امام صادق علیه السلام به عنوان بصری می فرمایند: وَ إذَا أَكَلْتَ فَكُلْ حَلاَلاً وَ سَمِّ اللَهَ / هرگاه خواستی چیزی تناول کنی، حلال بخور و نام خدا را ببر. این هم توصیه مهمی است که بر زبان امام جاری می شود. کسی که حقیقتا می خواهد دریچه های حکمت و فرزانگی در قلبش جاری شود و به علم الهی برسد نمی تواند با حرام خواری به این مرتبت برسد.
عقیق:امام صادق علیه السلام به عنوان بصری می فرمایند: وَ إذَا أَكَلْتَ فَكُلْ حَلاَلاً وَ سَمِّ اللَهَ / هرگاه خواستی چیزی تناول کنی، حلال بخور و نام خدا را ببر. این هم توصیه مهمی است که بر زبان امام جاری می شود. کسی که حقیقتا می خواهد دریچه های حکمت و فرزانگی در قلبش جاری شود و به علم الهی برسد نمی تواند با حرام خواری به این مرتبت برسد، چون حرام خواری جز با تجاوز به حقوق مردم و بیت المال به دست نمی آید. کسی نمی تواند هم حلال باشد و هم به حرام خوری روی آورده باشد و چون حرام خواری از راه دیگری جز تجاوز به حقوق آدمیان و از حد گذشتن و اوامر الهی را زیر پا گذاشتن به دست نمی آید نمی توان در آن واحد هم به حقوق خدا و بندگان او تجاوز کرد و هم انتظار داشت نور الهی و حکمت در روح و قلب آدمی تابیدن بگیرد
برتری طلب به علم حقیقی نمی رسد
در ادامه حدیث "عُنوان بصری" در تبیین راه دستیابی به علم حقیقی، امام صادق علیه السلام، سخن راهگشا و رمزگونه ای را بیان می کنند که به واقع کلید دستیابی به علم حقیقی و راهی به رهایی است. همه ما طبق آموزه های دینی - وحیانی می دانیم که برترین بندگان خداوند، متقین هستند. آن ها بالاترین درجه و مقام را نزد پروردگار دارند چرا که به تعبیر قرآن، "انّ اکرمکم عند الله اتقاکم." گرامی ترین انسان ها نزد پروردگارشان، باتقواترین ها هستند. امام در ادامه حدیث و در این باره می فرماید: هَذَا أَوَّلُ دَرَجَةِ التُّقَي. قَالَ اللَهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي: تِلْكَ الدَّارُ الاْ خِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لاَ يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الاْرْضِ وَ لا فَسَادًا وَ الْعَـ'قِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ / امام معصوم در این بخش به این حقیقت اشاره می کند: کسی که دنبال علم حقیقی است باید به مقام متقین- پرهیزگاران- برسد. در آن صورت است که می تواند از بهره علم الهی بچشد. در ادامه امام با اشاره به آیه 83 سوره قصص به بیان خداوند در این باره می پردازد که: سرای آخرت برای پرهیزگاران و متقین آماده و مهیا شده است، کسانی که در روی زمین به دنبال برتری طلبی و فساد نبودند. در واقع امام می خواهد به این موضوع مهم تصریح کنند آن که به هر صورت و شکل به دنبال برتری طلبی و برتری جویی است و در درون خود به آن اصلاح و تواضع و شکوفایی درونی نرسیده است هرقدر هم که بخواهد نخواهد توانست به سرچشمه های علم حقیقی دست یابد چون او هنوز در برابر اوامر الهی تسلیم نشده است.
گشایش قلب، زمینه دریافت مواعظ امام (ع)
ادامه حدیث عنوان بصری این گونه است: قُلْتُ: يَا أَبَا عَبْدِاللَهِ! أَوْصِنِي! قَالَ: أُوصِيكَ بِتِسْعَةِ أَشْيَآءَ، فَإنَّهَا وَصِيَّتِي لِمُرِيدِي الطَّرِيقِ إلَي اللَهِ تَعَالَي، وَ اللَهَ أَسْأَلُ أَنْ يُوَفِّقَكَ لاِسْتِعْمَالِهِ. ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِي رِيَاضَةِ النَّفْسِ، وَ ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِي الْحِلْمِ، وَ ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِي الْعِلْمِ. فَاحْفَظْهَا، وَ إيَّاكَ وَ التَّهَاوُنَ بِهَا! قَالَ عُِنْوَانٌ: فَفَرَّغْتُ قَلْبِي لَهُ / در این جا عنوان بصری از امام طلب توصیه و سفارش می کند، در واقع عنوان بصری خطوط اصلی و چارچوب رسیدن به علم الهی را از امام دریافت کرده و اکنون از ایشان زادراه و توشه می خواهد. امام در پاسخ به او می گوید: من تو را به مراعات 9 چیز سفارش می کنم و این وصیت و سفارش برای کسی است که طالب است و می خواهد راه حق تعالی را بپیماید، یعنی این سفارش ها صرفا برای تو نیست بلکه نسخه ای است که جنبه عمومی دارد و در هر زمانی و هر مکانی کسی این نسخه به دستش برسد می تواند از آن بهره بگیرد و اعتلای درونی خود را به واسطه آن رقم بزند. امام از خداوند می خواهد که عنوان بصری را در عمل به این توصیه ها یاری کند. امام معصوم در ادامه تصریح می کنند که سه سفارش و توصیه از این 9 سفارش به ریاضت نفس و تربیت خویشتن اختصاص یافته است. سه سفارش دیگر مخصوص حلم و بردباری است و سه توصیه آخر درباره علم است. پس این توصیه ها را حفظ و پاسداری کن و در این راه سستی نورز. عنوان بصری هم در پاسخ امام می گوید من قلبم را برای این سفارش ها فارغ و مهیا کرده ام و به تعبیر عامه گوش جان سپرده ام که این توصیه ها را بشنوم.
امام در این بخش از اظهارات شان به ترتیب از آن توصیه سه گانه اول که مربوط به تربیت و ریاضت نفس است آغاز می کنند و می فرمایند: اول آن است که فَإيَّاكَ أَنْ تَأْكُلَ مَا لاَ تَشْتَهِيهِ، فَإنَّهُ يُورِثُ الْحَمَاقَةَ وَ الْبَلَهَ؛ وَ لاَ تَأْكُلْ إلاَّ عِنْدَ الْجُوعِ / مبادا چیزی بخوری در حالی که اشتها و میلی به آن نداری، نخور جز در زمان گرسنگی چون خو گرفتن به این کار در انسان، حماقت و نادانی ایجاد می کند به عبارت دیگر عادت به ریزه خواری را در خود از بین ببر و فقط زمانی دست به طعام ببر که اشتها یافته ای. این همان سنت نبوی است که در کتب مربوط به سیره و روش زندگی حضرت رسول صلوات الله و سلامه علیه هم بارها به آن اشاره شده است.
دو توصیه مهم پیامبر (ص) در آداب خوردن
این حکایت زیبا را سعدی در گلستان آورده است: "یکی از ملوک عجم طبیبی حاذق به خدمت مصطفی صلی الله علیه و سلم فرستاد. سالی در دیار عرب بود و کسی تجربه پیش او نیاورد و معالجه از وی در نخواست پیش پیغمبر آمد و گله کرد که مرین بنده را برای معالجت اصحاب فرستادهاند و درین مدّت کسی التفاتی نکرد تا خدمتی که بر بنده معین است به جای آورد. رسول علیه السلام گفت این طایفه را طریقتی است که تا اشتها غالب نشود، نخورند و هنوز اشتها باقی بود که دست از طعام بدارند. حکیم گفت این است موجب تندرستی زمین ببوسید و برفت."
سعدی در این حکایت به همان تربیت نبوی اشاره می کنند که امام صادق علیه السلام در این حکایت خطاب به عنوان بصری می فرمایند. راز تندرستی مسلمان حقیقی این است که تا اشتها غالب نشود، نخورد و هنوز اشتها باقی بود که دست از طعام بدارد. به این معنا که جز ضرورت چیزی نخورد و به تعبیر خواجه نصیرالدین طوسی در اخلاق ناصری برای لذت بردن نخورد. در صورتی که امروز متأسفانه این پرهیزها در میان ما کم رنگ شده است.
حرام خواری با حکمت یک جا نمی نشیند
امام در ادامه می فرمایند: وَ إذَا أَكَلْتَ فَكُلْ حَلاَلاً وَ سَمِّ اللَهَ وَ اذْكُرْ حَدِيثَ الرَّسُولِ صَلَّي اللَهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ: مَا مَلاَ ءَادَمِيٌّ وِعَآءًا شَرًّا مِنْ بَطْنِهِ؛ فَإنْ كَانَ وَ لاَبُدَّ فَثُلْثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلْثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلْثٌ لِنَفَسِهِ / هرگاه خواستی چیزی تناول کنی، حلال بخور و نام خدا را ببر. این هم توصیه مهمی است که بر زبان امام جاری می شود. کسی که حقیقتا می خواهد دریچه های حکمت و فرزانگی در قلبش جاری شود و به علم الهی برسد نمی تواند با حرام خواری به این مرتبت برسد، چون حرام خواری جز با تجاوز به حقوق مردم و بیت المال به دست نمی آید. کسی نمی تواند هم حلال باشد و هم به حرام خوری روی آورده باشد و چون حرام خواری از راه دیگری جز تجاوز به حقوق آدمیان و از حد گذشتن و اوامر الهی را زیر پا گذاشتن به دست نمی آید نمی توان در آن واحد هم به حقوق خدا و بندگان او تجاوز کرد و هم انتظار داشت نور الهی و حکمت در روح و قلب آدمی تابیدن بگیرد.