03 آبان 1400 19 (ربیع الاول 1443 - 16 : 14
کد خبر : ۵۰۳۸۲
تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۱
در محضر بزرگان
بهلول گردوها را شکست ولی دعا نکرد. آن مرد گفت: «گردوها را می‌خوری نوش جان، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم!»
عقیق:فردی چند گردو به بهلول داد و گفت: «بشکن و بخور و برای من دعا کن.»
بهلول گردوها را شکست ولی دعا نکرد. آن مرد گفت: «گردوها را می‌خوری نوش جان، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم!»
بهلول گفت: «مطمئن باش اگر در راه خدا داده‌ای، خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است!»

منبع:روضه
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: