جریان شیعه انگلیسی، فاطمیه را بستری برای ایجاد تفرقه و حرکت بر علیه جریان وحدت میداند. توهین و یا مطالبی که تلقی به توهین میشود را بیان نکنیم...
عقیق:"بانوی بهار"، مقاله مفصل حجتالاسلام و المسلمین علی نوری (مسؤول
دفتر نماینده رهبر معظم انقلاب در اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان و
مسؤول سابق مؤسسه آینده سازان) پیرامون تقارن نوروز و فاطمیه را در ادامه
می خوانید؛
مقدمه: رهبر
فرمودند: اون نامرد را هم نگویید! نوروز با بهار می آید که یادآور احیاء و
جوانه زدن، سبز شدن و ثمره دادن باشد. حال اگر این بهار مزیّن به نام و یاد
بانویی گردید که دنیا و آخرت به یُمن حضور او بهاری است باید تقارن ایام
نوروز با ایام فاطمیه را به فال نیک گرفت و گفت سالی که نکوست از بهارش
یداست. یکی از لازمههای برنامهریزی فرهنگی، شناخت خوب نسبت به زمان و
فرصتهای زمانی جهت طراحی و برگزاری فعالیتها است. تقارن مناسبتهای قمری
همچون رمضان، محرم و فاطمیه با ایامی همچون نوروز مسئله مهمی جهت
برنامهریزی هیأتهای کشور است. در این نوشتار سعی شده باتوجه به ابعاد
اصلی موضوع، ضمن پرداخت به هریک از آنها و ارائه یک جمعبندی کلی، مدیران
محترم را در برنامهریزی هرچه بهتر در بهار 94 یاری نماییم. امید است که
مورد قبول خداوند متعال و بانوی دوعالم حضرت فاطمه زهرا (س) قرار گیرد
انشاءالله
مطلب اول:فاطمه و فاطمیه وجود نازنین فاطمه
زهرا(س) به جهت معرفتی میتواند موضوع سخن قرار گیرد تا از جایگاه، مرتبت و
فضیلت این بانوی والا بهرههای فراوان برد. اما بخش دیگری که میتواند
محور گفتگو باشد این است که ایشان را اسوه و الگو قرار داده و خود را ملزم
به پیروی از ایشان در اعتقادات، اخلاق و... بدانیم.
به تعبیر
زیبای حضرت استاد آیتالله جوادی آملی(حفظهالله) وجود مبارک فاطمه آمد که
بماند؛ نه آمد که برود. وجود او نظیر افراد دیگر نیست که میآیند و
میروند. بلکه او آمد که بماند و اگر امیرالمؤمنین(ع) درباره عالمان دین
فرمود «العلماءُ باقونَ ما بقی الدَهْر» مصداق کامل و بالذات این علماء خود
معصومین (ع) میباشند. پیامبر عظیمالشأن(ص) در یک بیان نورانی فرمودند
«أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة؛ من و علی دو پدر این امت
هستیم» یعنی پیامبر عزیز ما طی یک فراخوان عمومی اعلام نمودهاند که حاضرند
ما را به فرزندی خود بپذیرند و ما را در مقام قبول و لبیک قرار دادهاند.
پاسخ
اول ما یک لبیک فطری و طینتی بوده است. زمانی که گِل ما را میسرشتند
«وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ
وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَى
شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا
غَافِلِینَ؛ و هنگامى را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذریه آنان را
برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت که آیا پروردگار شما نیستم گفتند
چرا گواهى دادیم تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این [امر] غافل بودیم» ما
به این فراخوان لبیک گفتیم که سرمایهای ازلی و عهدی الستی برای ما
میباشد و نشانه آن نیز محبتی است که امروز در دلهای ما نسبت به پیامبر
اعظم و خاندان مکرمشان وجود دارد. لبیک اول به جهت عهد الستی گفته شده اما
در مقام تشریع و اختیار و رفتار لبیک دیگری میخواهد که همان مسئله اصلی و
دغدغه ایمانی من باید باشد. ما در فطرت و طبیعت خود لبیک گفتیم، اما در
مقام عمل و سیره زندگی آن لبیک فطری را حاضر به حفاظت و پاسداری هستیم؟ که
در مقام عمل نیز آن را محقق کنیم یا نه؟
آنچه در این فراخوان
به جهت مسئله فاطمیه باید بدان توجه داشت این است که این دعوت جمع بین نبی و
ولی است. لذا حضرت فرمودند «أَنَا وَ عَلِی» و نگفت من پدر این امت هستم.
