وقتی شخصی میخواهد صبح از خانه بیرون بیاید، شیاطین دم در منتظرند که بیرون آید، اگر بگوید: «امَنْتُ بِاللّهِ تَوَکَّلْتُ عَلَى اللّهِ» خدایا با تکیه به تو دنبال کار میروم، شیاطین فرار میکنند.
عقیق:«توکل» از مهمترین مباحث دین اسلام به شمار میرود این واژه و مشتقات آن در قرآن کریم 70 مرتبه در 29 سوره و در 61 آیه آمده است.
«توکل» در لغت به معنای اعتماد کردن و تکیه کردن است. یکی از معروفترین آیات توکل آیه 3 سوره مبارکه «طلاق» است، که خداوند در آن میفرماید: «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»؛ هرکه برخدا اعتماد و توکل کند، خدا او را کافی است.
حضرت علی(ع) درباره توکل میفرمایند:
اَلْإِیمَانُ أَرْبَعَةُ أَرْکَانٍ: الرِّضَا بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ التَّوَکُّلُ عَلَى اللَّهِ وَ تَفْوِیضُ الْأَمْرِ إِلَى اللَّهِ وَ التَّسْلِیمُ لِأَمْرِ اللَّه؛ ایمان چهار رکن دارد؛ رضا به قضای خدا و توکل بر خدا و واگذاری امر به خدا و تسلیم شدن در برابر امر خدا.»
آنچه در ادامه میخوانید سخنان آیتالله سیدعلی محمد دستغیب پیرامون «توکل» است:
مبحث توکل از مباحث مهم دین مقدس اسلام است که حقیقت توحید یعنی توحید افعالی که لازمهاش توکل بر پروردگار است، یعنی شخص مسلمان کسی است که در جلب منفعت و دفع مضرت تکیهاش به پروردگار باشد که معنی «لا الهالاالله و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» است. کلید در بهشت (حوقله) است، توحید افعالی است، یعنی یقین کند اسباب استقلال ندارد تا خواست خدا چه باشد، مسببالاسباب و سببساز را ببیند، سبب خلقکن را بشناسد اثر را از مسبب ببیند نه بالاستقلال از سبب.
عقب سبب برود لیکن با تکیه بر مسبب در هر دو جهت، جلب منفعت و دفع مضرت، دنیوی و اخروی، قوت قلب و تکیهاش پروردگارش باشد، اگر خدا بخواهد و مصلحت باشد، این مال به دست من میآید وگرنه نه وکیل دارم چه باک دارم هرچه گفته مطابق گفتهاش عمل میکنم.
فرمود عقب کار برود ولی نه از روی حرص و ولع، عقب سبب برو ولی نزدیک محرمات نشو چطور اگر وکیلت می گفت در دادگاه حاضر شو سند بیاور چون وکیل گفته عمل میکردی، خودت را ناتوان میدیدی وکیل میگرفتی و مطابق راهنمائیش عمل میکردی.
ای انسان تو عاجزی نمیتوانی در دنیا و آخرت به تنهائی بگذرانی، اگر تکیه داشته باشی در هر خطر و ضرری و هر مشکلی تزلزلی در تو پیدا نمیشود زیرا تو وکیل داری تکیه داری.
مگر در تعقیب نمازهایت نمیخوانی «تَوَکَّلْتُ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ» کارهایم را به خدا واگذار کردم، او است بهترین وکیلها، بهترین باورها «نِعْمَ الْوَکیلُ، نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیر»
روایت است وقتی شخصی میخواهد صبح از خانه بیرون بیاید، شیاطین دم در منتظرند که بیرون آید، اگر بگوید: «امَنْتُ بِاللّهِ تَوَکَّلْتُ عَلَى اللّهِ» خدایا با تکیه به تو دنبال کار میروم، شیاطین فرار میکنند.
به فارسی هم بگوید مانعی ندارد عمده دل و جان است. راستی اگر به امید او باشد بداند هر خطری و مشکلی که پیش آید وکیلش قوی است و از او دور میکند، هر نفعی که مصلحتش باشد به او میرساند، بالاتر از خدا وکیلی پیدا نمیشود رأفت و رحمت و قدرت نامتناهی.
- علما و محققین در موضوع توکل میفرمودهاند: توکل در سه چیز پیدا میشود و آن علم و حال و عمل است که درباره هر یک باید به طور مشروح مطالبی عرض شود: اما علم، تا عالم نشود هرگز توکل نصیبش نمیشود و متعلق علم هم سه چیز است یعنی باید یقین پیدا کند، نخست به قدرت بیپایان خداوندی که «إِنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» و «قادر عَلَى کُلِّ شَیْءٍ» در هر شدت و سختی که هیچ قوه و قدرتی کاری از او نمیآید، برای خدا چیزی نیست، هیچ امری در نزد قدرتش اشکالی ندارد، «یا من العسیر علیه سهل یسیر.»
دوم دانستنی به اینکه خداوند عالم السر و الخفیات است، همه چیز را میداند، آشکار و نهان برای او یکسان است.
سوم «منتهی الشفقة علی عباده» یقین کند پروردگار بندهاش را دوست میدارد، مؤمن عزیز خدا است، مادر چقدر به فرزندش علاقه دارد؟ این مهر هم از خداست، هزاران درجه بالاتر، بلکه به مقدار نامتناهی پروردگارت از آن مهربانتر به تو است، رب است، تربیت فرموده و خلق نموده است، به مربوب و مخلوقش علاقه دارد.
- لازمه توکل این است که بداند «لِلّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا فِیهِنَّ» و «تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ» همه چیز مال خدا است، و ملک نه تنها به معنی ملکیت است، بلکه هر کلی و جزئی کوچک و بزرگ تحت تربیت و اراده او است، به طوری که در سوره «نجم» بعضی از افعال جزئی را هم به خود نسبت میدهد و میفرماید: او است که میخنداند و میگریاند. یعنی همین اسباب خنده و گریه را هم خدا فراهم میفرماید، کوچک و بزرگ چنانچه «سرمایه و سود نیز از او است.»
باید بدانی که فرش زیر پایت هم از او است، خانهای که سکونت داری، سرمایهات، همه چیزت، از او است این معنی را باید «علم» داشته باشی.