18 آبان 1400 4 ربیع الثانی 1443 - 14 : 20
کد خبر : ۴۸۳۴
تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۴:۰۰
هارون از امام موسی ‌بن جعفر(ع) پرسید: به چه دلیلی به خواص و عوام مسلمانان اجازه می‌دهید شما را به عنوان فرزندان رسول‌خدا(ص) بخوانند؟ حال آنکه شما فرزندان علی(ع) هستید!

عقیق: حجت‌الاسلام محمدصادق یوسفی مقدم، رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن در بخش‌هایی از کتاب «بررسی اختصاصات پیامبر خاتم(ص) از نگاه قرآن» به بیان ویژگی‌های شخصیتی و اخلاقی پیامبر اعظم(ص) پرداخته است که گزیده‌ای از آن در ذیل می‌آید:

اندیشمندان اسلامی شیعه مانند ابن شهر آشوب بر این باورند که از جمله خصایص پیامبر(ص) این است که ذریّه و نسل آن حضرت از طرق دخترش حضرت فاطمه (س) استمرار پیدا کرده است و نیز بسیاری از اندیشمندان اهل سنّت مانند مقریزی به آنچه گفته شد باور دارند.

دلایل استمرار نسل پیامبر (ص) به وسیله فاطمه(س)

برای اثبات این نظر که نسل پیامبر(ص) از طریق دختر فاطمه(س) تحقق یافته است به آیات قرآن و روایات می‌توان استدلال کرد.

الف) آیات

برخی مانند علامه طباطبایی (ره) به نخستین آیه از سوره کوثر: «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ» استدلال کرده‌اند؛ وی پس از آنکه همه معانی کوثر را نقل می‌کند، می‌گوید:

کلمه «ابتر» در آیه سوم سوره کوثر: «إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» به معنای کسی است که نسلش منقطع باشد و ظاهر این جمله از قبیل قصر قلب است؛ یعنی اینکه یا مراد از کوثر، تنها ذریّه پیامبر(ص) است و یا آنکه مراد از کوثر، همان خیر کثیر است که ذریّه پیامبر(ص) داخل در آن است. در غیر این صورت، ذکر جمله «إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» خالی از فایده خواهد بود.

برخی به آیه مباهله برای استمرار نسل پیامبر(ص) از طریق فاطمه زهرا(س) استدلال کرده‌اند.

در آیه مباهله که خداوند مسیحیان نجران را به مباهله دعوت کرده است چنین آمده است:

«فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ»

هرگاه بعد از علم و دانش که (درباره مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با تو محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم شما از هم از نفوس خود، آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ‌گویان قرار دهیم.

امین الاسلام طبرسی نقل می‌کند:

ابوبکر رازی می‌گوید: این آیه دلالت می‌کند بر اینکه حسن و حسین(ع) فرزندان پیامبرند و اینکه به طور حقیقی فرزند دختر، فرزند به حساب می‌آید.

از اینکه نام برده این نظر را نقد نمی‌کند استفاده می‌شود که وی نظر یاد شده را قبول کرده است. همچنین قرطبی نیز نظر یاد شده را پذیرفته است.

بی شک استمرار نسل پیامبر(ص) از طریق حضرت زهرا(ع) فضیلتی خاص برای حضرت زهرا(ع) و حضرت علی(ع) خواهد بود.

ولی براساس استدلال‌های یاد شده نمی‌توان مدعی شد که استمرار نسل پیامبر(ص) از طریق فرزندان فاطمه(ع) از خصایص آن حضرت است، بلکه مفاد آیات یاد شده این است که استمرار نسل، چنانچه از طریق فرزند پسر محقق می‌شود، از طریق فرزند دختر نیز محقق می‌شود؛ چنانکه برخی آیات به صورت مطلق دلالت دارد بر اینکه فرزندان دختر نیز از نسل انسان به شمار می‌آیند:

«وَمِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ .... وَعِیسَى وَإِلْیَاسَ»

و از ذریه اوست (ابراهیم) داود و سلیمان ... و عیسی و الیاس.

چگونگی استدلال به آیات یاد شده به این صورت است که خدواند عیسی(ع) را از ذریه ابراهیم و نوح قرارداده است، با آنکه آن حضرت پدری نداشته و از طریق مادر به ابراهیم (ع)، متصل می‌شود. بر این اساس، به طور قطع پی می‌بریم که چنانچه عیسی (ع) از طریق مادر، ذریه ابراهیم (ع) است، فرزندان فاطمه زهرا (س) ذریه رسول خدا (ص) هستند، ولی این مطلب اختصاص به رسول‌خدا(ص) ندارد.

ب) روایات

از میان روایات تنها گفت‌وگوی امام موسی ‌بن جعفر (ع) با هارون را نقل می‌کنیم که آن حضرت برای اثبات انتساب فرزندان حضرت زهرا(س) به پیامبر(ص) به آیات قران استدلال کرده است.

گفت‌وگوی یاد شده مفصل است و ما تنها بخشی از آن را که مناسب موضوع است نقل می‌کنیم:

هارون از امام موسی ‌بن جعفر(ع) پرسید: به چه دلیلی به خواص و عوام مسلمانان اجازه می‌دهید، شما را به عنوان فرزندان رسول‌خدا(ص) بخوانند، حال آنکه شما فرزندان علی(ع) هستید و افراد به پدر نسبت داده می‌شوند نه به مادر، چون مادر حکم ظرف را دارد و رسول‌خدا(ص) جد و نیای شما از ناحیه مادر است نه آنکه پدر شما بوده باشد؟

امام موسی‌بن جعفر(ع) در پاسخ وی فرمود:

اینک من از تو پرسشی دارم و آن اینکه اگر رسول‌خدا(ص) به دنیا بیاید و از دختر تو خواستگاری کند، آیا پاسخ مثبت به آن حضرت می‌دهی؟

هارون در پاسخ گفت: آری و با آن بر عرب، عجم، قریش و غیر قریش مباهات و فخر خواهم کرد.

حضرت فرمود: ولی رسول‌خدا(ص) از دخترمان خواستگاری نمی‌کند و من نیز به او جواب مثبت نمی‌دهم.

هارون پرسید: چرا؟ حضرت فرمود: چون پیامبر(ص) پدر من است و مرا به دنیا آورده است، ولی پدر تو نیست و تو را به دنیا نیاورده است.

هارون امام (ع) را به این پاسخ تحسین کرد، اما به دنبال آن، پرسش دیگری را مطرح کرد و آن اینکه، شما می‌گویی: ما از نسل و ذریه رسول‌خدا(ص) هستیم، در صورتی که پیامبر(ص) ذریه‌ای نداشته (که نسل او را شکل دهند) و ذریه و نسل از طریق فرزندان پسر شکل پیدا می‌کند نه از طریق فرزندان دختر و شما فرزندان دختر پیامبر(ص) هستید؟

در روایت دارد که امام (ع) با سوگند از هارون خواسته‌اند که او را از پاسخ معاف بدارد. اما هارون با بیان اینکه شما فرزندان علی با استدلال به آیه «مَّا فَرَّطْنَا فِی الکِتَابِ مِن شَیْءٍ» مدعی هستید که بر تأویل هر «واو» و یا «الفی» در قرآن آگاهید و خود را از رأی و نظر دیگر عالمان و قیاس آنان، بی نیاز می‌دانید؛ آن‌گاه خطاب به موسی ‌بن‌ جعفر (ع) گفت: اینک تو را که سید و امام زمان فرزندان علی هستی از پاسخ معاف نمی‌دارم، جز آنکه از طریق قرآن، بر ادعای خودت حجت اقامه کنی؟

امام موسی ‌بن جعفر(ع) با ذکر تعویذ و بسلمه، به برخی از آیات قرآن، بر صحت این ادعا که آنان از نسل پیامبراند استدلال کرده است:

آیه یکم:

«وَمِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ، وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَى وَعِیسَى وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِینَ»

و از فرزندان او، داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را، این گونه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. و (همچنین) زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را، همه از صالحان بودند.

در چگونگی استدلال به آیه، امام (ع) خطاب به هارون فرمود: چه کسی پدر عیسی است؟ وی گفت: عیسی پدر ندارد. حضرت فرمود: عیسی(ع) به ذراری و نسل ابراهیم از طریق مریم (ع) ملحق شده است، (زیرا مریم از اولاد ابراهیم است) و ما نیز از طریق مادرمان فاطمه (ع) به نسل و ذراری پیامبر ملحق می‌شویم.

آنگاه حضرت خطاب به هارون فرموده است: آیا بر آگاهی تو بیفزایم؟ وی گفته: آری. سپس آیه مباهله را مورد استدلال قرار داده است.

آیه دوم:

«فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ»

و هرکس بعد از آنکه برای تو علم(به خلقت عیسی) حاصل شد با تو بگو مگو کند، بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانتان و خودمان با خودتان را فرا خوانیم، آن‌گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ‌گویان قرار دهیم.

امام موسی بن جعفر(ع) در چگونگی استدلال به آیه می‌فرماید:

هیچ‌کس مدعی نشده است که جز علی(ع)، فاطمه(س) و حسنین(ع) کس دیگری در مباهله، از جانب پیامبر(ص) حضور داشته است. بنابراین تأویل «أبنائنا» حسن و حسین (ع)، «نسائنا» حضرت فاطمه(ع) و «أنفسنا» علی(ع) خواهد بود.

گفت‌وگوی یاد شده نیز بیانگر آن نیست که استمرار نسل از طریق دختر، اختصاص به پیامبر خاتم(ص) دارد، زیرا بر اساس آیات 84-85 سوره «انعام»، حضرت عیسی مسیح (ع) از طریق مادرش مریم(ع) به عمران و ابراهیم(ع) انتساب پیدا کرده است و نیز استدلال امام(ع) به آیه مباهله در گفت‌وگو با هارون الرشید ثابت نمی‌کند که تنها نسل پیامبر(ص) از طریق حضرت زهرا(س) استمرار پیدا کرده است، بلکه آنچه ثابت می‌شود این است که فرزندان فاطمه زهرا(س) ذریه و فرزندان پیامبرند.


منبع: فارس

2111001

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: