عقیق:پرستش و تقدّس از ديرباز در ميان اقوام مختلف وجود داشته و عبادت، جايگاه ويژهاي در بين اديان و مذاهب به خود اختصاص داده است. دين اسلام نيز در اين خصوص مستثني نبوده و در اين بين زيارت قبور، توسل نمودن و شفاعت خواستن از اهم امور ديني تلقي ميگردد. مزارات و زيارتگاهها با پذيرفتن شمار عظيمي از علاقهمندان و مريدان، تأثيرات بسياري را در زندگي مردم مسلمان گذاشته و تحولات سياسي، اجتماعي و حتي اقتصادي را سبب گشتهاند. اماكن مقدسي كه قدرت تأثير گذاري در ابعاد مختلف زندگي، حتي به لحاظ روحي و رواني ميتواند داشته باشد. محلّ دفن يك شخصيت مذهبي ـ تاريخي، توسعة عمراني را به همراه داشته و با جذب زائر و جهانگرد، منبع درآمدزايي براي اهالي آن ديار به شمار ميرود. گر چه عُلقههاي مذهبي و اعتقادات و باورهاي مردم، تعامل خاصي را ميان آنها و جايگاههاي مقدس اسلامي رقم زده و دلبستگيهاي موجود را بيش از پيش نمايانتر ميسازد. (۱)حج علاوه بر جنبهٔ عبادي از همان روزگار پيامبر، اهميت سياسي روز افزوني داشته و همين مسئله در كنار نقش مهم شهرهاي مكه و مدينه در رساندن اخبار و حوادث مهم جهان اسلام و تبادلات فرهنگي و ارتباطي آن را به آوردگاهي سياسي بدل كرده است. اين فريضهٔ الهي يكي از اركان مهم نزديكي دلهاي مسلمين، جوامع مسلمان و دول كشورهاي اسلامي ست تا با يكپارچگي، همدلي و رسيدن به اهداف مشترك در جهت حل مسائل و مشكلات خود گام بردارند.
حج آوردگاهي براي تعامل است؛ تعامل ميان حجاج جهت افزايش عزت مسلمين و در اين بين همهٔ كشورهاي اسلامي ميتوانند تاثير بسزايي براي بالا بردن سطح ارتباطات سياسي خود داشته باشند. حج، عبادت و پرستش حضرت حق، در بهترين شكل ممكن است. اين فريضه بزرگ الهي، با ديگر عبادات تفاوتهاي بسيار دارد; زيرا حج، نقطه پيوند «عبادت» با «سياست» و مركز اتصال پرستش خداوند با مسائلي; چون سياست، اجتماع، اقتصاد و فرهنگ است. چنانكه حضرت امام خميني (ره) گفتهاند: «اهميت بُعد سياسياش كمتر از بعد عبادياش نيست. بُعد سياسي علاوه بر سياستش، خودش عبادت است.» (۲) و هيچگاه نميتوان حج را از دو خصيصه «عبادت» و «سياست» جدا كرد. بلكه اين دو، تار و پود حج را تشكيل ميدهند
قرآن مجيد ميفرمايد: خداوند كعبه بيت الحرام را وسيله براي سامان بخشيدن به كار مردم قرار داده است (۳) پس ميتوان گفت حج فقط يك عمل عبادي نيست بلكه حركتي است براي سامان بخشيدن به اوضاع اجتماعي و سياسي مسلمانان.
بطور كلي ميتوان گفت: حج مهمترين مناسك ديني در آيين مقدس اسلام است كه سالانه ميليونها نفر از مسلمانان سراسر جهان را در اجتماعي بزرگ گرد هم ميآورد. تا بزرگترين همايش عبادي و سياسي جهان اسلام را پديد آورند. پرداختن به ابعاد اين مهم، ميتواند ما را در شناخت كامل اين پديدة چند وجهي ياري رساند.
وجود اين اجتماع عظيم ميتواند با خود تاثيرات فراواني براي ايجاد همبستگي و حل مشكلات جوامع اسلامي به همراه داشته باشد.
مراسم حج نقطهاي براي ايجاد ارتباط بين افراد و گروههاي مختلف اجتماعي تا با تبادل نظرات، افكار و عقايد اجتماعي و سياسي خود به اهداف مشترك دست يابند و اين همايش ميتواند از جهات مختلف بر معادلات سياسي دنيا تاثير چشم گيري بگذارد.