وقتی نقش امیرالمؤمنین(ع) در استمرار نبوت اشاره میشود از اینجا باید به
نقش ویژه حضرت صدیقه طاهره(س) توجه کرد و به آن منتقل شد. فهم و مشاهده این
نقش و این نسبت مادری را حضرت به خود ما موکول مینماید. وقتی پدریِ امت
به پیامبر و علی نسبت داده میشود تکلیف مادری این امت با کیست؟ که این
نسبت، نسبتی عظیم و شریف و بسیار ذیقیمت میباشد.
آنچه در
نسبت ابوّت و مادری معنا پیدا میکند ارث فرزندان از پدر و مادر است. در
فقه برای ارث بردن قرابت لازم است. قرابتی بدون حائل و مانع. میراث ما در
ارتباط با حضرت خاتمالانبیاء و استمرارش در ارتباط با حضرت امیرالمؤمنین و
در نسبت لطیفش با حضرت سیدﺓ النساء العالمین حضرت زهرای مرضیه(س) شباهت
است و اگر ما خود را منتسب به کسی دانستیم طبیعتاً این پرسش پیش میآید که
شباهت ما به آن چیست؟ مسئله شباهت؛ شباهت فکری، قلبی و رفتاری این
فرزند با آباء خود میباشد به طوری که اگر کسی فرزند را دید حکایتی از آن
پدر کند و یادآوری از مادرش داشته باشد. این میشود شباهت و میراثداری در
معنای کامل خود و این همان نعمتی است که مورد سؤال قرار خواهد گرفت.
«ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» و آنگاه آن روز از این
نعمت بازخواست میشوید و پاسخی که میخواهند شباهت است یعنی شما چه شباهتی
به ائمه، پیدا کردید.
پیامبر در جلسهای پرسیدند: «ألا اُخْبِرُکُمْ
بِاَشبَهِکُم بى؛ آیا شما را از شبیهترینتان به خودم باخبر نسازم؟».
اصحاب گفتند: بله. حضرت در ادامه فرمودند: «اَحسَنُکُم خُلقاً وَ
اَلیَنُکُم کَنَفاً وَ اَبَرُّکُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّکُم حُبّاً
لاِخوانِهِ فى دینِهِ وَ اَصبَرُکُم عَلَى الحَقِّ وَ اَکظَمُکُم لِلغَیظِ
وَ اَحسَنُکُم عَفْواً وَ اَشَدُّکُم مِن نَفْسِهِ اِنْصافاً فِى الرِّضا
وَ الْغَضَبِ؛ هر کس خوش اخلاقتر، نرمخوتر، به خویشانش نیکوکارتر، نسبت
به برادران دینىاش دوستدارتر، بر حق شکیباتر، خشم را فروخورندهتر و با
گذشت تر و در خرسندى و خشم با انصافتر باشد».
فرصت فاطمیه
برای شباهت و اثبات این فرزندی یک سرمایه است. هر فرد و جمعی و هر حرکت
مذهبی و تشکیلاتی باید هدف والای فعالیتهای فرهنگی و تربیتی خود را در
فرصت فاطمیه به این امر اختصاص دهد که مخاطب او یک انس زیبا و لطیف و
دلنشینی همچون حس فرزند و مادر با حضرت زهرا(س) را پیدا نموده و آن را
تقویت نماید و بستر الگوگیری و درسپذیری از ام ابیها را برای مخاطب خود
فراهم نماید.
مطلب دوم:بهار و عید نوروز رهبر فرمودند: اون نامرد
را هم نگویید!فصل بهار، فصل برداشتهاست! برداشتهای دینی، معرفتی و
اجتماعی. انسانی که بخواهد این فرصت را درک کند باید دقت به خرج دهد.
انسآنها در بهرهمندی از فرصت بهار دو گروه میباشند؛ یک سری انسآنهایی که
سطحینگر و دارای نگاههای پایین دستی هستند. این افراد ظاهرِ زیبای بهار
را میبینند اما عمق آن را درک نمیکنند. جلوی پای خودشان را میبینند اما
نمیتوانند قلههای دوردست را ببینند. این طور آدمها به بیان قرآن
«یَعْلَمُونَ ظَاهِراً مِّنَ الْحَیَاﺓ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَﺓ
هُمْ غَافِلُونَ» هستند و ظاهر این طراوتها و نو شدنها و زیباییها را
میبینند.
سفارش در مورد بهار این است که به این آثار الهی توجه
کنید که چطور زمین و مخلوقات زنده میشوند «فَانظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ
اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِکَ
لَمُحْیِی الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ * پس به آثار رحمت
خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مردنش زنده میکند. چنین خدایی
زندهکننده مردگان است و بر هر کاری تواناست.» این «محوّل الحول و الاحوال»
چطور صورت میگیرد؟ این حوزه ظاهربینی میان تمام موجودات مشترک است؛ یعنی
حیوآنها هم میتوانند این زیبایی را ببینند و از آن لذت ببرند.
اما
دسته دوم؛ انسآنهایی که عمیق هستند و به عمق حقایق توجه میکنند،
علاقهمند هستند که به قلهها برسند. خداوند حکیم حقایق را در دل و مغز
خلقت قرار میدهد. مروارید را در دل صدف و کف دریا میگذارد و شما آن را در
ساحل پیدا نمیکنید. باید به وسط دریا بروید و به عمق آن غواصی کنید تا
صدف را پیدا کنید و مروارید را به دست آورید. اینها آدمهایی هستند که
«وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ». انسان مؤمن نگاهش
به بهار اینگونه است؛ نگاهی همراه با تفکر و توجه. هم خوب مشاهده میکند و
هم خوب تفکر میکند.
این توجه و تفکر عبرتهایی را برای انسان
صورت میدهد. قرآن میفرماید شما نگاه کنید، سفر کنید، توجه کنید برای آنکه
از این نشانههای الهی عبرت بگیرید، البته نه هرکسی، کسانی که صاحب عقل و
عمیق هستند و از ظاهر به باطن عالم عبور کرده و فهم دقیق و کاملی از توحید و
معاد به دست میآورند. وقتی قدرت خدا برای احیاء موجودات را میبینیم
توحید در ما قوّت پیدا میکند. چون فقط یک نفر است که میتواند زنده کند و
هیچ کس نمیتواند این قدرت را داشته باشد. چطور این درختانی که تا دیروز یخ
زده و خشک بودند، نه برگی داشتند و نه میوهای؛ احیا شدند؟ در فصل زمستان
تمامی این درختان خشک بودند. تفاوتی میان درخت سیب و گلابی نبود. درخت
میوهدار از درخت بیمیوه تشخیص داده نمیشد. وقتی شکوفهها روی آنها نقش
بستند معلوم شد این درختها چه میوهای دارند. معاد همین است. انسآنهایی
که عمل صالح دارند، عمل آنها مثل شکوفهها به بار میآید و نتیجه عملشان
نمایان میشود.
نکته قابل توجه این است که بهار و رستاخیز طبیعت
در کشور ما همراه میشود با یک سنت دیرینه و فرهنگ ایرانی به نام نوروز که
با نگاه فرهنگی باید به آن توجه نمود. چنانکه در نگاه دینی به آن اهتمام
شده است. چراکه در آیین باستانی نوروز، سنتهای اسلامی دیده میشود که
مورد تأکید اسلام بوده و آنها را تأیید کرده است.
مرحوم
شیخعباس قمی، بابی را به بیان اعمال و وظایف عید نوروز اختصاص دادهاند که
در آن آمده است: حضرت صادق(ع) به «معلى بن خنیس» تعلیم فرموده که چون روز
نوروز شد «غسل کن»، «پاکیزهترین جامههاى خود را بپوش»، «خود را به بهترین
بوها خوشبو گردان»، «در آن روز روزه بدار»، «وقتی از نماز پیشین و پسین و
نافلههاى آن فارغ شدى چهار رکعت نماز بگذار». بدین صورت؛ در رکعت اول بعد
از حمد ده مرتبه سوره «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ» بخوان و در رکعت دوم بعد از
حمد ده مرتبه سوره «قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ» و در رکعت سوم بعد از
حمد ده مرتبه سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و در رکعت چهارم بعد از حمد
ده مرتبه «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ و قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ
النَّاسِ» بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و دعای «اللَّهُمَّ صَلِّ
عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ» را
بخوان. آنچه که به عنوان دعای تحویل سال «یا مُقلّبَ القلوبِ و الأبصار یا
مُدبِّرَ اللیلِ و النَّهار یا مُحوِّلَ الحَولِ و الأحوال حوِّل حالَنا
إلى أحسنِ الحال» نیز خوانده میشود علماء از باب تسامح در ادله سنن
مخالفتی با آن نکردهاند و این عبارت را در دعای ابتدای سال قرائت کرده و
بعضاً به آن سفارش هم میکنند.
آنچه در این بخش قابل ذکر است
این که ظرفیت بهار و نوروز یک فرصت و بستر خوب برای فعالیتهای فرهنگی
تربیتی میباشد. نباید آداب و رسوم نوروز را تهدید فرهنگی دانست بلکه باید
از ظرفیتهای بهار و فرهنگ ملی نوروز در راستای اهداف متعالی فرهنگی تربیتی
مجموعه و تشکل خود بهره برد.
مطلب سوم:تعطیلات و اوقات فراغت عید
نوروز در کشور ما با تعطیلات زیادی برای دانشآموزان و دانشجویان و نهادهای
دولتی و حاکمیتی همراه میشود که توجه به موضوع اوقات فراغت را ضروری
مینماید، مخصوصاً برای فعالان فرهنگی که در طراحی و برنامهریزی فعالیتهای
فرهنگی تربیتی باید به آن توجه ویژه نمایند. مسئله اوقات فراغت از چنان
اهمیتی برخوردار است که کارشناسان از آن به مثابه آیینه فرهنگ یک جامعه یاد
میکنند، به این معنا که چگونگی گذراندن اوقات فراغت افراد یک جامعه به
میزان بسیار زیادی معرّف خصوصیات فرهنگی و ارزشهای آن جامعه است و اگر
مخاطب و جامعه مورد نظر بر نگاه دینی و معارف اسلامی شکل گرفته باشد، لازم
است علاوه بر اهمیت و توجه ویژه به این مقوله، خود را مجهز به نگاه دینی در
مسئله اوقات فراغت نمائیم.
از ویژگیهای انسانِ مورد قبول
پروردگار متعال این است که دائماً در حال کار است چرا که او مبتنی بر
ایمان، دارای میدان عمل صالح است. «الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ
الصَّالِحَاتِ» یعنی سیمای یک انسان مؤمن بر اساس ایمان و رفتار صالحانه و
عملکرد پسندیده شکل میگیرد. قلب و روح و جسم انسان مؤمن تماماً در حال کار
است و شما هیچ وقت انسان مؤمن را از این اشتغال خارج نمیبینید و فراغتی به
معنای مصطلح پیدا نمیکند. او دائماً در بُعد جوانحی یعنی قلب و در بُعد
جوارحی یعنی عمل مشغول است.
مبتنی بر این نگاه، اشتغال برای
انسان مؤمن اصل بوده و فراغت فرع بر آن تعریف میشود. همانطور که در آیه
شریفه میفرماید: «إِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ» به
محض فراغت از یک کار، کار بعدی را شروع کن. این یعنی اصل بر فعالیت و
اشتغال است. فراغت به این معنا که تو از کاری دست بکشی و بخواهی در حوزهای
بلاتکلیف و در یک میدان بدون عمل قرار بگیری از لحاظ دینی پذیرفته شده
نیست. اما به جهت طبع زندگی دنیایی که خستگی جسمی و فشار روحی و
استرسها و این زندگی ماشینی را دربردارد، انسان به نیرو گرفتن احتیاج پیدا
میکند و این نیروگیری در یک حاشیه ضروری به نام فراغت، خودش را نشان
میدهد. نکته مهم در نگاه دینی برای فراغت این است که اگر بخواهم توان جسمی
و روحی و آرامش فکری خودم را برای یک اقدام مجدد آماده کنم باید به یک
شاخصه مهم توجه داشت یعنی فراغت باید فراغتی سالم و صحیح باشد.
فراغتهای
انسان مؤمن از دو جهت دچار آسیب میشود. اولین آسیب وقتکُشی است یعنی
فرصت فراغتی مثل ایام نوروز را - که من خسته از یک سال تحصیل، تدریس، کار
اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و... هستم - بیاعتنا بگذرانم و فرصت را از دست
بدهم. دومین آسیب این است که در این فرصت کار ناپسند یا رفتار ناشایستی
انجام بدهم. در نگاه ما در روز قیامت انسان نمیتواند قدم از قدم بردارد
مگر به چند سوال پاسخ دهد که یکی از آن سوالها این است: عمرت را چطور
گذراندی؟ و ما باید برای تک تک ثانیهها جواب دهیم. طبق گزارش و
آمارهای جهانی طی یک سال، 80 روز از عمر یک انسان به اوقات فراغت اختصاص
مییابد یعنی 1920 ساعت! این رقم حدود 23 درصد از عمر انسان در طی یک سال
است. البته این یک استاندارد جهانی است و میتواند ناظر به کشور، اقلیم و
قارههای مختلف تغییر کند. به طور کلی اگر این رقم را در طی 70 سال عمر
متوسط یک انسان در نظر بگیرید رقم قابل اعتنایی خواهد شد یعنی چیزی نزدیک
به 134400 ساعت فراغت! توجه به مسئله تعطیلات نوروز 94 و تقارن آن با
ایام فاطمیه این فرصت را فراهم میسازد تا در برنامهریزیهای خود به این
امر نیز توجه داشته باشیم که ارائه الگوی مطلوب در بهرهمندی از اوقات
فراغت در راستای تعالی فکری و معرفتی و اجتماعی مخاطبین هیأت بسیار مؤثر
خواهد بود.
مطلب چهارم:مبنای عمل مؤمن مسلمان تعطیلات
نوروز امسال همچون سال گذشته همزمان با ایام فاطمیه بوده و روز شهادت حضرت
زهرا(س) به روایت 95 روز در اولین روزهای عید خواهد بود و این تقارن اولین
بار نبوده و قطعاً آخرینبار هم نخواهد بود. همچنان که این تقارن با دیگر
ماههای قمری نیز به وجود میآید. نوع مواجهه جامعه دینی با اینگونه
مقولات خالی از افراط و تفریط نبوده و برخی در پی مقابله با نوروز و برخی
به دنبال آسمانی و اسطورهای جلوه دادن آن میباشند. در حالی که روش مؤمن
مسلمان و شیعه خردمند کاملاً متفاوت است. او بر اساس عقل با درایت و بصیرت
تدبیر مینماید.
اولاً: بر اساس آنچه که در مطلب بهار و عید
نوروز اشاره شد هیچ منافات و یا تعارضی بین نوروز و فاطمیه نخواهد بود.
آداب خوب و پسندیده عید نوروز که از سنتهای مورد تأکید اسلام نیز میباشد،
از صله رحم و دید و بازدید گرفته تا هدیه دادن و دستگیری از مستمندان
و... تماماً طوری است که در سیره اهلبیت (ع) نقل شده و ما به انجام آن
سفارش شدهایم. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند «اگر میتوانید هر روز را نوروز
کنید؛ یعنی در راه خدا به یکدیگر هدیه بدهید و با یکدیگر پیوند داشته
باشید»؛ اما اگر کسی گمان کند که عید نوروز الزاماً یعنی جشن و سرور و فعل
حرام انجام دادن، این یک فکر سفیهانه بوده و انجام این اعمال در غیر تقارن
با فاطمیه نیز نشان از غفلت و لاابالیگری دارد و انجام آن در نوروز یک
حرکت ضدارزشی و بیاحترامی به ساحت مقدس اهلبیت (ع) خواهد بود.
ثانیاً:
اگر به فرض آنچه در فرهنگ ملی ایرانی آمده با عقاید و ارزشهای اسلامی
سازگاری نداشته باشد و انجام آن باعث مفسده گردد، اینجا حوزه امتحان فرد و
جامعه دینی است. وقتی که امتحان بین یک امر حلال و یک امر حرام باشد
میزانِ تقوا و پایبندی انسان به عقاید دینی مورد امتحان قرار میگیرد؛ اما
اگر بین یک ارزش و مستحب دینی با امر مباح اجتماعی باشد، اینجا حوزه امتحان
تعلقات و گرایشهای قلبی انسان است که آیا مبادی میل او با میل و اراده
الهی و جریان حق هماهنگ است یا نه و از مصادیق شیعیان واقعی است که
امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) فرمودند: «انّ الله عزَّوجل اطلع عَلی
الارضِ فَاختاَرنا وَ اَختارَ لَنا شِیعة ینَصُرونَنا و یَفرَحُونَ
لِفَرحِنا و یَحزَنُونَ لِحُزنِنا و یبذلونَ انفُسَهم و اموالهم فینا اولئک
مِنا و معادهم الینا» و یا اینکه برای حوزه میل و حب و علاقهمندیهای خود
جایگاهی مستقل قائل است و بر اساس هوی و هوس حرکت میکند.
ثالثاً:
اگر شباهت هدفی است که با تأسی و الگوپذیری از وجود اهلبیت (ع) و به ویژه
زهرای مرضیه (س) در فاطمیه خواهیم داشت هم چنان که امام زمان(ع) فرمودند:
«فی إبنَة رسُولِ اللهِ (ص) لِی أسوَهٌ حَسَنَهٌ» زیبنده و پسندیده است
برای ما که در ایام حزن اهلبیت به حزن آنها محزون باشیم که امام حسن
عسکری(ع) فرمودند: «لَیسَ مِنَ الاَدَبِ اِظهارُ الفَرَحِ عِندَ
المَحزونِ» اظهار شادمانی نزد انسان غمگین دور از ادب است. لذا فرهنگ و
آداب و رسوم پسندیده و اسلامی نوروز هیچگونه تعارضی با عزاداری در شهادت
حضرت فاطمه زهرا سیدﺓ النساء العالمین ندارد و خوب است که مؤمنین در کنار
خانهتکانی، صلهرحم، دستگیری از مستمندان، ضیافت میهمانان و ... در اقامه
عزای حضرت نیز فعال بوده و ضمن برگزاری مجالس روضه و یا حضور در برنامههای
عزاداری باعث خشنودی پیامبر اکرم (ص) گردند که فرمود: «فاطِمَة بِضعَة
مِنّی و مَن اَحَبَّـها فَـقَـد اَحَبَّنِی».
مطلب پنجم:هیأت و برنامهریزی فرهنگی رهبر
فرمودند: اون نامرد را هم نگویید!1- تقارن نوروز و فاطمیه، فرصتی است برای
ما در تبلیغ چهره به چهره از منزلت و سیره فاطمه زهرا (س) قدرشناس جلسات
صله رحم و دید و بازدیدهای این ایام باشیم و در راستای ترویج فرهنگ فاطمی
تلاش کنیم. 2- به هیچوجه تلاش نکنیم که با گفتار و رفتار خود در ضدیت
با نوروز مردم را در برابر و تقابل با ارزشهای دینی و ساختار هیأت قرار
دهیم، جذب حداکثری مبنای عمل در برنامه ها باید باشد. 3- اصل عالی امر
به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنیم، اگر مردم در فاطمیه برخی از آداب و
حرمتهای آن را رعایت نکردند آنها را دشمن دین و اهلبیت نشماریم، خوبیها و
امتیازات آنها را تعریف و تمجید کنیم و در انتخاب مسیر ثواب آنها را
رهنمون باشیم.
4- اهلبیت هم چنان که الگوی جهاد و شهادت
میباشند بهترین الگو برای زندگی اسلامی میباشند، نوع تعاملات اجتماعی و
رفتارهای خانوادگی فرد مؤمن باید بازتاب هر دو جنبه الگویی اهلبیت (ع)
باشد. باید مردم خوب زندگی کردن را نیز از بچه های هیأت ما بیاموزند. 5-
فرصت تعطیلات نوروز امکان حضور خانوادگی افراد را در مراسم عزاداری هیأت
به خوبی فراهم کرده است، ضمن توجه و برنامه ریزی دقیق در دعوت و مشارکت و
حضور خانوادگی افراد در هیأت فاطمیه، برای تمامی افراد خانواده برنامهریزی
خوب فرهنگی تربیتی داشته باشیم و تجربه ای شیرین و بهرهمندی خوب خانوادگی
از سفره بیبی دو عالم را برای خانوادهها فراهم کنیم.
6- زهرای
مرضیه (س) الگوی ویژه برای زنان جامعه دینی است، نقش دختری، همسری، مادری و
اجتماعی به همراه سیره رفتاری ایشان در ذیل هر یک از این نقشها هویت اصیل
دختران و زنان جامعه ما را بازآفرینی خواهد کرد. لذا با پرداختن نقشهای
اصیل زن مسلمان از طریق سخنرانی، مسابقه کتابخوانی، مداحی، نمایشگاه و...
در برداشت حداکثری از این موضوع تلاش کنیم. 7- برای زوجهای جوان هیأت،
که نوروز امسال اولین عید زندگی مشترکشان میباشد توجه و برنامه ویژه داشته
باشید. کاری کنیم که زوج مذهبی و هیأتی ما شخصیتی مورد پسند در فامیل همسر
خود جلوه کند و از رفتارهای افراطی و از عدم توجه به خانوادههای فامیل
پرهیز کنیم.
8- جریان شیعه انگلیسی، فاطمیه را بستری برای ایجاد
تفرقه و حرکت بر علیه جریان وحدت میداند. توهین و یا مطالبی که تلقی به
توهین میشود را بیان نکنیم، یکی از خطبای کشوری میفرمود: در یک جلسه
سخنرانی گفتم (اون نامرد چنین و چنان کرد) بعد از جلسه رهبر معظم انقلاب
فرمودند: (اون نامرد را هم نگویید.) 9- فاطمه زهرا (س) با وصف
ریحانهالنبی عامل وحدت بین شیعیان و اهلسنت میباشد، فرصت نوروز در مناطق
سنینشین ما نیز با آداب و رسوم خاص ملی و مذهبی همراه است اگر این مناسبت
با ذکر و یاد ریحانهالنبی همراه شود، میتواند عامل وحدت و حضور برادران
اهلسنت در مراسم فاطمیه باشد. البته آنچه تا به حال مشاهده شده ارادت و
محبت اهلسنت ایران به فاطمه زهرا (س) است. 10- برنامهریزی هیأت به جهت
حضور مردمی به مناسبت نوروز و ترویج سیره فاطمی و علوی در عیادت از
بیماران و سالمندان، سرکشی به ایتام، فقرا و محرومان و ... .
11-
طراحی حضور اجتماعی هیأت به جهت مکان برگزاری مراسم فاطمیه در شهر به هدف
عمومیت بخشی به عزای فاطمی و طراحی و اجرای برنامههای متنوع شهری برای
پوشش مخاطب عمومی که بعضاً تحت برنامه هیأت قرار نگرفتهاند. 12- توجه
به ظرفیت مسافران نوروزی به خصوص استانهای پر مسافر، در اماکن زیارتی،
مراکز تفریحی و محل اسکان نوروزی به جهت ارائه خدمات فرهنگی، برگزاری
نمازهای جماعت، نمایشگاههای تصویری و تجسمی. 13- طراحی و تولید آثار
نوشتاری، تبلیغاتی، سمعی و بصری، مولتیمدیا با مفاهیم و ارزشهای فاطمی و
با امکان نشر آسان، جهت حضور رسانههای فعال.
مطلب ششم:نظرات و فتاوای مراجع عظام مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(مدظلهالعالی) در قسمتی از پیام خود به مناسبت آغاز سال 92: «به
هممیهنان عزیزمان عرض میکنم توجه داشته باشند که ایام فاطمیه در اواسط
روزهای عید است و تکریم و احترام این ایام برای همه ما لازم است.»
محضر مبارک مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته) : با اهداء سلام و تحیت؛ نظر
مبارکتان را نسبت به برگزاری مراسم جشن عیدانه در فروردین ماه سال 1393 که
بعضی از روزهای آن مصادف با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) میباشد، مرقوم
فرمایید. بسم الله الرحمن الرحیم احترام ایام شهادت بانوی اسلام
فاطمه زهرا (س) بر همه لازم است بنابراین ایام فاطمیه اوّل 13، 14 و 15
جمادی الاولی و همچنین ایام فاطمیه دوم 1، 2 و 3 جمادی الثانی باید به
مراسم سوگواری آن حضرت اختصاص داده شود و از برکات آن بهرهمند گردند. ولی
در بین این دو ایام، برگزاری مراسم دیگر (با رعایت تمام موازین شرعی)
مانعی ندارد. ضمناً انجام مراسم سال نو مانند دید و بازدید، خانه تکانی،
نظافت و امثال آن نیز مانعی ندارد. همیشه در سایه لطف پروردگار و عنایت آن
حضرت موفق باشید.
محضر مبارک مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(دامت برکاته) : با سلام و احترام؛ ضمن
عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) دختر گرامی
پیامبر اسلام (ص) بفرمایید با توجه به معلوم نبودن دقیق تاریخ شهادت آن
بزرگوار، بهترین ایام جهت عزاداری برای حضرت چه روزهایی است؟ و بهترین نوع
عزاداری در این شهادت عظمی چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم علیکم السلام و رحمة الله نسبت
به روز شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) اقوال مختلفی ذکر شده است،
لکن آنچه بیشتر مورد توجّه علماء واقع شده است فاطمیه اول و فاطمیه دوّم در
ماه جمادی الاولی و جمادی الثانیه است؛ و شایسته است که شیعیان از روز
سیزدهم جمادی الاولی تا سوّم جمادی الثانیه، سوگوار و با انجام مراسم
عزاداری آن حضرت، ارادت و مودّت خود را به اهلبیت (ع) اظهار نمایند، و از
انجام مراسمی که موجب وهن مراسم شهادت آن حضرت است اجتناب نمایند. و
بهترین عزاداری، بیان فضائل و مناقب و مصائب آن حضرت و ذکر اخلاق و سیره
عملی و دفاع ایشان از امام مظلوم حضرت امیرالمؤمنین (ع) است که در همه
اعصار باید برای مردم تبیین شود.