با دشمنی و خشم و غضب که نمی شود حرفی را به مخالف خود قبولاند. اگر به طرف مقابل فحش بدهیم دیگر حرف ما را گوش نمی دهد. وقتی جو دشمنی پدید بیاید حرف حق شنیده نمی شود. اگر ما بخواهیم معارف اهل بیت «ع» را گسترش بدهیم نیاز به تعامل علمی داریم. ما باید اصول مشترک را محور قرار دهیم و بر سر موارد اختلافی به تبادل آرا بپردازیم.
عقیق:با دشمنی و خشم و غضب که نمی شود حرفی را به مخالف خود قبولاند. اگر به طرف
مقابل فحش بدهیم دیگر حرف ما را گوش نمی دهد. وقتی جو دشمنی پدید بیاید
حرف حق شنیده نمی شود. اگر ما بخواهیم معارف اهل بیت «ع» را گسترش بدهیم
نیاز به تعامل علمی داریم. ما باید اصول مشترک را محور قرار دهیم و بر سر
موارد اختلافی به تبادل آرا بپردازیم.
حرف حق در جو دشمنی شنیده نمی شود اگر
ما شیعه هستیم و معتقدیم که مکتب و مرام ما حق است و باید به گوش دیگران
برسد، باید با دیگران در فضای صلح و آرامش تعامل علمی داشته باشیم و این
مسئله در سایه وحدت اسلامی امکان پذیر است. با دشمنی و خشم و غضب که نمی
شود حرفی را به مخالف خود قبولاند. اگر به طرف مقابل فحش بدهیم دیگر حرف ما
را گوش نمی دهد. وقتی جو دشمنی پدید بیاید حرف حق شنیده نمی شود. اگر ما
بخواهیم معارف اهل بیت «ع» را گسترش بدهیم نیاز به تعامل علمی داریم. ما
باید اصول مشترک را محور قرار دهیم و بر سر موارد اختلافی به تبادل آرا
بپردازیم. ما باید در تعامل با اهل سنت نقاط اشتراک بر اساس معارف اهل بیت
«ع» بوجود بیاوریم نه اینکه همان اشتراکات را هم به اختلاف تبدیل کنیم!
ائمه «ع» نقاط اشتراک بوجود می آورند برای قدم های تبلیغی بعد. هم در
اهل سنت و هم در شیعه مرام ها و مکاتب مختلفی وجود دارد. شبکه های ماهواره
ای روی مواردی که اختلاف نظر هست تمرکز می کنند و فقط آنها را مطرح می
کنند. گویی هیچ اشتراکی وجود ندارد و همه موارد بین شیعه و سنی اختلافی
است! یا اینکه یک نظر از یکی از مکاتب اهل سنت یا شیعه را به کل آن مذهب
تعمیم می دهند و می گویند ببینید اصلا خدای ما و پیغمبر ما با هم متفاوت
است! فقط و فقط موارد اختلافی را پررنگ می کنند و اصلا به موارد اشتراکی
نمی پردازند و بعد به این نتیجه می رسند که شیعه و سنی هیچ اشتراکی با هم
ندارند!
مسامحه در رفتار آری؛ در عقیده خیر
مسامحه
در تفکر و عقاید قابل توجیه نیست، اما مسامحه در رفتار ممدوح است. ما می
گوییم در رفتارهای دینی مسامحه داشته باشیم نه در عقاید خود. ولی متاسفانه
الان فضا به گونه ای شده است که مسامحه های رفتاری دو طرف را به مسامحه های
عقیدتی تفسیر می کنند. اگر یک عالم شیعه یا سنی با طرف مقابل خود با
احترام رفتار کند و یک تبادل نظر علمی و به دور از تعصب و دشمنی داشته
باشد، توسط سایر پیروان آن مذهب تکفیر می شود! اما سیره ائمه «ع» و اصحاب
آن بزرگواران اینگونه نبوده است. حسین بن روح که نائب خاص امام زمان «عج» و
بزرگ شیعه در بغداد بود، در جلسه ای شرکت داشت که میان دو عالم اهل سنت
اختلاف شده بود. یکی می گفت عثمان افضل از علی «ع» است و دیگری می گفت علی
«ع» افضل از عثمان است. با اینکه حسین بن روح شیعه بود و آنها هم می
دانستند که ایشان شیعه است قضاوت را به ایشان سپردند. حسین بن روح گفت
مشهور علمای اسلام قائل به افضل بودن عثمان از علی «ع» هستند و من بر نظر
مشهور هستم! همه کسانی که در آن جمع بودند تعجب کردند. یکی از اصحاب حسین
بن روح از این گفته ایشان خنده اش گرفت. حسین این را فهمید. آن صحابی می
گوید که من به منزل رفتم. بعد حسین بن روح به در خانه من آمد و پرسید این
چه رفتاری بود که تو انجام دادی؟ گفتم کسی که نائب امام زمان باشد و چنین
صحبتی بکند، خنده دار نیست؟! حسین بن روح به او عتاب می کند که اگر بار
دیگر چنین رفتاری از تو سر بزند من با تو قطع ارتباط می کنم! همین حسین بن
روح یک خادمی داشت که به معاویه دشنام می گفت. حسین بن روح او را عزل کرد.
بعد اطرافیان آمدند میانجی گری کنند که خادم برگردد، حسین زیر بار نرفت.
(شیخ طوسی، الغیبة، چ۱، قم: دار المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۱ق، ص۳۸۵.)
چرا اهل سنت از سیدمرتضی و سیدرضی استفاده می کردند؟
سید
رضی، سید مرتضی، شیخ طوسی در بغداد به عنوان چهره های برجسته فکری و فقهی
شناخته می شدند و علمای اهل سنت از آنان استفاده می کردند. چون آنها هیچ
وقت در مقام تحریک احساسات و عواطف اهل سنت نبودند. مرزهای عقیدتی شیعه را
متمایز و مشخص می کردند اما توهین و رفتارهای تفرقه افکنانه نداشتند. در
عقاید خود مستحکم بودند اما در رفتار و تعامل با اهل سنت تسامح داشتند.
یاسرالحبیب
بسیاری از بزرگان و مراجع شیعه را تکفیر می کند. یکی از کسانی که تفکیر
کرده شهید صدر است. صرفا به خاطر اینکه در یک جایی گفته اصحاب پیامبر رضی
الله عنهم! خب باید دید در کجا و به چه مناسبت چنین حرفی را زده است. اگر
امثال یاسرالحبیب زمان امام صادق «ع» بودند، ایشان را هم تکفیر می کردند!
چون ائمه «ع» ما هم شبیه این حرف ها را دارند.
چرا تعامل با اهل سنت؟ بعضی
ها وحدت اسلامی را یک تاکتیک سیاسی می دانند که بعد از انقلاب مطرح شده
است. در حالی که تعامل بیشتر با اهل سنت توصیه اهل بیت «ع» است تا معارف
اهل بیت «ع» انتقال پیدا کند. توصیه های فراوانی از اهل بیت «ع» برای
ارتباط عبادی، اجتماعی و حتی فردی با اهل سنت وارد شده است. مواردی مانند
نماز خواندن با اهل سنت، حضور در نماز جماعت آنها، ارتباط در عبادات مشترک
مثل حج و ... در روایات ائمه «ع» درباره تعامل با اهل سنت، واژه «خالطوهم»
بسیار به کار رفته است. روایات بسیاری داریم که رفتار و اخلاق خوبی با اهل
سنت داشته باشید تا جذب شما بشوند. انجام یک رفتار پسندیده از طرف شیعیان
که اهل بیت «ع» بدان سفارش کردند، تاثیر بسیار بیشتری از کنفرانس های وحدت
اسلامی خواهد داشت. اهل بیت «ع» مشخصا روی عمره و حج تاکید کرده اند.(به
کتاب پیشوایان شیعه پیشگامان وحدت مراجعه کنید)
خود من دوبار عمره
مشرف شدم. مقید بودم که با لباس روحانیت در مسجدالحرام و مسجدالنبی حاضر
شوم. خیلی از اهل سنت در عمر خود شیعه ندیده اند! همچنین تبلیغات بسیار
سوئی هم علیه شیعه شنیده اند. وقتی این سنّی می بیند که یک شیعه رو به قبله
نماز می خواند و همان قرآنی را می خواند که او می خواند، خیلی از تبلیغات
منفی علیه شیعه و سوءتفاهمات ایجاد شده به صورت عملی از بین می رود. حداقل
در مواضع افراطی آنها تشکیک ایجاد می شود. قطعا وقتی محبت و صداقت را در
پیروان مکتب اهل بیت «ع» ببینند، خیلی موثر است. ما از این جهت می توانیم
جلوی خیلی از افراط گرایی های اهل سنت را هم بگیریم. وقتی فضای دشمنی ایجاد
شد، فرصت برای افراط گرایان طرف مقابل باز می شود که حرف های زشت و پلید
درباره شیعه خود را به عموم اهل سنت بقبولانند. بعد از راه اندازی شبکه
یاسرالحبیب و رفتارهای وی که باعث بغض و عداوت و کینه نسبت به تشیع شد، سبب
شد که بعد از بیداری اسلامی نفوذ انقلاب اسلامی در کشورهای خود را پس
بزنند. کار به جایی رسید که حتی وقتی چند توریست ایرانی می خواستند به مصر
بروند صدای اعتراض بلند شد که نباید شیعیان و ایرانی ها وارد مصر بشوند!
این به خاطر ایجاد فضای دشمنی و خصومت است که فضا را برای افراطی ها باز می
کند که ذهن مردم را هرچه بیشتر نسبت به شیعه بدبین کنند.