13 ارديبهشت 1401 2 شوال 1443 - 12 : 23
کد خبر : ۴۶۴۲۴
تاریخ انتشار : ۰۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۲
باز هم عدو سبب خير شد و برنامه ريزي پرحجم سياسي و رسانه‌اي كينه توزان اسلام در ارائه يك تصوير واژگون، غلط، كج و معوّج از اسلام با «ابتكار» و «زمان‌شناسي» رهبر انديشمند انقلاب اسلامي به يك فرصت جديد جريان سازي فكري، تكثير گفتماني و موج آفريني فرهنگي به نفع اسلام مبدل گشت.

عقیق: به نقل از رجا نيوز، آنچه كه اين نامه را پراهميت‌تر از اتفاقات هم تراز نشان مي‌دهد، ۲۵ نكته‌اي است كه در «متن»، «فرامتن» و «بينامتن» آن به درستي گنجانده شده است:


۱- مهندسي واژگان و قرار گرفتن كلمات در «مواضع» خود

۲- انتخاب كالبد و فُرم «نامه» براي سخن گفتن (انه من سليمان و انه بسم الله الرحمن الرحيم)

۳- تلفيق «۹سوال» و «۲ درخواست» از مخاطبان

۴- گزينش «جوانان» جهت خطاب نامه از ميان اقشار متكثر و متنوع (انهم فتيه آمنوا بربهم و زدناهم هدي)

۵- فهم ژئوپليتيك با انتخاب جغرافياي سياسي اروپا و آمريكاي شمالي

۶- استفاده از ادبيات خواص پسند و در عين حال قابل فهم براي توده‌هاي مردم (كلّم الناس علي قدر عقولهم)

۷- صورتبندي هوشمندانه مبتني بر گفتگو

۸- استفاده از هر سه شيوه برهاني، خطابي و جدلي در دعوت به حق (ادع الي سبيل ربك بالحكمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتي هي احسن)

۹- به كارگيري توأمان عقل و خرد و نيز عواطف و احساسات مخاطبان

۱۰- برانگيختن توجه مخاطبان به مفاهيم متعالي همچون «حقيقت جويي»، «تمدن علمي و فكري اسلام»، «مسئوليت پذيري در برابر حقيقت»، «سياست قديمي هراس افكني و نفرت پراكني» و «توجه به آينده ملت و سرزمين غرب»

۱۱- آينده نگري، آينده پژوهي، هنر شكل دادن به آينده و سخن گفتن از آينده غرب در اين نامه

۱۲- نكوهش و سرزنش دولتمردان و سياستمداران غربي بدون توهين به آن‌ها و تفكيك هوشمندانه بين دولت‌ها و ملتهاي غربي

۱۳- انتخاب آن بُعد از اسلام كه آن را دين دانشمندپرور و متفكر دوست و داراي تمدن نشان مي‌دهد

۱۴- ادبيات اخلاقي در قبال مخاطبان كه همزمان با تقاضا از مخاطبان براي خروج از حصارهاي ذهني و مرزهاي ساختگي، بدون تخفيف و كوچك كردن آن‌ها نمايان مي‌شود

۱۵- التفات به ضرورت «كنجكاوي» و «جستجوگري» در پاسخ به پرسش‌ها با توجه به شلوغي فضاي «ديتا» (Data) و «اطلاعات» (Information) در غرب

۱۶- تكرار چندباره نام «قرآن» به عنوان منبع اصيل و مأخذ دست اول شناخت اسلام

۱۷- استفاده از ظرفيت توصيه ناصحانه يك «پدر پير» به فرزندانِ جوان خود

۱۸- توجه به حاقّ هويت غربي كه خود را با بازنمائي «ديگري» (The Other) به منزله يك دشمن بازآرايي مي‌كند

۱۹- توجه به فروپاشي شوروي به عنوان نقطه كانوني آغاز اسلام هراسي‌هاي جديد و پرده برداري از پروژه جايگزيني «اسلام» به جاي «شوروي» در دشمن تراشي‌هاي غرب

۲۰- كاربست وظايف ولي با تشريح همزمان «ظلمات» و «نور» و «جبهه باطل» و «جبهه حق» (يخرجهم من الظلمات الي النور)

۲۱- افشاگري از باطن تروريستهاي تحت استخدام غرب كه مأمور و مشغول به ايجاد رعب در ميان ملتهاي اروپايي به نام اسلام هستند.

۲۲- توجه به اقتضائات دنياي جديد در سخن گفتن با مخاطبان با عنايت به ابزارهاي ارتباطاتي كه مرزهاي جغرافيايي را شكسته است

۲۳- شبيه سازي رفتار پيشيني و كنوني نظام استعماري غرب همزمان با به رخ كشيدن اعترافات پيشيني غربي‌ها مبني بر تجاوزگري و استعمار (با ارجاع به مطالعات تمدني و تاريخ تمدن غربِ جديد)

۲۴- قرار دادن روشنفكران غربي در مقام پاسخگويي به سوالات جوانان اروپا و آمريكاي شمالي و اعلام وظيفه آنان در قبال اين سوالات

۲۵- رمز گشايي و افشاگري از انگيزه‌هاي «اسلام هراسي» به شكل غير مستقيم با اين شيوه استدلالي كه آموزه‌هاي اسلام مزاحم منافع و برنامه قدرتهاي بزرگ است.

در واقع بايد اذعان نمود كه ظرف و مظروف نامه هشيارانه و مبتكرانه رهبر انقلاب كه اكنون خبر اول دنياست، انبوهي از نكات تحليلي و مصاديقِ توصيفي را شامل مي‌شود كه در اين مجال به دو مورد از آن‌ها خواهيم پرداخت و در آينده باز هم پيرامون اين نامه خواهيم نوشت.

«عليكم بالقرآن»؛ بر شما باد مراجعه به قرآن


دعوت جواناني كه اكثراً به دين و مذهبي غير از اسلام تعلق خاطر دارند به قرآن كريم، از نكات جالب و قابل بحث پيام رهبر انقلاب است؛ ايشان در بخشي از پيام مهمشان خطاب به جوانان اروپا و آمريكا، فرمودند: «اجازه ندهيد رياكارانه، تروريستهاي تحت استخدام خود را به عنوان نمايندگان اسلام به شما معرفي كنند. اسلام را از طريق منابع اصيل و مآخذ دست اوّل آن بشناسيد. با اسلام از طريق قرآن و زندگي پيامبر بزرگ آن (صلّياللهعليهوآلهوسلّم) آشنا شويد. من در اينجا مايلم بپرسم آيا تاكنون خود مستقيماً به قرآن مسلمانان مراجعه كردهايد؟ آيا تعاليم پيامبر اسلام (صلّياللهعليهوآلهوسلّم) و آموزههاي انساني و اخلاقي او را مطالعه كردهايد؟ آيا تاكنون به جز رسانه‌ها، پيام اسلام را از منبع ديگري دريافت كردهايد؟ آيا هرگز از خود پرسيدهايد كه همين اسلام، چگونه و بر مبناي چه ارزشهايي طيّ قرون متمادي، بزرگ‌ترين تمدّن علمي و فكري جهان را پرورش داد و بر‌ترين دانشمندان و متفكّران را تربيت كرد؟ » اين بخش از پيام رهبر انقلاب، حاوي هوشمندي و ظرافت خاصي است و ايشان جوانان اروپا و آمريكا را توصيه به مراجعه به متون اصلي دين اسلام مي‌كنند.

آيات قرآن كريم مملو از مفاهيمي است كه دل هر جوان حقيقت طلبي را مجذوب خود مي‌كند. اگرچه بخش زيادي از برداشت اشتباه از اسلام در غرب به دليل تبليغات منفي است كه دستگاههاي تبليغاتي دولت‌هاي غربي با كمك متحجرين فريب خورده به ظاهر مسلمان انجام داده‌اند، اما بايد بپذيريم كه كم كاري انديشمندان و هنرمندان مسلمان در تشويق و تحريك جوانان حقيقت طلب غربي كه تعدادشان اتفاقاً بسيار زياد است، براي مطالعه قرآن و منابع دست اول اسلامي نيز در اين زمينه تأثير زيادي داشته است.

جوان حقيقت طلب غربي اگر به قرآن مراجعه كند درخواهد يافت كه اسلام راجع به آزادي بيان چگونه مي‌انديشد: «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ؛ و اگر يكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد به او پناه ده تا كلام خدا را بشنود (و در آن بينديشد) سپس او را به محل امنش برسان چرا كه آن‌ها گروهى ناآگاهند. » (توبه/۶)

او درخواهد يافت كه اتفاقاً معناي جهاد در اسلام، مبارزه با كساني است كه قصد دارند زمينه اينگونه آزادي بيان در دنيا را از بين ببرند و نگذارند سخن متعالي اسلام به گوش همگان برسد: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ؛ با آنان بجنگيد تا ديگر فتنه‏اى نباشد.» (بقره/۱۹۳)

جوان حقيقت طلب غربي اگر به قرآن مراجعه كند، چگونه مجذوب اين كلام خداوند نشود كه: «وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏؛ دشمنى با جمعيتى شما را به ترك عدالت رجع به آنان نكشاند، عدالت پيشه كنيد كه به پرهيزكارى نزديك‌تر است.» (مائده/۸)
فطرت او چگونه اين پيام قرآن عزيز را تا عمق جان درك نكند كه مي‌فرمايد: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ؛ بگو: «اى اهل كتاب، بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه: جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم، و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد.» (آل عمران/۶۴)

