پاسخ به شبهاتي پيرامون امام زمان(عج)؛
اگر نام حضرت مهدى (عليه السلام) در قرآن نيست، ولى صفات وخصوصيات حکومت او در قرآن وارده شده است
عقیق: يكي از شبهاتي كه منكران وجود امام زمان(عج) بر طبل آن مي كوبند " عدم وجود نام امام زمان در قرآن" است.در
پاسخ به اين شبهه بايد گفت: قرآن کريم براى معرفى شخصيت هاى الهى از سه
راه وارد مى شود، ودر هر موردى طبق مصالحى از شيوه خاصى پيروى مى کند. گاهى
معرفى با اسم، گاهى معرفى با عدد، وگاهى نيز معرفى با صفت.اگر نام حضرت مهدى (عليه السلام) در قرآن نيست، ولى صفات وخصوصيات حکومت او در قرآن وارده شده است.اصولا
قرآن در معرفى افراد، مصالح عالى را در نظر مى گيرد. گاهى مصالح ايجاب مى
کند تنها به صفات افراد بپردازد، چنان که درباره حضرت مهدى (عليه السلام) و
حكومتي كه توسط آن حضرت برقرار مي شود، جريان از اين قرار است که:اولا:
تشکيل چنين حکومتى، در مواردى صريحا ودر موارد ديگر به طور اشاره در قرآن
وارد شده است. آياتى که در سوره (توبه) و(صف) از انتشار وگسترش اسلام در
سطح جهانى نويد مى دهد، مانند: لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ
كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؛ يعنى تا آن را بر همه اديان پيروز سازد هر چند
مشركان خوش نداشته باشند(1)، اشاره به تشکيل اين حکومت است. زيرا مفسران
گويند: مضمون اين آيه را که پيشگويى از گسترش فراگير وهمه جانبه اسلام در
سطح جهان است، هنوز تحقق نپذيرفته است.از
اين گذشته، در آيه 106 سوره انبياء مى فرمايد: (ما پس از ذکر، در زبور
نوشتيم که بندگان شايسته من، وارث زمين خواهند بود). آيه شريفه نويد مى دهد
که صالحان، وارثان زمين خواهند بود وحکومت جهان را به دست خواهند گرفت.
وبه اتفاق تاريخ بشر، هنوز اين وعده الهى تحقق نپذيرفته و اراده خداوند به
بر اين است كه حكومت جهاني توسط امام زمان عحل الله تعالي فرجه الشريف محقق
شود.ثانيا:
اگر نام اصلى امام زمان (عليه السلام) را نبرده، به خاطر مصلحتى است که
براى اهل فضل ودرک مخفى نمى باشد، زيرا به همان علت که نام اميرالمومنين
عليه السلام را نبرده، نام آن حضرت را نيز ذکر ننموده است. اگر نام اين
پيشوايان گرامى را مى برد، کينه هاى ديرينه (بدر واحد وحنين) بار ديگر زنده
مى شد، ولذا مطلب را به صورت کلى مطرح کرده وفرموده است: (بندگان شايسته
من، وارث زمين خواهند بود). نام بردن از گذشتگان، مانند لقمان وذى القرنين،
قابل قياس با افراد آينده نيست، درباره گذشتگان، حسدها وکينه ها تحريک نمى
گردد، وافراد سودجو وشهرت طلب نمى توانند از آن سوء استفاده کنند، ولى
بردن نام آيندگان اين محظور را دارد.آيا
تنها ذکر نام، دردى را دوا مى کند؟ آيا فکر مى کنيد که اگر نام امام زمان
(عليه السلام) در قرآن برده مى شد، امکان نداشت که در طول تاريخ، شيادان
وافراد شهرت طلب آنان سوء استفاده نکنند، يا افرادى روى غرض هاى خاص، وجود
او را انکار ننمايند؟ تجربه تاريخى نشان داده است که اگر هم در قرآن صراحتا
نام آن حضرت برده مى شد، باز در طول تاريخ، شيادان ومدعيان دروغين مهدويت
پيدا مى شدند ونام خود را امام زمان ومهدى موعود مى گذاشتند، تا از آب گل
آلود ماهى بگيرند واز نام او وانتظار مردم استفاده نادرست کنند. مگر نام
پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) را در انجيل نبرده است؟ ولى گروههاى
مغرض، از آن بهره بردارى ناجوانمردانه کردند.اين امري است كه با نگاهي گذرا به تاريخ و مدعيان دروغين پيامبري و حتي خدايايي كاملا آشكار است.بنابراين،
مساله مهم، بيان خصوصيات ديگر آن حضرت است که افراد دل آگاه، با شناخت
آنها، مهدى واقعى را از مدعيان قلابى مهدويت باز شناسند.پي نوشت:1) سوره توبه آيه 33منبع:جام211008