مهمترين دليل اهميت جنگ احزاب وحدت تمام دشمنان پيامبر براي از بين بردن دين اسلام و پيامبر اكرم (ص) بود. لذا پيامبر به پيشنهاد بزرگان مدينه در فكر بر هم زدن اين اتحاد بر آمد و هر قوم و قبيله را با روشي از ديگران دور كرد كه سرانجام اين تدابير تفرقه در اتحاد دشمن و پيروز اسلام بر كفر بود.
عقیق:با طولاني شدن محاصره و ادامه فشار بر مسلمانان در جنگ احزاب، رسول خدا(ص) كوشيد با بهرهگيري از ناهمگوني سپاه دشمن، در صفوف آنان رخنه پديد آورد. بدين منظور در نخستين گام، با توجه به انگيزههاي اقتصادي غطفان به آنان پيشنهاد كرد كه با دريافت يك سوم محصول خرماي مدينه، از همراهي با احزاب دست كشند. غطفان نخست به طمع بهايي بيشتر، از پذيرش اين پيشنهاد سر باز زدند و چون پس از قدري درنگ بدان رضايت دادند ، پيامبر(ص) پس از مشورت با بزرگان مدينه و مخالفت آنان، از پيشنهاد خويش چشم پوشيد. نيز پيامبر از نعيم بن مسعود از تيره بنياشجع كه با دشمن ارتباط داشت، براي تفرقهافكني ميان يهود و مشركان بهره برد. به گزارش موسي بن عقبه، ايشان كه ميدانست نعيم براي احزاب خبر ميبرد، كارهاي بنيقريظه را هماهنگ با نقشه مسلمانان ضدّ قريش و انگيزه آنان از اين كارها را دستيابي به غنيمتهاي بنينضير دانست. نعيم با انتقال اين سخن به قريش، مشركان را در اعتماد به بنيقريظه دچار ترديد كرد؛ به ويژه آن كه بنيقريظه از پيشنهاد قريش براي حمله به مسلمانان در روز شنبه، به بهانه تقدس آن روز، سر باززده بودند. مشركان اين كار آنان را نشانه همدل نبودنشان دانستند. برخي از مورخان بر اين باورند كه نعيم گر چه در روزگار جاهليت با يهوديان سر و سرّي داشت، در اين دوران، دور از چشم مشركان و يهود، مسلمان شده بود و پيامبر(ص) با تمسك به اين سخن كه نبرد، خدعه و نيرنگ است، از او براي تفرقهافكني ميان دشمنان بهره برد. او به بنيقريظه گفت: «مشركان اگر ناكام شوند، به خانه خود بازميگردند؛ اما شما كه در خانه خويش ميجنگيد، بايد تاوان نبرد را بپردازيد.» بدين سان به آنان پيشنهاد داد تا از قريش و غطفان بخواهند براي تضمين پايداري خود تا پايان نبرد، چند گروگان به آنان بسپارند. همو سپس نزد مشركان رفت و بنيقريظه را در كمين فرصتي خواند تا براي جبران پيمانشكني خود با پيامبر، به بهانهاي از قريش و غطفان گروگان گيرند و به پيامبر تحويل دهند. آنگاه كه بنيقريظه از قريش گروگان خواستند، آنان به سخن نعيم باور يافتند و پيشنهاد يهود را نپذيرفتند. بنيقريظه نيز اين خودداري قريش را مهر تأييدي بر سخنان نعيم دانستند. بدينگونه پيامبر توانست ميان سپاه دشمن تفرقه افكند و اتحادشان را گسسته سازد.