در این جامعه مردمان سخت کوش و پرتلاش اند و از تنبلی و کسالت سخت گریزان، و فرهنگ کار و تلاش بر همۀ اجزای آن حاکم است و قرآن در این جامعه دیگر غریب و مهجور نیست.
عقیق:جامعه مطلوب از آرزوهای دیرین بشر است که همواره ذهن متفکران و مصلحان را به خود مشغول داشته و هر یک به فراخور علم و آگاهی خود، ویژگیهایی را برای آن برشمرده اند. جامعه ای که امیرمؤمنان حضرت علی (علیه السلام) به دنبال ایجاد آن بود جامعه ای است که در هر یک از حوزه های سیاست، فرهنگ و اقتصاد دارای ویژگیهایی است که جهت گیری کلی آنها سعادت دنیوی و اخروی انسانهاست. جامعه مطلوب در نهج البلاغه جامعه ای که در آن شایسته سالاری حاکم است و همه مردم نسبت به امور جامعه احساس وظیفه میکنند و از عمران و آبادانی آن گرفته تا انتخاب رهبران و زمامداران مشارکت دارند. چنین جامعه ای علاوه بر آزادیهای معمول همچون آزادی انتخاب، آزادی بیان و آزادی احزاب و جمعیت ها به دنبال آزادی بالاتری است و آن آزادی انسان از قید و بندهایی است که مانع از سیر او سوی رشد و کمال میشود. در این جامعه قانون و حق مداری بر روابط حاکم است و همگان در برابر آن یکسانند و نسبت به کسی تبعیض روا داشته نمیشود. علاوه بر قانون از مهمترین ویژگیهای این جامعه پیروی از حق در همه حال است، حتی اگر به زیان شخص باشد و یا بی آنکه اجباری در کار باشد. جامعه مطلوب امیرمؤمنان حضرت علی (علیه السلام) جامعه ای عقل گراست و عملکردهای احساسی، افراط و تفریط و خشونت در آن راهی ندارد، بلکه اساس آن بر منطق و میانه روی و رفق و مداراست. به دنبال علم و دانش رفتن نیز از ویژگیهای فرهنگی چنین جامعه ای است که در سایه آن جهالت ها و سنت های جاهلی همچون عصبیت و خرافه گرایی زدوده میشود و جایی برای بروز آنها نمیماند. مردمان در چنین جامعه ای خود را کریم میبینند و برای دنیا و ظاهر آن ارزشی قایل نیستند و آن را گذرگاهی میدانند که محل آسایش و راحتی نیست و با استفاده از آن سعی میکنند که خود را آزاد کرده و از تباهیها رها کنند. در این جامعه مردمان سخت کوش و پرتلاش اند و از تنبلی و کسالت سخت گریزان، و فرهنگ کار و تلاش بر همۀ اجزای آن حاکم است و قرآن در این جامعه دیگر غریب و مهجور نیست؛ بلکه راهنمای زندگی فردی و اجتماعی انسانهاست. مردم دوای دردهای خود را در آن میجویند و با اندیشه در آیات آن از معارف بلندش بهره میگیرند و با آن به قرب الهی نزدیک میشوند. در چنین جامعه ای از فقر و محرومیت خبری نیست و مردم به دنبال انبوه داری و تکاثر نیستند. امکانات به یکسان در اختیار همگان قرار دارد و حکومت به رشد و توسعۀ اقتصادی و رفاه جامعه توجه دارد؛ همچنین نسبت به ازکار افتادگان و محرومان نیز توجه ویژه ای دارد و آنها را دارای حقوقی میداند که مردم و حکومت موظف به ادای آن هستند. تشکیل حکومت و نظامی که بتواند امور اجتماعی مردم را سامان دهد و بستر مناسب دستیابی به سعادت و کمال حقیقی را فراهم کند از اهداف ابتدایی چنین جامعه ای است و در سطحی بالاتر تحقق عدالت، برقراری امنیت، تأمین رفاه عمومی و تربیت از اهداف والایی هستند که زمینه ساز هدف نهایی، یعنی عبودیت است. در واقع مقصد و هدف نهایی در جامعۀ مطلوب امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام کمال و سعادت حقیقی انسان است که در پرتو عبودیت و بندگی خدا حاصل میشود و هر چه انسان بیشتر به اسماء و صفات الهی متصف شود به همان میزان به کمال خود نزدیک شده است. پی نوشت: مجله سپیده سحر-شماره 25/مرکز تخصص مهدویت/حوزه علمیه قم منبع:مشرق 211008