آنچه كه مطرح است نقش، اهميت و تاثير اعمال ديني بخصوص فريضهٔ حج در زندگي فردي و اجتماعي مسلمانان ميباشد. هر كدام از اعمال و مناسك ديني سفارش شده توسط خداوند حكيم در قرآن مجيد به تنهايي داراي ويژگيها، بركات و اهميت خاصي است كه عمل به آنان ضامن بقاي هر جامعهاي ست.
در تاريخ اسلام، موارد مشابهي از اين حركتهاي سياسي ديده ميشود كه گروهي براي اجراي سياستهاي خويش از مراسم حج بهره ميبردند; چنانكه معاويه مسأله جانشيني يزيد را در سفر حج مطرح كرد و منصور دوانيقي در سال ۱۳۶ (ه. ق.) امير الحاج شد و در همان مراسم، به نفع خود بيعت گرفت. همچنين حضرت ابوذر در زمان عثمان، يك سال به حج رفت و در كنار كعبه، ضمن نقل رواياتي از پيامبر صل الله عليه و آله و سلم درباره دوستي با عترتش، از وضع موجود انتقاد كرد و نيز عمل سيد الشهدا عليه السلام در ايام حج و سخنراني انقلابي آن حضرت در ميان جمعيت، نمونه بارز استفاده سياسي از حج است كه حتي براي اين منظور چند ماه در مكه توقف كرد تا موسم حج فرا رسد و مردم از سراسر عالم در اين مكان جمع شوند و حضرت به تبليغ بپردازد. (۴)
حضور مسلمانان از كشورهاي مختلف با ديدگاههاي خاص سياسي خود و همچنين حضور مقامات عالي رتبهٔ دول مسلمان در كنگرهٔ عظيم حج فرصتي است براي تبادل افكار و انديشهها.
اما سئوالاتي كه مطرح است اين است كه اين فريضهٔ ديني چه نقشي بر تعاملات و ارتباطات سياسي دارد؟
چگونه ميتوان از اين ظرفيت عظيم براي افزايش ارتباطات سياسي استفاده كرد و عوامل بلا استفاده ماندن اين ظرفيتها كدامند؟
در روابط سياسي و بين الملل پيوسته دو الگو مورد توجه قرار گرفته يكي الگوي رفتار مبتني بر قدرت و ديگري الگوي رفتار مبتني بر ارتباطات كه در الگوي دوم تمامي تعاملات مولد نوعي ارتباط است.
با توجه به اين الگو ميتوان حج را به شكل يك سيستم عظيم و باشكوه متشكل از ميليونها سيستم ارتباطي همپوش كه همانا زوار خانه خدا هستند تصور نمود. اگر حج را نوعي ديپلماسي بدانيم ميتواند به يك سيستم ارتباطي گسترده كه همهٔ جهان را در بر ميگيرد تبديل كرد.
يكي از مولفههاي ارتباطات سياسي وسايل ارتباط جمعي هستند كه عامل نيرومند جامع پذيري محسوب ميشوند به همين علت پوشش خبري كنگره حج توسط رسانههاي كشورهاي اسلامي ميتواند نقش بسزايي در انعكاس افكار و عقايد ديني و سياسي جوامع مسلمان ايفا كند چرا كه ديپلماسي رسانهاي حج ميتواند نقش مهمي در شكل دهي و جهت گيري سياسي ارائه دهد.
كنگره حج، ميداني طراحي شده در جهان اسلام است تا مسلمانها بتوانند با اجتماع و بيان مشكلات و ارائه راه حل براي رفع انها زمينه تشكيل جامعه جهاني آماده كنند. اسلام دهكده جهاني را در حج طراحي كرده، مسلمانان در اردوگاهي در يك شب مشخص همه با هم در يك بيابان حاضر شوند و در يك روز مشخص همه با هم قرباني كنند. در ايات و روايات سفارش شده كه حج ترك نشود و مسلمانان حج را سبك نشمارند و به ان پشت نكنند كه تخريب اسلام، كشورها و هلاكت انها را در پي خواهد داشت. بنابراين ميتوان ادعا كرد كه حج براي اين راه اندازي شده كه دين تقويت شود «فرض ا... حج تقويت الدين». اين ماموريت و هدفي است كه شارع مقدس و مكتب اسلام براي قيام، منافع، حل مشكلات طرفيني و دشمنشناسي فرض كرده است.
بزرگترين هدفي كه در حج مورد نظر است، اينكه ملتها بتواند پيامهاي خودشان را برسانند، جمهوري اسلامي ايران كه در بين كشورهاي اسلامي به عنوان كشور الگوست و بيش از ۳۰ سال تجربه مردمسالاري دارد و هيچ كشوري در جهان اسلام اين تجربه را ندارد، ميتواند كارهاي مهمي انجام دهد و برنامههاي حكومت ديني را به عنوان الگو به جهان اسلام ارائه كند. پيامرساني جمهوري اسلامي ايران به ساير ملتها ميتواند يكي از بزرگترين مسائلي باشد كه در حج ابراهيمي مورد توجه قراربگيرد، تا انتقال اين تجربه باعث قوام، ايستادگي و استحكام ملتها شود.
بزرگترين ماموريتي كه حج ايجاد ميكند ماموريت پيامرساني و تبادل اطلاعات است كه متاسفانه فضاي عربستان سعودي اجازه اين كار را نميدهد. هدف مسؤولان سعودي اين است تا حج به حركتهاي فردي تبديل شود و قابل كنترل باشد و خروجي و نتيجه خاصي هم نداشته باشد، اكنون متاسفانه داستان حج اينگونه است.
حج آوردگاهي براي تعامل است، بايد پيامهاي حج به مسلمانان جهان گفته شود، بايد بتوان اثبات كرد كه «ان العزه لله». عزت در سايه چاپلوسي بعضي از كشورهاي اسلامي و غير اسلامي در درگاه مستكبران به دست نميايد. به مسلمانان سفارش شده كه يهود و نصاري را به دوستي نگيريد، ايجاد ارتباط با صهيونيستها در جهان اسلام و در كشورهاي عربي به نفع كيست؟ در حج بايد اين پيامها زنده شود. (۵)
در ايام حج بايد «اشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ» و «رُحَمَاء بَيْنَهُمْ» باشيم. (۶) اگر عين پيامهايي را كه اسلام ارائه كرده انجام نگيرد، دشمنان برنامه زندگي را براي مسلمانان طراحي ميكنند و كشورهاي جهان اسلام را با يكديگر درگير كرده تا جهان اسلام مطلوب انها شكل گيرد. درحاليكه مناسك حج به دليل ارايه برنامههاي هماهنگ و يكسان در يك برهه زماني خاص زمينه وحدت و همدلي بين همه مسلمانان را فراهم ميسازد.
اما سؤال اين است كه چرا در محيط خارج از حج فراموش ميكنيم كه ان كارهاي ما يك نماد بود، نماد شيطان اكبر كه در صبح روز دهم رمي و رجم ميكنيم و از او برائت ميجوئيم نماد خارجي ان صهيونيست و استكبار است كه به جان جهان اسلام افتادند.
چرا اين پيامها در مراسم حج ميان مسلمانان رد و بدل نميشود؟ وظيفه ما در اين دوران و در اين حج اين است كه حجي را به نمايش بگذاريم كه دشمن از اين همايش بزرگ جهاني ملل اسلامي بترسد، اگر چنين شود نشان دهنده اين است كه حج ما ابراهيمي بوده است، اگر اين طور نيست، نشان دهنده اين است كه فاصلهها زياد است و ما بايد تلاش كنيم كه با اطلاعرساني اين فاصلهها را كم كنيم.
از پيامهايي كه در حج فراموش شده بود قضيه برائت از مشركين بود، در زمان رسول ا... (ص) حج محل عقدها و پروتكلهاي كلان بينالمللي مانند پيمان عقبه بود.
همچنين با تشكيل حلقههاي قراني در مسجدالحرام، ايات برائت در ايام حج براي مردم و در مجمع عمومي تلاوت شد. اينها جنبههاي عمومي و سياسي حج است كه از انها غفلت شده و تنها به جنبه فردي حج تكيه شده است.
سعادت فرد در گرو سعادت جامعه است، احاد وقتي توانستند به هم بپيوندند ان وقت سعادت حاصل ميشود.
اصالت با جامعه پاك است؛ از امام موسي كاظم (ع) روايت داريم كه در جامعه اسلامي پاك بعضي از گناهاني كه افراد انجام ميدهند بخشوده ميشود؛ چون كلان جامعه پاك است، اما عكس اين حالت؛ در جامعهاي كه راس هرم ناپاكان باشند، خيلي از اعمال خوب و پاك صالحان كه عبادت ميكنند مورد قبول قرار نميگيرد؛ چون راس جامعه خراب است. حج يك ظرفيت جهاني است و اين ظرفيت را دارد تا اعمال فردي و عبادي را در قالب يك روح جمعي براي اصلاح امور مسلمين در گام اول، و سپس اصلاح امور جهاني به نمايش بگذارد. اگر بتوان حج را در اين الگوي اصلي انجام داد، طبيعتا اولين بهرهور و اولين كسي كه فوايد آن را ميبيند و تجربه ميكند، جهان اسلام است كه به عزت و اعتلاي جهان اسلام و فلاح و رستگاري ملتها و آحاد جامعه مسلمين منجر خواهد شد.
