وقتی با رئیس خانه مداحان کشور چند روزی پس از مرخص شدن از بیمارستان به گفت وگو نشستیم سال ها نوکری در محضر اهل بیت(ع) را بزرگ ترین لطف و عنایت الهی به خود و از آن به عنوان برترین افتخار زندگی اش نام برد. این مداح پیشکسوت 86 ساله از 10 سالگی به مداحی پرداخته است؛
او می گوید پس از مشکلی که برای صدایش به وجود آمد به سرودن شعر و اصلاح مسایل عقیدتی اشعار مشغول شد.
از چه سالی شروع به شعر گفتن کردید؟
تقریباً 55 تا 60 سال است شعر می گویم. اشعارم را نزد آقا شیخ جواد خراسانی می بردم تا تصحیح کنند. مدتی هم به مشهد نزد آقای میلانی می رفتم تا اشعارم را تصحیح کنند. یک روز ساعت 7 صبح به کتابخانه آقای میلانی رفتم، علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان در آنجا حضور داشتند و آقا سیدمحمد علی، پسر آقای میلانی هم به آنجا آمد. من به آقا گفتم که می خواهم برایتان شعری بخوانم تا آن را تصحیح کنید. پسر ایشان به من گفت که همه می آیند از پدرم فقه و اصول می پرسند تو می آیی شعر می پرسی؟
شما چه جوابی دادید؟
گفتم فقه و اصول در کتاب ها فراوان وجود دارد؛ این موضوع را که می پرسم در هیچ کتابی نیست. البته این نکته را بگویم که آیت الله میلانی شاعر بودند. آن وقت آقای میلانی تبسمی به من کرد و گفت شعرت را بخوان. گفتم که این شعر از «فواد کرمانی» درباره حضرت زهرا(س) است و شعر را خواندم؛ «که نورش در بسیط فرش از عرش برین آمد/ خدا را هرچه رحمت بود نازل بر زمین آمد.» علامه طباطبایی اخم هایش را درهم کرد و گفت: محدود کردن رحمت الهی روی زمین کفر است.
به آقای میلانی گفتم: اگر این شعر را اینگونه بخوانم که «نورش در بسیط فرش از عرش برین آمد/ خدا را رحمت مخصوص نازل بر زمین آمد» خوب خواهد شد؟ آن وقت گفت اشکالش برطرف شد. درباره تصحیح اشعار بسیار از مرحوم «شاهرودی نمازی» استفاده کردم. از آقای سید محمد وحید شبستری، نکات بسیاری یاد گرفتم. کتابی با نام «قافیه» در حدود 100 صفحه منتشر کردم که قرار است به عنوان کتاب سال انتخاب شود. تا امروز بزرگان ادبیات ایران آنچه درباره قافیه نوشته اند بیشتر از 30 صفحه نبوده است.
شما در محضر استادان بزرگی حضور داشته اید. از آنان برایمان بگویید.
استادانم عاشق بودند و مخلصی اهل بیت(ع) را به من یاد دادند. من در کنار حجت الاسلام سیدعلی اصغر میردامادی، مقدمات را آموزش دیدم. نهج البلاغه را نزد آقای طالقانی در مسجد سپهسالار خواندم، منظومه سبزواری را نزد حاج سید رضی شیرازی که از نوادگان میرزای شیرازی بود، آموزش دیدم. مرحوم آقا شیخ جهان خراسانی هم شعر فارسی و هم شعر عربی می خواند و من شعرهایی را که می خواندم نزد او تصحیح می کردم.
آقای مجتهدی هم از استادان من بودند؛ من سال های 42 تا 45 مدرسه ایشان را اداره می کردم. برای جبر، ترتیل، اتحاد، قیاس، تناسخ، وحدت وجود، اضافه، غلو و... با توجه به آیات قرآن و احادیث جزوه نوشته ام و به تناسب آنها شعر قرار داده ام؛ اما تعداد اشعار آیینی و عاشورایی آن بسیار کم است که در حال تهیه آنها هستم.
از روضه هایتان در روزگاری که گذشت بگویید
وقتی در قدیم به روضه می رفتم در بعضی از جلسه ها 3 قران و در بعضی جلسه ها 5 قران می دادند. در ماه محرم همیشه ابتدا 3 قرانی می رفتم. با همان 3 قران و 5 قرآن است که امام حسین(ع) ما را اداره می کرد. هر وقت به روضه خوانی می رفتم وقتی پاکت می دادند، داخل آن را نگاه نمی کردم که چقدر به من پول داده اند؛ اما بعضی از مداحان می گویند که چرا صاحب مجلس 10 میلیون خرج می کند ولی به ما مقدار کمی پرداخت می کند؟ اما باید بدانیم آنچه صاحب مجلس می دهد حلال است نه آنکه شما از او بخواهید بیشتر دریافت کنید. کار مداح و شاعر، ترویج اصول و فروع دین است. کار مراجع فروع است. مراجع هیچ گاه درباره اصول دین صحبت نکرده اند ولی شاعری که درباره خدا، پیغمبر(ص)، نبوت، امامت و معاد و عدل شعر می گوید اصول دین را ترویج می کند؛ بنابراین شاعر و مداح، حافظ و مروج اصول و فروع دین هستند و باید مراقب باشند مروج و حافظ تصرف، ادبیات زرتشت و مسیحیت و... نباشند.
به نظر شما فردی که نوکری امام حسین(ع) را می کند باید چگونه زندگی کند و چه شاخصه ای داشته باشد؟
من از شما می پرسم مگر زندگی به داشتن فرش و لباس و ثروت است؟ کسی که نوکر است باید ببیند اربابش چه روشی را پیش گرفته است. امامان ما همه ساده زندگی می کردند و سادگی را دوست داشتند. نه اینکه رفاه بد باشد بلکه ما باید به اندازه ای داشته باشیم که زندگی کنیم. خدا را شکر می کنم که به لطف امام حسین(ع) زندگی ام کم ندارد. اینها را من از استادانم که مراجع تقلید بودند، آموخته ام.
مرحوم آقا شیخ جواد خراسانی یک زیلو زیر پا داشت و زاهدانه زندگی می کرد. یک بار ایشان بیمار شدند و من یک مرغ بریان خریدم و برایشان بردم. او با من دعوا کرد که چرا این مرغ را برایم خریده ای؛ به او گفتم شما بیمار هستید. به من گفت دیگر اینکار را نکن. نباید طوری زندگی کنیم که دیگران حسرت زندگی ما را بخورند. زندگی ما باید عادی باشد. بسیاری از دوستانم به خانه من می آیند و به من می گویند با این همه اسم و رسم و شهرت، این وضع خانه ات است. به آنها می گویم هرقدر زندگی را سبک بگیرید، راحت تر جان می دهید. به ابوذر گفتند که چرا برخی افراد سخت جان می دهند؟ گفت: برای اینکه دنیا را آباد کردند و آخرت را خراب و الان هم می خواهند به خرابه بروند. وقتی کسی بزرگ یک قوم می شود باید طوری زندگی کند که دیگران غبطه زندگی او را نخورند.
مداحان چه ویژگی هایی باید داشته باشند؟
مداحان باید کتاب های تاریخی و مقتل را مطالعه کنند. خدا می داند ما هر وقت منبر می رفتیم وضو می گرفتیم و همواره به یاد خدا بودیم. مداح باید ذهنش خالی از پول باشد. این عمل برای شیطان است که خودش را آماده کند که برای پول روضه های دروغ بخواند. مداح و سخنران باید متن گفته و سخنرانی خود را قبل از خواندن آماده کند. برخی افراد بدون مطالعه سخنرانی می کنند که هیچ اثری در مخاطب نخواهد گذاشت. زیرا فردی که در جلسه نشسته است قبل از مصیبت خوانی با کسی که در کنارش نشسته، صحبت می کند بعد از اینکه مداح وارد مصیبت می شود به آن فرد می گوید باقی را بعد می گویم و دست خود را بر پیشانی می گذارد. این گریه نیست حالت گریه یا همان «تباکی» است. یادمان باشد که امام صادق(ع) فرمودند: «درباره ما اگر کسی اشکش جاری نمی شود تباکی کند. اما این درصورتی است که قلبش با تباکی یکی باشد نه متناقض.»
