درباره ماجرای ازدواج ایشان با امیرالمؤمنین(ع) این چنین نقل کردهاند که امام علی(ع) از برادرش عقیل کـه دانشمندی تبارشناس در جهان عرب بود، درخواست کرد: برای همسریام؛ بانویی از میان اعراب انتخاب کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد و پسری جوانمرد و شجاع برای من به دنیا آورد، عقیل نیز بعد از فکر و اندیشه به امام پیشنهاد کرد که با امالبنین کلابیه ازدواج کند، زیرا که در میان اعراب، شجاعتر از نیاکان او یافت نمیشود، مولای متقیان نیز رأی برادرش را پسندید و عقیل را به خواستگاری فرستاد.(2)
امالبنین در منزل امام علی(ع) دارای چهار پسر به نامهای عباس، عبداللّه، عثمان و جعفر شد(3) که سرور همه آنان حضرت عباس(ع) است که در چهارم شعبان سال 26 هجری در مدینه متولد شد.(4)
بدون تردید امالبنین(س) از زنان بافضیلت و عارف به حق اهل بیت(ع) بود، وی محبتی خالصانه به آنان داشت و خود را وقف دوستی ایشان کرده بود، آنان نیز برای او جایگاهی والا و موقعیتی ارزنده قائل بودند.
امالبنین(س) هنگام برگشت کاروان کربلا به سوی مدینه به بشیر گفت: «ای بشیر! از اباعبداللّه الحسین(ع) برایم بگو»، بشیر خبر شهادت چهار فرزندش را به او داد. وی گفت: ای بشیر! با این خبر ناگوار بندهای دلم را پاره کردی. از حسین برایم خبر بده، فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان کبود است، فدای اباعبداللّه الحسین(ع) باد»، بشیر گفت: خداوند به سبب مصیبت مولایمان امام حسین(ع) به شما پاداش بزرگ عنایت کند.(5)
این سخنان امالبنین(س) نیروی ایمان و مقدار پیروی او را از امام حسین(ع) را نشان میدهد، وی هر روز برای فرزندش عباس نوحهسرایی می کرد و فرزند او عبیدالله را نیز به همراه خود میآورد، مردم مدینه برای شنیدن نوحه او گرد میآمدند و به سبب جانسوز بودن نوحهسرایی او همگی اشک میریختند.
باید گفت، آمدن ام البنین به بقیع نوعی انقلاب بر ضد بنیامیه و آگاهی مردم از ژرفای مصیبت بود، پس از آگاهی از جریان عاشورا و شهدای آن واقعه، امالبنین مجلس سوگواری و مصیبت در خانهاش برپا کرد، زنان بنی هاشم در آنجا گرد آمدند و برای امام حسین(ع) و خاندانش گریه کردند.
سرانجام زندگی سراسر فضیلت، مهر، عاطفه و مبارزه حضرت امالبنین(س) در حدود سه سال بعد از حادثه کربلا بـه پایان رسید، وی در طول زندگی بـا برکت خویش، پیامرسان شهیدان راه فضیلت و تداومبخش راه امامت بود و رسالت خویش را به طور کامل ادا کرد.
پیکر مطهرش در قبرستان بقیع در کنار عمههای پیامبر (صفیه و عاتکه) و چهار امـام معصوم(ع) به خاک سپرده شد.
پینوشتها:
1- عمدة الطالب، ابن عنبه، النجف الاشرف، منشورات المطبعة الحیدریة، 1380 ق، ص 356.
2-همان، ص 357.
3- بحارالانوار، علامه مجلسی، باب 120؛ أحوال أولاده وأزواجه علیهاالسلام، ج 42، ص 92.
4- العقیلة والفواطم، حسین شاکری، ص 119.
5- تنقیح المقال، شیخ عبداللّه مامقانی، چاپ قدیم، ج2، ص128.
منبع:فارس