بنياميه در دوره مدني پيامبر، در همه توطئهها و كوششهاي نظامي و سياسي بر ضد او ميداندار بودند. ابوسفيان رهبري و فرماندهي بني اميه را جز در نبرد بدر (2ق.) كه وي به عنوان رئيس كاروان تجاري قريش به شام غايب بود، بر عهده داشت.
عقیق:برخاستن پيامبر از بنيهاشم، رشك برخي تيرههاي قريش مانند بنياميه و بنيمخزوم را برانگيخت؛ زيرا آنها بعثت پيامبر را سبب برتري موقعيت بنيهاشم ارزيابي كردند و بر پايه تعصب قبيلهاي و از سر حسادت و رقابت، به رهبري ابوسفيان كه در آن هنگام بزرگ بنياميه به شمار ميآمد، در برابر دعوت رسول خدا واكنشي سخت نشان دادند. رد پاي سران بنياميه را در بيشتر كوششهاي قريش بر ضد پيامبر ميتوان يافت. پس از آغاز رسالت وي، آنها با همراهي ديگر قريش از هيچ كوششي براي مهار يا انحراف دعوت پيامبر فروگذار نكردند. گفتوگو با ابوطالب براي بازداشتن رسول خدا از دعوت خود، پيشگيري از طواف مسلمانان، محاصره اقتصادي بنيهاشم و مسلمانان در شعب ابيطالب و توطئه قتل پيامبر (ص) از اين كوششها است؛ نام برخي از بنياميه ميان مقتسمين (بازدارندگان حاجيان از ديدار با پيامبر (ص)) مانند حنظلة بن ابيسفيان و همپيمانانشان به چشم ميخورد. از ميان امويان، ابوسفيان، عقبة بن ابيمعيط، ابواُحيحه، معاوية بن مغيرة بن ابيالعاص (ازمقتولان پس از غزوه احد)، مروان و پدرش حكم بن ابيالعاص (تبعيدي رسول خدا به طائف) و نيزام جميل خواهر ابوسفيان از سرسختترين دشمنان پيامبر (ص) بودند. بر پايه گزارشي، رسول خدا بنياميه را از بدترين و شرورترين عرب و دشمنترين آنها در برابر بنيهاشم معرفي كرد. به رغم مواضع ستيزآميز بنياميه با رسول خدا، چند تن از آنان در سالهاي نخست دعوت پيامبر مسلمان شدند. خالد از پيشگامان در اسلام و از كاتبان پيامبر (ص) و عمرو فرزندان سعيد بن عاص، ابوحذيفة بن عتبه، عثمان بن عفان وام حبيبه دختر ابوسفيان، از همسران پيامبر، از آن جمله هستند. اينان و برخي همپيمانانشان مانند بنيجحش به حبشه هجرت كردند.ام كلثوم دختر عقبة بن ابيمعيط نيز پس از حديبيه (۶/۷ق.) به مدينه هجرت كرد. دشمني بنياميه در پي هجرت پيامبر به يثرب ادامه يافت. آنها پس از پيمان عقبه دوم (۱۳ بعثت) و هجرت مسلمانان به آن شهر، اموال بنيجحش از همپيمانان خود را مصادره كردند. ابوسفيان رئيس بنياميه نيز با ارسال نامهاي به يثرب، انصار را به سبب پناه دادن به رسول خدا نكوهش كرد. نقشه ترور رسول خدا از سوي ابوسفيان پس از غزوه بنينضير (۴ق.) از ديگر كوششهاي آنها بود كه به نتيجه نرسيد. مفسران آياتي از قرآن را بر ويژگيها و رفتار و كردار بنياميه تطبيق كرده يا آنها را سبب نزول اين آيات دانستهاند. اين آيات هم مكي و هم مدني هستند. «شجره ملعونه» در آيه ۶۰ اسراء/۱۷ و (لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ) در آيه ۳ قدر/۹۷ كه بر طول مدت حكومت بنياميه تطبيق شده، از آن جمله هستند. البته برخي آيات را تنها درباره بعضي از بنياميه مانند ابوسفيان دانستهاند؛ چنانكه در سبب نزول افزون بر ۲۵ آيه از او ياد شده كه همه آنها بر نقش منفي وي در برابر پيامبر تأكيد دارند. درباره حكم بن ابيالعاص اموي نيز آياتي نازل شده است. افزون بر آيات، رواياتي از پيامبر (ص) درباره بنياميه همانند «ويل لبنياميه» گزارش شده كه زمان صدور آن به طور دقيق روشن نيست. اگر اين سخنان پيش از اسلام آوردن آنها باشد، تأييدي بر دشمني پيشين آنها با رسول خدا است. اين احتمال نيز وجود دارد كه پيشگويي او درباره رفتار بنياميه در زمانهاي بعد باشد، چنان كه اين سخن حضرت را ميتوان ناظر بر عملكرد بنياميه در دورههاي پسين دانست: «هرگاه فرزندان ابوالعاص به شمار ۳۰ يا ۴۰ تن برسند، سرزمينهاي خدا را چون مِلْك شخصي زير فرمان و بندگان خدا را چاكران و دين خدا را به دغلبازي خواهند گرفت.» منبع:حج 211008