شرح حال استاد از زبان خودش:
مادرم عشق به مداحی را به من آموخت
پدرم متولد محله پامنار بود؛ من نیز در همین محله به دنیا آمدم. در خانه ای که زندگی می کردیم 13 خانوار دیگر هم زندگی می کردند. مادرم همیشه شب های جمعه برای زیارت به سید اسماعیل می رفت. 10 ساله بودم که کتاب «خزاِئن الاشعار» را آورد و زنان را جمع کرد و از من خواست اشعار را بخوانم. من می خواندم و زنان هم گریه می کردند. این شوق از آن موقع در من به وجود آمد. در واقع مادرم سبب ایجاد این عشق در من شد؛ گرچه پدرم نیز بسیار مؤثر بود.
من حالا پس از 70 سال مداحی، ریشه علاقه و کارم را از مادرم می دانم. نوجوان بودم که یک سال نوروز با ماه محرم مصادف شده بود؛ پارچه ای را بر سر چوبی بستم و بچه های محله را جمع کردم تا مراسم سینه زنی راه بیاندازیم؛ من نوحه می خواندم و آنان سینه می زدند؛ «محرم آمد و عیدم عزا شد/ حسینم وارد کرب و بلا شد» صدایم که چند بار پخش شد پاسبان ها به ما حمله کردند، ما هم فرار کردیم. چون بچه بودیم با ما کاری نداشتند و فقط ما را می ترساندند. آژان ها که می رفتند ما دوباره جمع می شدیم و همین نوحه را این بار علیه آنان می خواندیم؛ «کربلا غوغا شده/ آجان گیرها پیدا شده»
تأسیس مؤسسه «بنیاد دعبل خزاعی»
حاج علی آهی از جمله افرادی است که همواره برای رفاه حال مداحان تلاش کرده است. او برای انسجام امور رفاهی و بیمه تأمین اجتماعی مداحان و شاعران آیینی کشور تصمیم گرفت به رهبر معظم انقلاب نامه ای ارسال کند و این کار را هم انجام داد. با شناختی که حضرت آقا از ایشان داشتند دستور تشکیل جلسه ای دادند که نتیجه آن تأسیس مؤسسه «بنیاد دعبل خزاعی» شد که از خرداد 1385 شروع به بیمه مداحان و شاعران آیینی سراسر کشور کرد. آهی اکنون رئیس خانه مداحان است.
تأليفات استاد آهی
-ديوان آهی (2 جلد)
-ديوان آئينه نور (2 جلد)
-فرهنگ اصلاحات قافيه (یک جلد)
-توصيف صنايع شعر كهن فارسی و پيرايش آن با كلک بديع
-فلسفه قيام امام حسين(ع) از ديدگاه عقل (یک جلد)
-شعر و شاعری از نظرگاه قرآن و عترت و سنت در 7 بخش
-درس هایی از علم كلام «نگرشی تحلیلی درباره تصوف و تأثيرات آن در ادبيات آئینی» (یک جلد)
-تنور الافكار روشنی افكار جهت شعر و شاعری و مداحی اهل بيت(ع) (یک جلد)
«حسن آهی»، پسر حاج علی آهی:
پدرم الگوی همیشگی زندگی من است
نقش
پدر در جامعه مشخص است؛ ایشان برای جامعه عزیز هستند؛ اما آنچه که می خواهم تعریف
کنم نقش تربیتی پدرم در زندگی شخصی ام است. من 53 سال دارم؛ از 7 سالگی که از
موتور پدرم هنگام روضه خوانی اش مراقبت می کردم تا بعدها که بزرگ تر شدم به یاد
دارم که روش زندگی ایشان یک روش بوده است. او مانند برخی پدران تغییر ذائقه نمی
داد؛ مثلاً امروز این لباس را بپوشد و فردا مد تغییر کند و نوع دیگری لباس بپوشد.
وضعیت تربیتی، معاش و... متغیر نبوده است؛ آنچه را که رضای خدا در آن بود مراعات می
کرد و ما هم از او الگو می گرفتیم.
بسیاری افراد به ایشان اعتراض می کنند که چرا صحبت های تکراری دارید؟ ایشان جواب می دهند که نماز تکراری است؛ بنابراین نخوانید. در همه زمینه ها به ما تکرار مکررات دارند و به ما توصیه می کنند که «وذکر فان الذکر تنفع المؤمنین» در مورد همه چیز به ما تذکر می دهند حتی اگر صدها بار هم تذکر داده باشند یا اینکه تلویحاً منظورشان شخص دیگری است ولی به ما می گویند تا آن شخص دلخور نشود. ایشان همیشه در همه زمینه ها برایم الگوست و بارها به من گفته است که اگر همه زندگی تان را برای امام حسین(ع) بدهید چیزی به ایشان نداده اید. همین که ما را تشویق و به این مسیر هدایت کرده اند امیدوارم بتوانم گوشه ای از کارهای ایشان را دنبال کنیم و خدا را شاکر هستیم.
«حاج محسن طاهری»، مدیر عامل خانه مداحان اهل بیت(ع):
او جای خود را در دل هر مخاطب باز می کند
«حاج آقای آهی، رجلی الهی و انسانی بامحبت و باصفا هستند که جای خود را در دل هر مخاطبی باز می کند. انسانی که برای خدا کار می کند در دل ها جا پیدا می کند.»
حاج محسن طاهری مداح و مدیر عامل خانه مداحان اهل بیت(ع) با بیان این مطلب می گوید: «هر کسی با ایشان بنشیند نمی تواند از اخلاص، محبت، صفا، ادب و تقوایش نگوید. پدرم که از قدیمی های جامعه مداحی و با حاج آقا آهی هم دوره است جلسات خانگی در نازی آباد تهران به صورت ماهانه و به مناسبت های مختلف بزگزار می کردند و حاج آقا آهی در این جلسات حاضر می شدند و قدم بر چشمان ما می گذاشتند و من از آن زمان در خدمت ایشان هستم.»
این مداح اهل بیت(ع) می افزاید: «حاج آقا آهی همیشه کتاب های جیبی در جیب داشتند که شامل جدولی با محتوای ادبیاتی بود و وقتی به من می دادند مشغول حل کردن آن جدول ها می شدم. افراد بسیار کمی از مداحان درس خوانده حوزه هستند؛ البته برخی از آقایان مانند اکبر کاظمی، سید حسن معطر، اکبر نظری تهرانی مثل حاج آقا آهی جزو مداحانی هستند که به نوعی فاضل و عالم هستند.»
این ذاکر اهل بیت(ع)، یکی از دغدغه های استاد آهی را داشتن بار معنایی و اعتقادی اشعار می داند و می گوید: «ایشان حوزه دیده و محشور با مراجع و از شاگردان آیت الله میلانی، آیت الله میرزاجواد آقا تهرانی، آیت الله رضی شیرازی، آیت الله نمازی شاهرودی و... هستند.»
حاج محسن طاهری، استاد آهی را یک روحانی در کسوت مداحی می داند و می گوید: «ایشان در مقام یک روحانی متأله و عامل به دانسته هایش است. حاج آقا آهی از مراجع گذشته و رهبر معظم انقلاب، اجازه نقل روایت و انجام امور حسبیه و حقوق شرعی را دارند.»
مدیر عامل خانه مداحان اهل بیت(ع) با تأکید بر اینکه استاد آهی، انسان کم نظیری است، می گوید: «اگر خدای ناکرده و زبانم لال، روزی ایشان نباشند جای خالی شان به چشم خواهد آمد. حاج آقا آهی در جایگاه هایی که قبل از تأسیس خانه مداحان حضور داشتند خدمات بسیاری به انقلاب و کشور کردند؛ ایشان سال ها مسئول کمیته انقلاب در زاهدان و آبعلی بودند.»
ســه شـنبه دوازدهـم و چـهـارشـنبه سـیزدهم اسـفند مــاه
١٩:٤٥ | زیـارت حضــرت زهـرا ســـــــــــــلام الله علیها
١٩:٥٥ | احکام ١٩:١٠| قرائت قرآن
٢٠:٢٠ | ســــخنرانی حجت الاســـلام ســـید رضا عمادی
٢١:١٥ | عزاداری توســـط حاج عــبـــدالــرضـــا هــلالی
میدان خراســــان - حسینیه موسی ابن جعفر علیه السـلام