او چگونه مي‌تواند اسلام را دين خشونت بداند و از آن رويگردان شود، زمانيكه اين آيه شريفه را با خود زمزمه مي‌كند: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ؛ (به معبود) كسانى كه غير خدا را مى‏خوانند دشنام ندهيد، مبادا آن‌ها (نيز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! » (انعام/۱۰۸)

او چگونه مي‌تواند اسلام را ديني خارج از عقل و منطق بداند، زمانيكه انبوه آيات قرآن در دعوت به تعقل، تفكر، كسب علم و آگاهي و مؤاخذه انسان‌ها از اينكه عقلشان را به كار نمي‌بندند را ببيند:

«يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ» (مجادله/۱۱)

«أَفَلا تَعْقِلُونَ؛ آيا نمي‌انديشيد؟» (بقره/۴۴ و ۷۶؛ آل عمران/۶۵؛ انعام/۳۲؛ اعراف/۱۶۲؛ يونس/۱۶؛ هود/۵۱؛ يوسف/۱۰۹؛ انبياء/۱۰ و ۶۷؛ مومنون/۸۰؛ قصص/۶۰؛ صافات/۱۳۸)

«أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ؛ آيا آن‌ها در قرآن تدبّر نمى‏كنند.» (محمد/۲۴)

جوان پاك طينت غربي چگونه از اسلام رويگردان شود و معنويت را در ديني غير از اسلام بيابد، زمانيكه اين آيات اميد بخش و ده‌ها آيات شبيه به آن‌ها را مطالعه كند:

«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دل‌ها آرامش مى‏يابد!» (رعد/۲۸)

«قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ؛ بگو: «اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده‏ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.» (زمر/۵۳)

- «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ؛ و هنگامى كه بندگان من از تو در باره من سؤال كنند (بگو) من نزديكم! دعاى دعا كننده را به هنگامى كه مرا مى‏خواند پاسخ مى‏گويم، پس آن‌ها بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا راه يابند (و به مقصد برسند) » (بقره/۱۸۶)

- «وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ؛ و از رحمت خدا مايوس نشويد كه از رحمت خدا جز قوم كافر مايوس نمى‏شوند.» (يوسف/۸۷)

چگونه اين پيام‌هاي اخلاقي و ده‌ها پيام شبيه آن در عمق جان او ننشيند:

«وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حُسْناً؛ ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند.» (عنكبوت/۸)

«وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف؛ و با همسرانتان رفتار شايسته‌اي داشته باشيد.» (نساء/۱۹)

«فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ/ وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ؛ يتيم را تحقير مكن. و فقير را از خود مران.» (ضحي/۱۰-۹)

«وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ/ وَ اقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ؛ با بى اعتنايى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمين راه مرو كه خداوند هيچ متكبر مغرورى را دوست ندارد. در راه رفتن اعتدال را رعايت كن، از صداى خود بكاه (و هرگز فرياد مزن) كه زشت‏‌ترين صدا‌ها صداى خران است. » (لقمان/۱۹-۱۸)

«وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلاً؛ و به مال يتيم- جز به طريقى كه بهترين طريق است- نزديك نشويد تا به سرحد بلوغ برسد، و به عهد (خود) وفا كنيد كه از عهد سؤال مى‏شود. » (اسراء/۳۴)

«وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلاً؛ پيمانه‏اى كه با آن جنس را مى‏سنجيد بطور كامل پر كنيد و با ترازوى صحيح و سالم [كه وزن را درست نشان دهد] جنس را وزن كنيد چرا كه اين كار به سود شماست.» (اسراء/۳۵)

آيات سياسي، آيات اخلاقي، آيات اجتماعي، آيات فردي و آيات احكامي قرآن، هر دلِ حقيقت طلبي را در مدار جاذبه خويش قرار خواهد داد و او را هدايت خواهد كرد، «اولئك علي هدي من ربهم» و به فلاح و رستگاري خواهد رساند، «و اولئك هم المفلحون»

رهبر حكيم ما نگران و دغدغه‌مند فلاح و رستگاري همه بشريت است؛ ايشان راه حل را در‌ همان حديث شريف جستجو مي‌كند كه «اذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم با القرآن» و اكنون فتنه‌هاي سهمگيني همچون پاره‌هاي شب تاريك، جوانان و مردم غرب را فراگرفته است، پس بايد به قرآن پناه برد و آن را خواند و فهميد تا از فتنه‌ها نجات پيدا كرد.

ابداع ديپلماسي گفتماني اسلامي در برابر ديپلماسي عمومي اغواگر غربي

ديپلماسي عمومي از واژگان مشهور دهه‌هاي اخير سياست ورزي در دنياست كه به تلاش دولت‌ها جهت ارتباط گيري با مردم كشورهاي ديگر با هدف تاثيرگذاري بر برداشت‌ها و نگرش آنان نسبت به خود گفته مي‌شود. ديپلماسي عمومي كه مكمل ديپلماسي رسمي خوانده مي‌ شود از طرف دولتمردان آمريكايي و غربي براي تاثيرگذاري جهت دار بر اذهان شرقي‌ها (و علي الخصوص) مسلمانان به طور شبكه‌اي و بسيار حرفه‌اي انجام مي‌شود. ديپلماسي عمومي غربي بر پايه يك نوع اقناع هژمونيك و مزوارنه بنا شده است. شبكه‌هاي گسترده رسانه‌هاي غربي وظيفه دارند با بكارگيري تكنيك‌هاي فوق مدرن و پيچيده روان‌شناختي، مخاطب خود را نسبت به اهداف غربي، اقناع نمايند. در اين نوع از اقناع، مخاطب حتي توان تصميم گيري ندارد؛ اما اسلام، دين منطق است و در جهت گيري ديپلماسي اسلامي، ديناميزم درونيِ ساحت اعتقاد و انديشه، حفظ مي‌شود ديپلماسي گفتماني بكار گرفته شده توسط رهبر انقلاب پديده‌اي فرا‌تر از ديپلماسي عمومي است و همانگونه كه از متن پيام ايشان نيز مشخص مي‌شود انتقال آمرانه پيام و روشهاي متعارف تحكّمي، مدّ نظر نيست.

ديپلماسي گفتماني اسلامي نمي‌خواهد با ابزار رسانه، اختيار انديشيدن را از مخاطبان سلب نمايد. در ديپلماسي گفتماني، اثرگذاري اصلي و نهايي در اثر تطابق انديشه‌ها با «فطرت» انسان‌ها حاصل مي‌شود. «فاقم وجهك للدين حنيفا فطره الله التي فطر الناس علي‌ها لا تبديل لخلق الله ذالك الدين القيم» (روم: ۳۰) «پس روي به جانب دين حنيف آور، آن فطرت خدايي كه مردم را برآن نظرات آفريده ودر آفرينش خدا تبديلي نيست. اين دين قيم واستوار حق است.»

اما در تعريف غربي از ديپلماسي عمومي، القاء معنا براي اقناع فكري به طور جدي با هدف منافع اقتصادي و ارتقاء قدرت صورت مي‌گيرد. در فرايند اِعمال ديپلماسي عمومي غربي، رسانه‌ها نقش بي‌بديل و افسارگسيخته‌اي دارند؛ اما در منطق اسلامي ديپلماسي، گرچه از قدرت اقتصادي و قدرت سياسي براي نشر و گسترش انديشه‌ها بهره برده مي‌شود اما ديناميزم دروني و ساحت مقدس انديشه‌اي پيام‌ها حفظ مي‌شود. در اين فرايند، «خلوص» و «ناب بودن» پيام‌ها و اتقان استدلال‌هاي ايده‌ها بيش از تكرار گسترده رسانه‌اي اهميت دارد. در حقيقت، چون پايه قدرت نرم اسلامي، «فطرت» انسان‌ها محسوب مي‌شود، نبايد و اساساً نمي‌توان «اختيار» و كشش طبيعي انسان‌ها به پيام‌هاي ديني را با اغراض اقتصادي و «جذب» غير انتخابي رسانه اي- در اثر تكرار بسيار زياد و توسل به روش‌هاي غير اخلاقي- تحت الشعاع قرار داد. اگر در پيام رهبر معظم انقلاب دقت نماييد، وزن سوال‌هاي مطرح شده بيش از جواب هاست. ديپلماسي گفتماني رهبر معظم انقلاب، صداقت و صحت رسانه‌هاي اختاپوسي نظامِ غربِ سلطه گر را زير سوال مي‌برد. در حقيقت، جوانان و نخبگان اروپايي متوجه مي‌شوند كه رسانه‌هاي غربي، ابزار شريف و بي‌طرفي براي ارتباطات بين فرهنگي نيستند.

دالّ مركزي متن نامه رهبري در بخش اول، اعتراض به تصويري است كه از اسلام ارائه مي‌گردد. اين تصوير (Image) مبتني بر ده‌ها سال عمليات رواني (Psychological Operation) و تبليغات سياسي (Propaganda) غرب بر ضد اسلام است. الگوي عمليات رواني غرب نياز به تحليل دقيق دارد كه در آينده نزديك به آن خواهيم پرداخت.

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: