عقیق:از این رو، در گفتوگویی با حجت الاسلام والمسلمین نصرتا... آیتی، عضو هیات علمی پژوهشکده مهدویت و مؤلف کتابهای «تاملی در نشانههای حتمی ظهور» و «دلیل روشن پاسخ به شبهات قفاری درباره اندیشه مهدویت» برخی از این پرسشها و نیز پاسخهایشان را مورد بحث و بررسی قرار دادهایم که مشروح آن از نظرتان میگذرد:
پرسشهای مرتبط با آموزه مهدویت به چه دستههایی تقسیم شده و این پرسشها با چه هدفی مطرح میشوند؟
اگر پرسشهایی که درباره اندیشه مهدویت مطرح میشود را دستهبندی کنیم باید گفت در یک تقسیم بندی کلی این پرسشها به دو دسته تقسیم میشوند؛ یک دسته پرسشهایی هستند که از سر دغدغه حقیقت جویی مؤمنان به این اندیشه مطرح میشوند که البته این هم خودش اقسامی دارد، برخی از این پرسشها ناظر به مبانی اندیشه مهدویت است، مانند ضرورت وجود حجت الهی یا وجود فعلی امام زمان (عج).
برخی پرسشها ناظر به اطلاعاتی است که مؤمنان باید درباره امام زمان(عج) داشته باشند، گرچه از مبانی نباشد مانند بحث از غیبت یا شرایط ظهور امام غایب (عج) و برخی دیگر از پرسشها، پرسشهای غیرضروری است.
افزون بر این، ما در بحث آسیبشناسی اندیشه مهدویت سرفصلی داریم به نام طرح مباحث غیرضروری، بخشی از اینها پرسشهای انحرافی و غیر ضروری هستند که پرداختن بیش از حد به آنها درست نیست، زیرا ما را از مباحث اصلی دور میکند، مانند مکان زندگی حضرت حجت (عج) یا جزیره الخضراء و همسر و فرزند داشتن امام عصر (عج).
بخش دوم از پرسشها هم شبهه است، یعنی پرسشهایی که با انگیزه تخریب مطرح میشود؛ یعنی نیت پرسشگر حل مساله و دانستن نیست، بلکه انگیزهها ایجاد تردید در اعتقادات است که این سری از شبهات از آغاز غیبت امام عصر (عج) از سوی مخالفان وجود داشته و در آینده نیز خواهد بود.
البته طبیعتاً در مؤسسات و مراکز علمی باید به همه این پرسشها پاسخ داده شود، اما در مسایل تبلیغی- ترویجی هم باید توجه داشت ما بلندگوی مخالفان نشویم و خودمان شبهات آنها را گسترش ندهیم و ذهن معتقدان به این آموزه را با ویروس شبهات آلوده نکنیم، اما در مجامع علمی که نقش داروخانه را دارند، باید پاسخ همه این پرسشها وجود داشته باشد.
برخورد و مواجهه امام عصر (عج) با پیروان دیگر ادیان پس از ظهور چگونه است؟ آیا با آنان برخورد قهری دارند یا شیوهای دیگر در پیش میگیرند؟
- برای پیش بینی آینده راهی نداریم جز آنکه به آنچه در منابع معتبر دینی آمده است، رجوع کنیم و آنچه در این منابع آمده، این است که در عصر ظهور حضرت حجت (عج)، بیشتر پیروان ادیان و مکاتب به ایشان ایمان میآورند. علت این مسأله هم این است که حضرت راهکارهای جذب حداکثری را به کار میگیرند به عنوان مثال دولت عدل جهانی که توسط ایشان بنیان نهاده میشود و در آن هر چیز در ابعاد اخلاقی، مادی و معنوی در اوج قرار دارد و این دولت نمونه، دلیل و انگیزهای است برای دیگرانی که مشاهده میکنند تا به حضرت ولی عصر (عج) بپیوندند.
افزون بر این، حضرت حجت (عج) معجزه همه انبیا را در اختیار دارند، یا طبق روایات ایشان نسخه اصلی کتب آسمانی را عرضه میکنند که در این نسخههای اصلی از حقانیت اسلام و امام عصر (عج) سخن گفته شده و این برای پیروان همه ادیان انگیزه بخش است و موجب گرایش به آن حضرت (عج) میشود.
همچنین، نزول حضرت عیسی (ع) انگیزه بالایی است برای طیف وسیعی از مسیحیان که سبب میشود گرایش حداکثری به حکومت جهانی امام عصر (عج) در آنها ایجاد شود.
بنابراین در روایات ما متعدد و به کرات وارد شده بسیاری از پیروان مکاتب و ادیان به ایشان ایمان میآورند. بنابراین، سوال از اینکه در دولت جهانی حضرت حجت (عج) غیر مسلمانان چه سرانجامی دارند در واقع ناظر به یک اقلیت محدود است که با اینکه حقیقت را در مییابند به آن ایمان نمیآورند. این طیف اقلیتی هستند که درباره آنها دو دسته روایات داریم؛ یک طیف از احادیث میگوید حضرت حجت (عج) کسانی را که به اسلام ایمان نمیآورند از دم شمشیر میگذرانند و جایی برای زندگی غیرمسلمانان در حکومت امام عصر (عج) نیست، اما تمام روایات ناظر به این مسأله ضعیف و از نظر سندی غیر معتبر است. اما گروه دوم روایاتی هستند که بر اساس آنها غیرمسلمانان میتوانند در حکومت حضرت حجت (عج) زندگی کنند و اقلیتهای تحت حکومت اسلامی میتوانند برابر خدماتی که از دولت اسلامی دریافت میکنند جزیه بپردازند، حتی اگر اسلام را نپذیرند، این جزیه هم به ازای همان مشارکت اقتصادی است که مؤمنان با پرداخت خمس و زکات انجام میدهند.
این دیدگاه دوم هم با سیره نبوی و هم دیدگاه قرآن همخوانی دارد. به نظر میرسد این دیدگاه مورد قبول است، البته به شرطی که اقلیت ذیل حکومت مهدوی فتنه انگیزی نکرده و دست به سلاح نبرند.
آیا دستاوردهای حکومت مهدوی مختص شیعه است یا برای همگان قابل بهره برداری است؟
بنابر آنچه بیان شد بیشتر پیروان مکاتب و ادیان پس از ظهور ولی عصر (عج)، به آیین حق روی میآورند در عین حال در روایت داریم که «وسع عدله البر و الفاجر» یعنی سایه عدالت امام (عج) بر سر همگان گسترده خواهد شد و کسانی که در حکومت حضرت (عج) زندگی میکنند ولو فاجر باشند در دولت ایشان از الطاف و مواهب مادی بهرهمند میشوند و این مواهب مخصوص گروهی خاص نیست. البته رشد معنوی و اخلاقی در سایه پیروی از آیین اسلام ناب و اقتدای عملی به شیوه امام (عج) است که راهی جز گرایش به اسلام ناب ندارد، اما مواهب دنیوی شامل حال همگان میشود.
چرا حضرت حجت (عج) با شمشیر قیام میکنند و مخاطب شمشیر حضرت (عج) چه افراد و گروههایی هستند؟
- درباره قیام با شمشیر حضرت حجت (عج) روایات متعددی داریم، البته کسانی هستند که به گمان خودشان برای اینکه تصویر همه پسندی از امام عصر (عج) ارایه کنند و جذب حداکثری به اندیشه مهدویت رخ بدهد این مسأله را نفی میکنند یا میگویند این شمشیر بر دوش حضرت و برای ترساندن دشمن است و امام زمان(عج) شمشیر را به کار نمیبرند! اما این تفاسیر با روایات موجود همخوانی ندارد، ما در مجامع روایی شاید بیش از ۵۰ روایت داشته باشیم که به جهاد امام عصر (عج) اشاره دارد که این مجموعه را نمیشود به سادگی کنار گذاشت.