دومين بهرهور از نتايج برگزاري حج واقعي، جهان غيراسلام خواهد بود؛ اينها وقتي به چنين مجموعهاي كه در سه روز ثابت در سال چند ميليون مسلمان در يك صحرا جمع شوند و به لباس ثابت، مشخص، ساده، بدون هيچ رنگ و و بدون هيچ نمادي، حضور داشته باشند، نگاه كنند، تحت تاثير قرار ميگيرند.
نگاه بيرون از اسلام به اين مجموعه جهاني مطمئنا آنها را تحت تاثير قرار ميدهد، مگر ممكن است چنين همايش بزرگ جهاني با چنين شرايطي كه عرض كردم برگزار شود و ديگران به عنوان يك پديده معمولي به آن نگاه كنند؟ اگر بتوانيم الگوي خودمان را به عنوان مردمسالاري اسلامي در جهان اسلام معرفي كنيم كه مسلما الگوي دين ماست، جوامع در پرتو اين تجربه ميتوانند به سعادت برسند و آزادي و امور دنيايي و اخرتي مردم تامين ميشود و مردم به آينده اميدوار ميشوند. منتها مشكل ما در اين است كه ايجاد تفرقه دشمنان در جهان اسلام اجازه نداده كه اسلام آن پيكره زيبا و شفاف خودش را به انسانهاي آزاده روي زمين نشان دهد، اكنون دشمنان ان قدر فضا را با صحنهسازيهاي جعلي آلوده كردهاند كه متاسفانه آزادگان جهان اين زيبايي را نميبينند.
يكي از مسائلي كه مانع استفاده از ظرفيتهاي حج در حل مسائل سياسي شده است نگاه صرف عبادي به اين فريضهٔ الهي از سوي بعضي از حجاج و كشورهاي اسلامي ميباشد چرا كه بعضي از اين جوامع حج را يك عمل صرف ديني و نه سياسي مورد توجه قرار ميدهند.
عاملي ديگري كه باعث كم رنگ شدن ارتباطات سياسي در ديپلماسي حج گرديده عدم وجود نهاد؛ تشكل و يا سازماني واحد از سوي كشورهاي اسلامي براي برگزاري جلسات هم انديشي و كنفرانسهاي سياسي و اجتماعي در طول برگزاري مناسك حج از سوي مقامات و نخبگان اين كشورهاست چه بسا شكل گيري اين مجمع بتواند بسياري از مشكلات و تنگناهاي سياسي؛ اقتصادي؛ اجتماعي و فرهنگي جهان اسلام را حل نمايد.
نتيجه گيري
حج يك عمل سياسي و عبادي و اقتصادي است و بايد گفت حج بيسياست حج نيست چرا كه هم انديشمندان اسلامي و هم صاحب نظران و دولتهاي معاند با دين مبين اسلام به آثار و فوايد حج براي جوامع مسلمان پي بردهاند فلذا اين فريضهٔ الهي تاثير ونقش بسيار بالايي در حل مشكلات مسلمانان، اتحاد و يكپارچگي آنها البته در سايهٔ ارتباطات و تعاملات سياسي و اجتماعي دارد.
وجود عناصر مختلف پيام دهنده و گيرنده در حج، تكنولوژيهاي روز دنيا و وسايل ارتباط جمعي ميتوانند عاملي براي انتقال پيام حج باشند چرا كه در خصوص حج بايد از اصطلاح ديپلماسي حج نام برد، يك ديپلماسي قدرتمند كه ميتواند باز كنندهٔ گرههاي كور ارتباطي جوامع اسلامي باشد.
البته توجه به جنبههاي سياسي حج از سوي كشورهاي مسلمان، برگزاري همايشهاي سياسي اجتماعي همزمان با مناسك حج در سرزمين وحي و تعامل بيشتر دولت عربستان سعودي ميتواند كمك شاياني به تحقق اهداف و آرمانهاي دين مبين اسلام كند و بايد اذعان كرد كه حج آوردگاهي ست سياسي در سايهٔ ارتباطات سياسي صحيح ميباشد
محمد علي رشادي
پي نوشت ها:
۱- يوسفي جولندان، ۱۳۸۷
۲- حج در كلام و پيام امام خمينى (قدس سره)، ص۶١
۳- الاحتجاج، ج٢، ص٢٩۶
۴- مائده. آيه ۹۷
۵- تشكيل «دهكده جهاني» راهبرد سياسي حج است، محمود واعظي
۶- فتح: ٢٩.
منبع:حج
211008