مورد تأیید مراجع تقلید نبوده است. پس قدم اول در رسیدن به امت واحده، پرهیز از افراط گرایی و احترام به مقدسات طرفین است، چه این جریان افراطی در میان اهل سنت باشد و چه در میان تشیع، آسیب زا خواهد بود.
البته از آن سوی ماجرا را هم می شود دید. همچنان که خود جنابعالی هم اشاره کردید در برابر جریان های افراطی کسانی هم بوده اند که با معرفتی عمیق بیشترین خدمت را به تقریب مذاهب کرده اند.
همین طور است. من مثالی در این باره مطرح می کنم. شما می دانید که دو قول درباره مدفن حضرت زینب سلام الله علیها وجود دارد؛ دمشق و مصر. می دانید که مصری ها شافعی مذهب و از اهل تسنن اند. از قدیم الایام رسمی از سوی شافعی مذهب های مصر اجرا می شده، آن ها وقتی به زیارت مقبره حضرت زینب (س) می رفتند خودشان را متبرک می کردند به روغن چراغ هایی که در حرم حضرت زینب (س) می سوخت. شافعی هایی که چشم درد داشتند وقتی به زیارت حضرت می رفتند از روغن آن چراغ ها به چشم شان می زدند و معتقد بودند که این روغن چون در حرم حضرت می سوزد باعث شفای چشم شان خواهد بود. خب این رفتارها در سطح فرهنگ عمومی اهل سنت به صورت عینی و علنی نشان دهنده ارادت اهل سنت به اهل بیت (ع) است.
اگر بخواهیم به صورت مدل بندی و طبقه بندی شده به مهم ترین مولفه های تقریب مذاهب و نزدیکی و وحدت شیعه و شنی نگاه کنیم آن مولفه ها چه خواهد بود؟
سه قدم یا سه مولفه در این باره مهم است. اول این که طرفین از ظهور گروه های تندرو و افراطی گر ممانعت به عمل بیاورند و به مفهوم واقعی کلمه از افراطی گری پرهیز کنند. دوم این که هم شیعه و هم سنی به مقدسات همدیگر احترام بگذارند و اجازه ندهند خطوط قرمز مخدوش شود. گام سوم دیگر این است که ما معرفت واقعی به عقاید طرف مقابل پیدا کنیم. ما گاهی در این زمینه رنج های زیادی می بریم چون عملا گاهی می شنویم که مثلا بهتان های بزرگی زده می شود. نظیر این که شیعه قرآن را تحریف کرده است در صورتی که کمی انصاف و مختصری جست و جو نشان می دهد که این یک بهتان بزرگ است.
منبع:شبستان