این دیدگاه در عصر ائمه (ع) بین اهل سنت شایع بوده که تصور میکردند امام عصر (عج) اهل جنگ و درگیری نخواهد بود. به عنوان مثال در روایتی وارد شده شخصی آمد خدمت امام ششم یا امام پنجم (ع) عرض کرد مردم میگویند حضرت حجت (عج) به اندازه یک حجامت هم خونی نمیریزد.
در پاسخ امام (ع) با ناراحتی فرمودند: «به خدایی که جان من در دست اوست این طور نیست، اگر قرار بود کارها خود به خود سامان بیابد، در زمان پیامبر (ص) این طور میشد، در حالی که دندان آن حضرت (ص) شکست و پیشانی آن حضرت (ص) شکاف برداشت!»
بنابر این، اهل بیت (ع) هم این مساله را که امام عصر (عج) تنها یک موعظه گر باشد و به نصیحت اکتفا بکند را نفی کردهاند. در روایات ایشان به پیامبر (ص) در قیام با شمشیر تشبیه شدهاند و در این باره روایات متعددی داریم، البته معنای «قیام بالسیف» قیام بدون منطق و بهکارگیری خشونت کور نیست.
آن حضرت (عج) ابتدا روشنگری و پیام را ابلاغ و دلایل حقانیت خودشان را بیان خواهند کرد، معجزه نشان و به اشکالات و شبهات پاسخ خواهند داد، به تعبیر روایات حق مانند خورشید روشن خواهد شد.
در روایات وارد شده حضرت حجت (عج) در زمان یأس مردم ظهور میکنند، اگر مردم مأیوس شده بعد امام (عج) میآیند معنای این روایات این است که حضرت حجت(عج) میآید تا نور امید را روشن کند یعنی بشر خسته و ناامید را پناه بدهد و افقهای جدیدی را در مقابلشان باز کند نه اینکه بدون منطق و با خشونت شمشیر به کار ببرند.
از این رو، حضرت حجت (عج) جذب حداکثری دارند، اما عدهای که با موعظه به مسیر صحیح رهنمون نشده و عناد و استکبار و لجاجت بورزند، مخاطب شمشیر و قیام بالسیف حضرت حجت (عج) قرار میگیرند که البته این لجاجتها، این بوسفیانها و معاویهها در همه تاریخ بودهاند!
بنابراین، مخاطب شمشیر امام (عج) عنادورزان و فتنه گرانند و این طبیعی است و قرآن نیز بر جهاد و مقابله با آنان که برابر حق ایستادهاند، تاکید دارد
امام عصر (عج) با گناهکاران به چه شیوهای برخورد کرده و چه مجازاتی را برای آنها در نظر میگیرند؟
عصر ظهور، عصر آغاز و شروع مرحله جدیدی از انسانیت و نقطه عطفی است برای رشد و تعالی مردم.
در برخی منابع یک یا دو حدیث داریم که بیان میکند حضرت حجت (عج) پس از ظهور توبه را نمیپذیرند، اما راویان این یکی دو حدیث، غالی و دروغپرداز معرفی شدهاند.
در حالی که از مجموعه روایات بر میآید امام عصر (عج) میآیند تا انسانها را در مسیر خدایی شدن قرار دهند و اینطور نیست که حضرت مهدی (عج)، مهدیِ گروه خاصی باشد. ایشان «مهدی الامم» هستند، همچون پیامبر (ص) که حتی با کسی که بر سر ایشان شکمبه گوسفند خالی میکرد، به مهربانی رفتار میکردند؛ بنابراین همه انسانهای کوچه و بازار که اشتباه و انحراف و گناهی داشتهاند مورد عطوفت حضرت حجت (عج) قرار میگیرند.
البته اگر گناهی باشد که حد الهی داشته باشد اجرا میشود، اما گناهان شخصی، مانع عطوفت حضرت ولی عصر (عج) و طلب بخشش از خداوند نمیشود.
منبع:قدس
211008