عقیق: پیشنشست همایش بینالمللی حکومت علوی، که با همکاری مرکز مطالعات امام علی علیه السلام و دانشگاه مفید برگزار میشود، در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در ابتدای این نشست صادق آیینهوند رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سخنانی مقدماتی ضمن خوشآمدگویی به حضار جلسه از سه بعد معرفتی، جهادی و تمدن سازی شخصیت امیرالمومنین علی علیه السلام، به عنوان ابعاد اصلی شخصیتی امام اول شیعیان که باید مورد توجه قرار واقع شوند یاد کرد.
بعد از سخنان کوتاه وی، جلالی به عنوان دبیر جلسه از کنش حداقلی ادیان و معطوف بودن مسائل مورد اهمیت تمدن های دینی به صنف دینداران و جستجوی تمدن ها در دل افراد متدین (حتی در مسیحیت) سخن گفت و تاکید کرد: در اسلام این جریان کاملا برعکس سایر ادیان است و ما در قرآن آموزه هایی درمورد سایر اقوام و علل سقوط و یا پیشرفت آن ها داریم و امیرالمومنین به عنوان بزرگترین و مهمترین فرد پرورش یافته این مکتب دارای شخصیتی ذوبطون است که در همه فرقه ها در علوم اسلامی به شدت تاثیرگزار بوده است.
جلالی در ادامه از ارائه و عرضه تئوری های سیاسی توسط امام علی علیه السلام سخن گفت و افزود: همراهی با این شخصیت نه تنها موجب آشنایی با «دانش»های متعدد میشود بلکه انسان را دارای «بینش» میکند به گونه ای که امام علی علیه السلام را نمیتوان به عنوان صاحب یک مکتب خاص قلمداد کرد، بلکه او معلمی برای تمام بشریت است.
سخنران بعدی نشست حجت الاسلام رهایی عضو هیئت علمی دانشگاه مفید بود که طی سخنانی پیرامون تمدن اسلامی از منظر امیرالمومنین علیه السلام، ابراز داشت: وقتی میخواهیم از تمدن سخن بگوییم دیگر نمیتوانیم تنها به احکام، معارف و آنچه در مکتوبات دینی تاکنون منعکس شده اکتفا کنیم، چون تمدن شامل حضور و بروز هدفمند و ساختارمند در زندگی جمعی است که این حضور باید با درک واقعیات و برنامه ای برای همزیستی با خود و دیگران برای زندگی آینده باشد.
رهایی ادامه داد: نمی توانیم از تمدن یاد کنیم مگر اینکه به حکومت و شیوه حکومت و قوانین حاکم بر مردم و ملت ها توجه کنیم و اتفاقا امیرالمومنین هم در فرصت کوتاهی که داشتند میخواستند اسلام را چه در بعد معنویت چه در بعد مبارزه و چه در بعد رابطه با فرقه های مختلف و نحوه برقراری رابطه مسالمت آمیز با آنان را برای ما ترسیم کنند.
وی با اشاره به مساله «توحید» به عنوان تئوری کلی امام علی علیه السلام در همه امور، ادامه داد: علی علیه السلام با توحید جهان را می شناسد و از آنجا رابطه والی با مردم را میشناسد و پیاده می کند. سیره رسول الله نیز مصداق تئوری توحید بود و شناخت وجود علی علیه السلام در هر صحنه ای ما را به توحید میرساند. در واقع مبنای او این آیه شریفه بود که میفرماید: قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله و یغفر لکم ذنوبکم و الله غفور رحیم.
رهایی با اشاره به آیه 10 سوره حجرات (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ...) به عنوان مبنای سیره عملی امیرالمومنین، تصریح کرد: در جامعه ای که صداها و خواست های متفاوتی وجود دارد و هرکس به اسم قرابت با رسول الله صلی الله علیه و آله شیوه ای برای خود برمی گزیند، علی علیه السلام تئوریی را ارائه می دهد که هم توحیدی است و هم عدالت را تحقق می بخشد و هم ایجاد همزیستی می نماید.
وی با اشاره به نامه امیرالمومنین به مالک، توضیح داد: در این نامه علی علیه السلام به چهار رکن تمدن یعنی اقتصاد، امنیت، تربیت عباد و آبادانی و پیشرفت اشاره می کند و سپس به مالک سفارش می کند که برای تحقق این 4 رکن باید 3 اصل اساسی حق مداری، عدالت گستری و جلب رضایت مردم در نزد تو محبوبترین امور باشد.
رهایی در بخش پایانی سخنان خود، با اشاره به نامه چند وقت پیش حضرت آیت الله سیستانی به روسای قبایل عراقی، از اشاره به سیره امیرالمونین در این نامه و تاکید آیتالله سیستانی به پیاده ساختن عملی سیره امیرالمومنین تقدیر کرد.
در ادامه نشست حجت الاسلام مجید رضایی عضو گروه اقتصاد دانشگاه مفید، با طرح این سوال که آیا اساسا وظیفه اصلی دین تمدن سازی است ؟ تاکید کرد: فرستادن رسل و نزول آیات و بینات و... وظیفه دین است که موجب قیام مردم برای قسط می گردد ولی شاید ساخت تمدن کار مردمی است که تحت تربیت قرار می گیرند و شیوه اجرایی را مردم در غالب تمدن پیاده می کنند در حالی که اگر دسته ای از پیامبران بنا به شرایطی بتوانند امر حکومتی و تمدن سازی را پیاده کنند نافی آیه شریفه «...لیقوم الناس بالقسط» نخواهد بود.
رضایی با اشاره به مساله معرفت و بعضا جهاد به عنوان اموری که تمدن ها را شکل میدهند، توضیح داد: تمدنها در طول تاریخ محصولات گوناگونی را ایجاد کردهاند که تفاوت بین آنها به بخش معرفتی آنها برمیگردد و این که تا چه حد یک تمدن قدرت پایداری دارد، به توانایی فکری و جنبه معرفتی آن وابسته است تا جنبه کاربردی و اجرایی.
وی با اشاره به مسائل اقتصادی که امیرالمومنین علیه السلام مطرح نموده و سایرین از آن استفاده کرده اند، توضیح داد: نظریاتی که ابن خلدون در باب رابطه دولت و بازار و نحوه حمایت دولت از تولید کنندگان و نیز چگونگی اخذ مالیات از تولیدکنندگان و سایر مردم در مقدمه معروف خود نگاشته است، همگی به نوعی نشات گرفته از سخنان امیرالمومنین به خصوص نامه حضرت به مالک اشتر میباشد.
رضایی ادامه داد: بهترین سیستم های اقتصادی در دنیا در شرایط جنگ مجبور به اخذ مالیات شدید از مردم میشدند در حالیکه امیرالمومنین علیه السلام با حفظ مساله مراقبت از پولشویی و فرار از مالیات، از مردم حتی در شرایط جنگ به مقدار رضایت بخش مالیات دریافت می کرد.
رضایی در پایان با تاکید بر مساله تربیت مردم به عنوان اصلی ترین جنبه تمدن سازی بر رابطه نیکو با مدیریت مبتنی بر آزادی و رضایت تاکید کرد.
در ادامه این نشست علی اصغر پورعزت عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، با اشاره به مساله التقاط، توضیح داد: ما در برابر التقاطات ایدئولوژیک حساسیم ولی در برابر التقاطات علمی با مسامحه برخورد میکنیم، درحالیکه در بحث از اسلام باید مراقب بود و توجه داشت که هر دو مفهوم تمدن و تئوری از غرب آمده اند.
وی ادامه داد: من به جای استفاده از لفظ تئوری از اصطلاحاتی مثل «حکم، سنت، رویه یا رویکرد »استفاده میکنم، چون تئوری نیاز به اثبات دارد و شاید خطا باشد و استفاده از این مفهوم در شأن اهل بیت و معصومین نیست.
پورعزت سپس به توضیح سیر تکوین تمدن و تاثیر ساخت زبان در آن پرداخت و تصریح کرد: سیر تمدن سازی متاثر از سازه های زبانی است. به ویژه آن دسته از سازه های زبانی که در ساحات بین الاذهانی متداول و ترویج میشوند و اساسا تمدن آینده محصول بازتولید مستمر سازه های زبانی دوره مسلط است.
این استاد دانشگاه بر ترویج دو مفهوم خرد و اخلاق در نهج البلاغه تاکید کرد و گفت: ترویج و توسعه «زبان» خرد پرور عقلگرا و اخلاق مدار زیبایی شناس در نهج البلاغه، موجب انتشار دانش حکمرانی به روایت اصیل شیعه گردیده و باعث شیوع «منطق علوی» در بافت دانش امروز میشود.
پور عزت با تمایز قائل شدن بین «فرهنگ عرب» و «زبان عربی مبین قرآنی» توضیح داد: این از سنت های الاهی است که از درون پستترینها عالیترینها را ایجاد می کند و از آنجا که هرجا تمدنی مسلط شد ابتدا زبان آن مسلط میشود، فلذا زبان خرد و اخلاق امیرالمومنین ایجاد گفتمان عدل در حیات آرمانی سنت حکمرانی اهل بیت را به ما می نماید.
در بخش پایانی این نشست، حجتالاسلام شاه آبادی ضمن ارائه گزارش کوتاهی در رابطه با همایش حکومت علوی، 3 طبقه سلاطین، انبیاء و فلاسفه را نوید دهندگان سعادت برشمرد و توضیح داد: سلاطین در این ادعا دروغگو، فلاسفه ناتوان و انبیاء ناموفق بودند. این همایش شروع حرکت مستمر و حداقل 5ساله ای خواهد بود که ما را به آرمان انبیاء در غالب شناخت ابعاد حکومت امیرالمومنین نزدیک خواهد کرد.
منبع:فارس
211008