پژوهشگر و مؤلف سیره اهل بیت(ع):
در روایات معصومین(ع) از بهار بویژه بهار قلبها سخن به میان آمده که به نظر میرسد، مفهومی فراتر از بهار طبیعت و دگرگونی چهره زمین پس از زمستان دارد؛
عقیق:از این رو، با حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر مهدیپور، استاد و پژوهشگر حوزوی و مؤلف ۱۱۸ جلد کتاب درباره ائمه(ع) که بیش از ۴۰ عنوان آن به امام عصر(عج) اختصاص دارد، همچون «جزیره خضرا»، «روزگار رهایی»، «کتابنامه امام زمان(عج)»، «طول عمر امام زمان(عج)»، «درسنامه مهدوی» و «پژوهه مهدوی» درباره بهار حقیقی بشریت و «ربیع القلوب» که از آن سخن به میان آمده به گفت و گو پرداختهایم که از نظرتان میگذرد: آیا بهار حقیقی بشر همین بهاری است که همه ساله با پایان زمستان و رویش دوباره گیاهان پدیدار میشود یا بهاری که آموزههای دین و روایات معصومین(ع) درباره آن سخن میگویند، فصل دیگری است؟- همه ساله وقتی زمستان به پایان رسیده و بهار طبیعت آغاز میشود، این تحول پیام آور یک بهار حقیقی است که به تعبیر معصومین(ع) «ربیع الانام» یعنی «بهار مردمان» نام دارد.بهار طبیعت با زمین و درخت و گیاهان ارتباط دارد و زمینی که در زمستان مرده است، با فرا رسیدن بهار زنده میشود و نفس میکشد و گلها و درختانش شکوفه میدهند، اما بهار دیگری داریم که جهان خلقت و دلهای مرده را زنده میکند.بنابر تعبیری که در زیارت امام عصر(عج) بیان شده و میگوید: «السلام علی ربیع الانام و نضره الایام» یعنی «درود بر بهار مردمان و شادابی بخش روزها» بحارالانوار، جلد ۱۰۲، صفحه ۱۰۱ زیارتنامه امام عصر (عج)، حضرت حجت (عج) بهار مردمان زمین است.همچنین قرآن کریم میفرماید: «بدانید که خدا زمین را پس از مرگش زنده میکند.»معنای ساده آیه این است که با فرا رسیدن بهار، طبیعت زمین زنده شده و رویش مییابد و شکوفا میشود، اما امام پنجم(ع) در تفسیر این آیه فرمودند: «خداوند منان زمین را زنده میکند به وسیله قائم آل رسول(عج) پس از مرگ آن» بحارالانوار، جلد ۵۱، صفحه ۵۴)ایشان همچنین، در حدیثی دیگر به همین مضمون فرمودهاند: «خدا زمین را زنده میکند به وسیله قائم آل رسول(ص) که در زمین عدالت را اجرا میکند، پس زمین زنده میشود و اهل آن زنده میشوند پس از مرگشان.» (کمال الدین، جلد دو، صفحه ۶۶۸)افزون بر این، در احادیث دیگر این توضیح داده شده که منظور از مرگ مردم؛ یعنی مرگ با کفر و شرک و جاهلیت، از این رو، حضرت حجت(عج) با ظهورشان شرک و کفر را برداشته و همه زنده میشوند.حدیث دیگری در منابع اهل سنت آمده که میگوید: «خداوند زمین را زنده میکند به وسیله عدالت پس از مردن آن به وسیله ظلم حاکمان.» (ینابیع الموده، جلد سه، صفحه ۲۵۲) با توجه به احادیثی که از منابع شیعه و اهل سنت بیان کردید، این بهار و زنده شدن مردمان و اهل زمین با چه کیفیتی است؟- حضرت حجت (عج) تشریف میآورند تا قفل دلهای بسته را باز کنند؛ یعنی دلهایی که بر اثر شرک و کفر بسته شده، خون در شریانهایشان وارد شده و حیات دوباره مییابند.افزون بر این، در احادیث آمده از نظر ظاهری نیز همچون بهار طبیعت که با سرسبزی و رویش زمین همراه است، در عصر ظهور تمامی سطح زمین سبز میشود و از شرق تا غرب جز بر زمین گیاه و سبزی نمیروید و بالاتر از این، تصریح شده که در کل کره خاکی یک وجب زمین ویرانه نمیماند، جز اینکه توسط امام عصر (عج) آباد میشود.حضرت همان گونه که امراض روحی را شفا میدهند، امراض جسمی را نیز درمان میکنند، به طوری که کفر و شرک از زمین برچیده میشود، همچنین در هر خانهای نور وحدانیت، معرفت و شناخت خدا حاکم شده و به تعبیر حدیث، نوای لااله الا ا... و شهادت به نبوت پیامبر(ص) و ولایت امیرمومنان(ع) در سراسر گیتی طنین انداز شده و بر کل جهان یک قانون اساس؛ یعنی قرآن و یک حکومت حاکم میشود و این است بهار حقیقی بشریت. عدالت از شاخصههای اصلی حکومت مهدوی است که روایات به آن تصریح دارند، این مهم چگونه به فرا رسیدن بهار حقیقی جهان کمک میکند و چه تأثیری در حلول آن دارد؟- باید توجه داشت، عمدتاً دلیل ظلم ما به یکدیگر کمبودهایمان در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است، اما وقتی حکومت مهدوی برپا شود، نعمت به وفور است و تمام نعمتها از آسمان نازل شده و از زمین خارج میشود، یعنی زمین و آسمان به قدر ظرفیت خویش، نعمتها را ظاهر میکنند و در نتیجه یک نفر فقیر روی زمین باقی نمیماند تا به دیگری کینه و حسد داشته باشد! زیرا به طور طبیعی اگر یک نفر در خانه مستأجری و با مشکلات بسیار زندگی کند، به کسی که کاخ نشین است حسادت کرده و کینه او را در دل نگاه میدارد، اما اگر برای همه مسکن در شرایط عالی فراهم شود، دیگر کسی به دیگری حسد نورزیده و کینه او را به دل نمیگیرد؛ یعنی اگر نیازهای بشر در حد عالی تأمین شود، عدالت در زمین اجرا میشود و این همان رهاورد بزرگ حکومت مهدوی در عصر ظهور است.حکومتهای دیگر تنها ادعای عدالت میکنند، اما عدالت را در آن میدانند که مردم را مجبور کنند نه خود عامل باشند، این در حالی است که امام عصر (عج) خود و کارگزارانشان بنابر عدالت عمل کرده و به احدی ستم نمیکنند.از این رو، عدالتی که با ظهور محقق میشود، با همه عدالتهایی که ما میشناسیم، تفاوت ماهوی دارد و در حدیث است که «عدالت در عصر ظهور از درهای بسته وارد خانهها میشود، همان گونه که گرما و سرما وارد خانهها میشود و دیگر کسی درصدد ظلم به دیگری بر نمیآید.» بهار طبیعت پس از مرگ زمین در زمستان رخ میدهد و به آن حیات دوباره میبخشد، اگر حضرت حجت(عج) بهار مردمان و عصر ظهور بهار حقیقی جهان است، چه چیز در زمین و مردمان آن میمیرد که پس از آن چنین بهاری آمده و انسانها را زنده میکند؟- خداوند در طبیعت چهار فصل را قرار داده که در زمستان تمام آثار حیات در درختان و نباتات از بین میرود و با فرا رسیدن بهار، همه علایم تغییر مییابد و بر زمین روحی تازه دمیده شده و رویش و شکوفایی مییابد.در عصر غیبت نیز ظلم و ستم به اوج رسیده و همه جا خونریزی و کشتار و تعدی به حقوق دیگران پدیدار میشود، در نتیجه هر چه ظهور نزدیک میشود، این ظلم و ستم نیز اوج میگیرد؛ همچون شبی که هر چه به نیمه میرسد، تاریکتر میشود، اما در صبحدم یکباره تاریکیها رخت بر میبندد و با فرا رسیدن بامداد و فجر صادق، همه جا روشن میشود، بنابراین دوران غیبت دوران حیرت و سرگردانی و سردرگمی بشر است، اما با دمیدن فجر ظهور آثار تاریکیها از بین میرود.جالب آنکه عید نوروز مطابق روایات با ظهور امام عصر(عج) همزمانی دارد، البته به این معنا نیست که ببینیم که نوروز در چه سالی با ۲۳ رمضان منطبق میشود؛ زیرا این مسأله از نشانههای غیرحتمی ظهور است. اما به هر حال نوروز ارتباط مستقیم با ولایت امیرمومنان(ع) داشته و عید غدیر با اول فروردین مصادف بوده است که بررسی تاریخ این را ثابت میکند.حکومت امام عصر(عج) ادامه حکومت عدل علوی است، بنابراین همه نشانهها، ما را به ظهور امام عصر(عج) منتقل میکند. همچنین، حکومت علوی در کوفه بود و امام عصر(عج) نیز پس از ظهور مستقیم به کوفه میروند و حکومت خود را در کوفه آغاز میکنند و دوران حکومت ایشان در کوفه سپری میشود، اگرچه زمین به ۳۱۳ اقلیم تقسیم شده و هر یک از وکلا و نواب خاص که فرماندهان لشکری و کشوری هستند، به این اقلیمها اعزام میشوند. آیا این ظلم و ستم پیش از ظهور همچون زمستان طبیعت و نیز آرامش عصر ظهور همچون بهار و نشانههای آن برای بشر امروز قابل درک است؟در بعد ظلم و ستم همین حرکت اخیر داعش را در نظر بگیرید که همه سجایای انسانی را زیر پا گذاردند و در بحث آزادگی حتی در حدود چهارپایان رفتار نمیکنند، در واقع حیوان به حیوان ستمی را که آنها در حق انسانها کردهاند، روا نمیدارد.آنها وقتی وارد شهری میشوند، مردم را کشته، زنان را میفروشند، شیرخواران را سر میبرند و... که بالاتر از این سراغ نداریم فجایعی روی زمین رخ دهد؛ یعنی روی زمین نه آسایش داریم، نه آرامش.اگر به کشور خود بنگریم، خوشبختانه آرامش و آسایش نسبی وجود دارد، اما اطراف ما در عراق، سوریه، لبنان و... به جرم شیعه بودن و انتظار فرج موعود(عج) و اعتقاد به امامت و ولایت این طور مورد تعدی قرار گرفتهاند، بنابراین تمام دنیا در پی حکومت عدل و انصاف است.ابرقدرتها که باید حافظ منافع انسانها باشند، خود بزرگترین جنایتکاران هستند و نمیتوان تصور کرد حکومتی مانند آمریکا در دنیا قلدری کند و به مردم اجازه نفس کشیدن، انتخاب شکل حکومت و حتی شیوه زندگی را ندهد. بالاترین از این تیرگی، گمراهی و جاهلیت نمیتوان تصور کرد، اما یک مرتبه شرایط تغییر یافته و انسانی میآید که حکومت عدل علوی را به بشر هدیه میدهد که البته نمیتوان با این سخنان آن را درک کرد.اما در بحث درک شرایط عصر ظهور تفاوت میکند، چنانکه علی بن جعفر، از برادرشان امام هفتم(ع) درباره کیفیت عصر ظهور حضرت حجت(عج) پرسیدند و ایشان پاسخ دادند: «ممکن نیست و عقل شما نمیتواند آن را درک کند مگر آنکه آن ایام را ببینید...»به عنوان مثال اگر برای جنین، دنیایی بزرگ را ترسیم کنند با کوهها، جنگلها و انسانها، او قدرت درک نخواهد داشت؛ زیرا الفبای آن را ندارد، بنابراین ما نیز اگرچه در قرن بیست و یکم هستیم، اما الفبای ظهور را نمیدانیم و میگوییم عدالت، انصاف و انسانیت، اما مفهوم والای عصر ظهور برای ما مطلقاً قابل فهم نیست و فقط از دور، نمایی کمرنگ را میبینیم، به هر روی عصر ظهور جز با دیدن و زندگی در آن درک کردنی نیست.
منبع:قدس
211008