وی افزود: برای تحقق یافتن اسیر بودن دین در دست اشرار لازم نیست که حتما سقیفهای اتفاق بیفتد، بلکه فرعون هم دین را اسیر خودش کرده بود که مؤمن آلفرعون ایمانش را کتمان میکرد، پیامبران حق تقیه ندارند، انبیا حق تقیه ندارند اما امامان در برخی مواقع وظیفهشان تقیه است.
مفسر برجسته قرآن کریم افزود: درباره پیامبر(ص) صریح قرآن است که اگر هیچ کس ایمان نیاورد، تو مکلف هستی که رسالتت را اعلام کنی، در این جریان باید جامعه را عاقل کرد، اگر جامعه حوزوی بود که با تعلیم و تعلیل دستش پر است، و اگر توده مردم گوش شنوا داشته باشند و حرف حوزه و دانشگاه و مراکز علمی و فرهنگی را بشنوند، دستشان پر است.
وی با اشاره به این که طبق بیان نورانی امام علی(ع) ستون نظام اسلامی مردم هستند، ابراز کرد: اگر نماز ستون دین است، ستون نظام مردم هستند البته مردمی که با تعلیم و تعلیل بار آمدهاند نه با مردمی که با تبلیغ و تکرار بزرگ شدند، اگر این ستون پوک باشد دچار استخفاف فکری میشوند.
حضرت آیتالله جوادی آملی بیان کرد: فضای جهنم و فضای آخرت فضای علم است، در دنیا انسان عالم میشود، میتواند گوش بدهد یا ندهد در مقدمات علم آزاد است اما وقتی برهان اقامه شد او دیگر مضطر به قبول است، چون در برابر امر ضروری قرار گرفت و وقتی در برابر امر ضروری قرار گرفت نمیتواند از آن فرار کند.
وی افزود: مانند این که کسی بگوید من نمیخواهم بفهمم که دو دوتا چهارتا است، اما میتواند بگوید که من به این مطلب ایمان نمیآورم، زیرا کاملا مرز علم و ایمان جدا است و اگر بخواهد عصاره این علم را به جان خود گره بزند، امری اجباری نیست.
نویسنده کتاب مفاتیحالحیات اظهار کرد: در جهنم ایمان نیست نه ایمان اضطراری و نه ایمان اختیاری، حق برای آنان به طور مسلم ثابت شد اما عقل عملی فلج است و نمیتواند حاصل این علم را به جان گره بزند، اگر دست و پای انسان فلج شد و مار و عقربی را دید با این که میداند اما نمیتواند فرار کند.
وی با اشاره به این که در مبارزات نفسانی اگر عقل عملی به اسارت رفت، ویلچری میشود و نمیتواند حرکت کند، اظهار کرد: این عقل عملی هیچ کاری نمیتواند بکند، از این رو موسای کلیم(ع) به فرعون گفت که به یقین برای تو صد در صد مسلم شد که من راست میگویم.
علم بیعمل وهابیت و بهاییت منجر میشود
حضرت آیتالله جوادی آملی ابراز کرد: این گروه با این که حق برایشان مسلم شد اما به دلیل اسارت عقل از آن هیچ کاری ساخته نیست و نمیتواند فرار کند، ابتدا باید برای ما روشن شود که در درون ما دو دستگاه جدای از هم هستند و این مطلب در روز خطر مشخص میشود و گرنه بسیاری از کارهایشان یکسان است.
وی با تأکید بر این نکته که هوای نفس با انگیزه کار دارد و با علم کاری ندارد، ابراز کرد: با همین علم نحلههای بسیاری درآوردند، با همین علم بیعمل در برابر انبیا ایستادند یا وهابیت یا بهاییت درآمد، هوس با علم نمیجنگد، هوس با عقل عملی میجنگد، آن عقلی که به وسیله آن بهشت کسب میشود و از جهنم دوری میشود.
مفسر برجسته قرآن کریم بیان کرد: ایمان جبرپذیر نیست، آن علم است که انسان مضطر میشود که عالم شود، انسان همین که در برابر یک امر بدیهی قرار گرفت یعنی این که فهمید، به همین دلیل در قیامت جا برای علم نیست و شهود درجاتش زیاد میشود، اما یک لحظه جا برای ایمان نیست و اگر جا برای ایمان بود ایمان میآوردند و دیگر عذاب نمیشدند.
وی با اشاره به «قَالَ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُلٌّ فِیهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَکَمَ بَیْنَ الْعِبَادِ ﴿48﴾»، خاطرنشان کرد: در حالت احتضار وضعیت انسان مشخص نیست، باید مشاهده کرد که انسان به چه اندازه به دنیا وصل است و به چه اندازه از دنیا دور است، در جریان محاجه جهنمیها آنها نمیتوانند ایمان بیاورند و این سب و لعنی که میکنند بر اثر عادت دنیایی آنان است.
برخی حالات انسان هنگام احتضار
حضرت آیتالله جوادی آملی با قرائت آیه «وَقَالَ الَّذِینَ فِی النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّکُمْ یُخَفِّفْ عَنَّا یَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿49﴾»، اظهار کرد: این که به مالک جهنم میگویند به خدایت بگو تا از عذاب ما کم کند، این علم است، آنان دریافتند که خداوندی هست اما نمیتوانند ایمان بیاورند، اما اگر بهشتیها اراده بکنند عمل صالحی انجام دهند و درجاتشان بالاتر برود، ممکن نیست.
وی ابراز کرد: برای این که در آیه 49 شدت عذاب را مشخص کند، به جای ضمیر از واژه جهنم استفاده میکند، تمام مشکل این است که انسان همه چیز را میبیند، اهلبیت(ع) را میبیند اما راهی برای فرار ندارد، خودش دست و پای خودش را میبندد.
نویسنده کتاب مفاتیحالحیات تأکید کرد: انسانی که خواب است، در بسیاری مواقع رؤیاهایی میبیند گاه در خواب جاه و جلالی دارد و وقتی بیدار شد میبیند که خبری نیست، الان هم بسیاری از افراد خیال میکنند که چیزی دارند و ناز و نعمتی دارند اما هنگام احتضار بیدار میشوند، پیامبر اکرم(ص) مردم خواب هستند و هنگامی که میمیرند بیدار میشوند.
وی گفت: در روایت دیگری آمده است که در هنگام احتضار مال و فرزند و عمل انسان بر سر بالین انسان حاضر میشوند، مال میگوید از من تنها یک کفن میتوانی ببری و فرزند میگوید من تا لب گور با تو همراه هستم اما عمل میگوید من تا قیام قیامت با تو هستم.
حضرت آیتالله جوادی آملی با بیان برخی حالات انسان هنگام احتضار، ابراز کرد: هنگام احتضار انسان بستگانش را نمیشناسد و صدای آنها را هم نمیشنود، اما مال و عمل و اولاد را میبیند، البته اگر تلقین باشد میفهمد.
آخرت برای مجرمان جای عذرخواهی و اعتراف نیست
وی خاطرنشان کرد: او دفعتا میبیند که صحنه عوض شد، خیلیها نمیفهمند که مردهاند و برای همین در تلقین میگویند این مرگ و این مردن حق است، نگران نباش این صحنه عوض شده است و عدهای میآیند سؤال و جواب میکنند.
مفسر برجسته قرآن کریم بیان کرد: وجود مبارک ابن طاووس نام مبارک چهارده معصوم(ع) را بر روی نگینش نقش بسته بود و وصیت کرده بود که این انگشتر را در کنار دهانش بگذارند، این زیارتهایی که در مساجد و حسینیهها هست و به چهارده معصوم(ع) سلام میکند، این چهارده معصوم(ع) بر زبان آدم روان است.
وی با قرائت آیات « قَالُوا أَوَلَمْ تَکُ تَأْتِیکُمْ رُسُلُکُم بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا بَلَى قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاء الْکَافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ ﴿50﴾ یَوْمَ لَا یَنفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿52﴾»، گفت: اگر در آن صحنه انسان وارد صحنه برزخ شد، اگر دیگران کاری برای انسان بکنند، ثوابش به انسان میرسد اما اگر انسان خودش کاری انجام بدهد، نمیشود، آن صحنه صحنه کار نیست، دیگر نمیشود، آن جا کاری انجام داد و حتی به انسان تبهکار اذن و اجازه اعتراف و عذرخواهی را نمیدهند، زیرا انسان وقتی عذرخواهی کند سبک میشود.
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به آیه « إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ ﴿51﴾»، ادامه داد: فرمود ما حجت فرستادیم که مبادا بگویند ما حجت نداریم، مبادا این که بگویید که برای ما پیامبری نفرستادی، این مطلب در سوره مائده آمده است، ما اکنون این انبیا را فرستادیم تا آنها را پیروی کنید، ما پیامبرانمان را در دنیا یاری میکنیم و هم کسانی را که به آنان یاری رساندند یاری میکنیم.