27 دی 1400 14 جمادی الثانی 1443 - 43 : 09
کد خبر : ۴۵۴۴۸
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۳۹۳ - ۰۶:۰۷
سکانس های ماندنی پس از مرگ/
یكى از منازل هولناك آخرت ، قيامت است كه هولش عظيم، بلكه از هر هول اعظم و فزعش فزع اكبر است و خداوند در وصف آن مى فرمايد: «ثقلت فى السموات و الارض لا تاءتيكم الا بغتة» سنگين و گران و عظيم است قيامت از حيث شدائد و هولهاى آن، در آسمانها.
عقیق:در بخش پیشین این نوشتار به دو موقف از منازلی که انسان پس از مرگ با آنها مواجه می شود اشاره کرده و گفتیم که قبر، فشار قبر و سوال دو فرشته و مامور الهی بنام (نکیر و منکر) در قبر از جمله رویدادهایی است که پس از مرگ برای انسان رخ می نماید و یادآور شدیم که عقبه دوم پس از مرگ «ضَغطَه و فشار قبر» است و آن عقبه اى است بسيار دشوار كه تصورش دنيا را بر انسان تنگ مى كند. حال ادامه مسیر انسان پس از ترک دنیا.

منزل هولناك برزخ

و از منازله مهوله برزخ است كه حق تعالى درباره آن در سوره مؤمنون مى فرمايد: و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون (11)

و حضرت صادق علیه السلام در جزء حديثى فرمود: ... به خدا سوگند كه بر شما از برزخ مى ترسم . راوى گفت : چيست برزخ ؟ فرمود: قبر است از زمان مردن تا روز قيامت.

ازقطب راوندى نقل شده كه در خبر است كه مردگان در هر شب جمعه از ماه رمضان مى آيند پس هر يك از ايشان به آواز گريان فرياد مى زند: اى فرزندان من اى خويشان ! با خيرات خود به ما محبت كنيد خدا شما را رحمت كند، ما را به خاطر بياوريد و ما را فراموش مكنيد بر غربت ما رحم كنيد ما در زندان تنگ و تاريك مانده ايم به ما رحم كنيد و دعا و صدقه از ما دريغ نكنيد شايد پيش از آنكه شما مثل ما شويد به شما رحم فرمايد، اى بندگان خدا! سخن ما را بشنويد و ما را فراموش مكنيد اين ثروتى كه در دست شما است روزى در دست ما بود، ما آنها را در راه خدا خرج نكرديم ، پس آنها براى ما وبال شد و منفعت براى ديگران . به ما مهربانى كنيد ولو به يك درهم يا قرص نانى يا پاره اى از چيزى . پس فرياد مى كنند: چقدر نزديك است كه بر نفسهاى خود گريه كنيد و به شما نفعى ندهد چنانكه ما گريه مى كنيم و سودى براى ما ندارد؛ پس كوشش كنيد پيش از آن كه مثل ما شويد.

و در جامع الاخبار نقل شده كه بعضى از صحابه پيامبر صل الله علیه وآله  از آن حضرت نقل كرده كه فرمودند: براى مردگان خود هديه فرستيد؛ ارواح مؤ منين هر جمعه به آسمان دنيا مقابل خانه ها و منزلهاى خود مى آيند و هر يك از ايشان به آواز حزين با گريه فرياد مى كند: اى اهل من و اى پدر من و مادر من و خويشان خود را صدا مى زنند كه با خيرات و يا قرص نانى يا جامه اى بر ما مهربانى كنيد كه خداوند شما را از جامه بهشت بپوشاند.

پس رسول خدا صل الله علیه وآله گريست و ما هم گريه كرديم سپس فرمود اينها برادران دينى شمايند كه زير خاك پوسيده شده اند كه همه آنها در ناز و نعمت بودند پس بر عذاب خود ندا مى كنند و مى گويند: واى بر ما؛ اگر به آنچه كه در دست ما بود انفاق مى كرديم در رضاى خداوند، به شما محتاج نبوديم پس با حسرت و پشيمانى بر مى گردند و فرياد مى كنند: صدقه مردگان را زود بفرستيد.

و نيز در آن كتاب از آن حضرت مروى است كه فرمود: هر صدقه كه براى ميتى بدهى آنرا ملكى در طبقى از نور قرار مى دهد كه شعاع آن درخشان است و مى رسد به هفت آسمان پس بر لب قبر، مى ايستد و فرياد مى كند: السلام عليكم يا اهل القبور، اهل شما اين هديه را به سوى شما فرستادند. پس ميت مى گريد و آن را داخل در قبر خود مى كند و بدان خوابگاهش فراخ مى شود. پس فرمود: آگاه شويد هر كس با صدقه به مرده مهربانى كند براى او اجر و ثواب «احد» منظور شود.

علامه مجلسى رحمه الله عليه در « زادالمعاد » فرمود: وارثان نبايد مردگان را فراموش كنند زيرا كه دست ايشان از اعمال خير كوتاه گرديده و به فرزندان و خويشان و برادران مؤ من اميدوارند و به احسان ايشان چشم به راهند خصوصا در دعا كردن در نماز شب و بعد از نمازهاى فريضه و در مشاهد مشرفه پدر و مادر را زياده از ديگران بايد دعا كرد و اعمال خير براى ايشان به عمل آورد.

و در خبر است كه بسا فرزندى كه در حال حيات پدر و مادر عاق ايشان باشد و بعد از فوت ايشان نيكوكار گردد به سبب اعمال خيرى كه براى ايشان به عمل آورد و مورد عفو خداوند قرار خواهد گرفت . و در حديث صحيح منقولست كه حضرت صادق علیه السلام  در هر شب از براى فرزند خود و در هر روز براى پدر و مادر خود دو ركعت نماز مى كردند و در ركعت اول «انا انزلناه » و در ركعت دوم «انا اعطيناك » مى خواندند.

و به سند صحيح از حضرت صادق علیه السلام منقول است كه بسا باشد كه ميت در تنگى و شدتى بوده باشد و حق تعالى به او وسعت دهد و تنگى را از او بردارد، پس به او مى گويند كه اين خوشحالى كه به تو روى آورد به سبب نمازيست كه فلان برادر مؤ من براى تو خواند راوى پرسيد: دو ميت را در دو ركعت نماز شريك مى توانم كرد؟ فرمود: بلى . و فرمود كه ميت به خاطر دعا و استغفارى كه براى او مى كنند شاد مى شود چنانچه زنده به خاطر هديه اى كه براى او مى برند شاد مى شود و فرمود: كه در قبر ميت ، نماز و روزه و حج و تصدق و ساير اعمال خير و دعا داخل مى شود، و ثواب آن اعمال براى كسى كه كرده و براى مرده هر دو نوشته مى شود.

حكايت

شيخ ما ثقة الاسلام نورى در « دارالسلام » نقل فرموده كه برايم نقل كرد عالم جليل و فقيه نبيل سيد حسن الحسينى الاصفهانى كه : چون پدرم وفات كرد من در نجف اشرف مقيم و مشغول تحصيل بودم و كارهاى آن مرحوم به دست بعضى از برادران من بود، و من به تفصيل، علم به آن نداشتم و چون هفتم ماه از وفات آن بزرگوار گذشت والده ام به رحمت الهى پيوست. جنازه آن مرحوم را به نجف آوردند و دفن كردند.

در يكى از روزها در خواب ديدم كه گويا در اطاق خود نشسته ام كه ناگاه مرحوم والدم وارد شد. من برخاستم و سلام كردم پس در صدر مجلس ‍ نشست و مرا نوازش كرد و در آن وقت بر من معلوم شد كه مرده است ؛ پس ‍ استدلال نموده و به او گفتم كه شما در اصفهان وفات كرديد چگونه شد كه شما را در اينجا مى بينم ؟ فرمود: بلى ، لكن بعد از وفات ، ما را در نجف منزل دادند مكان ما الآن در نجف است . گفتم : كه والده نزد شما است ؟ فرمود: نه . وحشت كردم از آنكه گفت نه . فرمود: او در نجف است لكن در مكان ديگر است ؛ آنوقت فهميدم كه پدرم عالم است و محل عالم بالاتر است از محل جاهل ؛ پس سؤ ال كردم از حال آن مرحوم ؛ فرمود: من در ضيق و تنگى بودم و الآن الحمد لله حالم خوب است ، و از آن شدت و تنگى گشايش و فرجى براى من حاصل شد.

من از روى تعجب گفتم كه آيا شما هم در ضيق و شدت واقع شديد؟ فرمود: بلى ؛ حاج رضا پسر آقا بابا مشهور به نعلبند، از من طلبى داشت ، از جهت طلب او حال من بد بود كه اصلاح شد پس تعجب من زياد شد و از خواب بيدار شدم با حال ترس و تعجب ، صورت خواب را براى برادرم كه وصى آن مرحوم بود نوشتم و از او درخواست نمودم كه براى من بنويسد كه آيا حاج رضاى مذكور از مرحوم والد طلب دارد يا نه ؟ برادرم براى من نوشت كه من در دفترى كه اسامى طلبكاران بود مراجعه كردم هر چه تفحص كردم اسم اين مرد در آنجا نبود. من دوباره نوشتم كه از خود آن شخص سؤ ال كند. برادرم بعد از آن براى من نوشت كه من از او سئوال كردم گفت : بلى من هيجده تومان از آن مرحوم طلبكارم و غير از خدا هيچكس بر آن آگاه نيست ، و بعد از فوت ايشان از شما پرسيدم كه اسم من در دفتر طلبكاران آن مرحوم هست ؟ شما گفتيد: نه . پس من با خود گفتم كه اگر ادعاى طلب خود كنم قدرت بر اثبات ندارم ؛ چون حجت و بينه نداشتم و اعتماد به آن مرحوم بود كه در دفتر خود ثبت مى كند. معلوم شد كه مسامحه نموده ؛ پس ‍ من از وصول طلب خود ماءيوس شدم و اظهار نكردم . پس من صورت خواب شما را براى او نقل كردم و خواستم كه وجه او را بدهم ، گفت : من ذمّه او را برى نمودم و طلب خود را بخشيدم .

فصل چهارم:قيامت

يكى از منازل هولناك آخرت ، قيامت است كه هولش عظيم، بلكه از هر هول اعظم و فزعش فزع اكبر است و خداوند در وصف آن مى فرمايد: «ثقلت فى السموات و الارض لا تاءتيكم الا بغتة» سنگين و گران و عظيم است قيامت از حيث شدائد و هولهاى آن ، در آسمانها.

شيخ مفيد در ارشاد نقل كرده كه چون حضرت رسول صلى الله عليه و آله از غزوه تبوك به مدين مراجعت فرمود، (عمرو بن معدى كرب) به خدمت آن حضرت رسيد. حضرت به او فرمود: اسلام بياور اى عمرو تا خدا تو را از فزع اكبر ايمن گرداند از ترسى كه بزرگترين ترسهاست . عمرو گفت : اى محمد «صلى الله عليه و آله» فزع اكبر كدام است؟ شما از من شمشير طلبيديد نه بازويى كه آن شمشير را مى زد. عمر از سخن عمرو بدش آمد و او را سرزنش كرد و به قولى او را بزد.

و بالجمله چون عمرو گفت من از فزع اكبر نمى ترسم ، حضرت فرمود: اى عمرو چنين نيست كه گمان كرده اى ؛ همانا صيحه اى بلند خواهد شد كه ميتى نماند مگر آنكه زنده شود و نماند زنده اى مگر آنكه بميرد، مگر آنها كه خدا خواسته نميرند. پس يك صيحه ديگر برايشان زده مى شود كه همه زنده مى شوند و صف مى كشند و آسمان شكافته مى شود و كوهها متلاشى و پراكنده مى شوند و پاره ها از آتش جهنم جدا شود و مانند كوه ها افكنده شود؛ پس نماند صاحب روحى مگر آنكه دلش كنده شود و گناهش را ياد كند و مشغول به خود شود مگر كسانى كه خدا خواسته باشد؛ پس كجايى تو اى عمرو و اين ؟ عمرو گفت : همانا من مى شنوم امرى را كه عظيم و بزرگ است . و به حدى قيامت هولناك است كه اموات و مردگان در عالم برزخ و قبر نيز هول و وحشت آن را دارند به نحوى كه بعضى از مردگان كه به دعاى اولياء خدا زنده شده اند موهايشان تمام سفيد بوده . سبب سپيدى موى آنها را پرسيدند، گفتند وقتى كه ما را به زنده شدن امر كردند گمان كرديم كه قيامت بر پا شده و از وحشت و هول قيامت تمامى موهاى ما سپيد شد.

چيزهائى كه سبب خلاصى از سختيهاى قيامت است

1- روايت شده است كه هر كه سوره يوسف (ع) را در هر روز يا در هر شب بخواند، روز قيامت كه مبعوث مى شود جمالش مانند جمال يوسف باشد، و به او فزع و ترسى از روز قيامت نرسد.

و از حضرت امام محمد باقر علیه السلام مرويست كه هر كه سوره دخان را در نمازهاى فريضه و نافله ، بخواند حق تعالى او را در جمله آنهائى كه امين و بى ترسند مبعوث فرمايد.

و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروى است كه هر كه سوره احقاف را در هر شب يا در هر جمعه بخواند، به او ترسى در دنيا نرسد و حق تعالى او را از ترس روز قيامت ايمن گرداند.

و نيز از آن حضرت منقولست كه هر كه سوره والعصر را در نمازهاى نافله خود بخواند روز قيامت با صورت سفيد و روشن مبعوث مى شود، و دهانش به خنده گشوده باشد و چشمش روشن باشد تا داخل بهشت شود.

2- شيخ كلينى از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام نقل كرده كه حضرت رسول صل الله عليه و آله فرمود: هر كه احترام و تعظيم كند كسى را كه در اسلام موى خود را سپيد كرده حق تعالى او را از فزع و ترس روز قيامت ايمن گرداند.

3- و نيز از آن حضرت روايت كرده كه فرمود: هر كه بميرد در راه مكه ، خواه در وقت رفتن باشد يا در وقت برگشتن ، از ترس بزرگ روز قيامت ايمن باشد. و شيخ صدوق از آن حضرت روايت كرده كه فرمود هر كه در يكى از دو حرم ، يعنى حرم مكه و حرم مدينه بميرد خداوند او را از جمله آنهائيكه امين و بى ترسند قرار مى دهد.

4- شيخ كلينى از حضرت صادق علیه السلام روايت كرده كه فرمود: هر كه در حرم مكه معظمه دفن شود از فزع اكبر ايمن گردد.

5- شيخ صدوق از حضرت رسول صلى الله عليه و آله نقل كرده كه هر كس ‍ از زشتى ها به خاطر خداوند بپرهيزد خداوند آتش جهنم را بر او حرام گرداند و او را از ترس بزرگ روز قيامت ايمن گرداند.

6- كسى كه نفس اماره را دشمن خويش شمرد خداوند او را از ترس روز قيامت ايمن گرداند.

7- شيخ اجل على بن ابراهيم قمى از حضرت امام محمد باقرعلیه السلام روايت كرده كه هر كس خشم خود را فرو برد خداوند دل او را از امن و ايمان روز قيامت پر گرداند.

8- حق تعالى در سوره نمل فرمود: «من جاء بالحسنة فله خير منها و هم من فزع يومئذ آمنون» يعنى هر كه آورد در روز قيامت حسنه را پس از براى اوست بهتر از آن و ايشان از فزع آن روز ايمنند. از حضرت اميرالمؤ منين روايت شده كه فرمود: حسنه در اين آيه ، معرفت و ولايت و محبت ما اهل بيت است .

9- شيخ صدوق از حضرت صادق علیه السلام روايت كرده كه فرمود: هر كس كه برادر مؤمن اندوهگين و تشنه را كمك كند و اندوهش را از بين ببرد و يا خواسته اش را بر آورده سازد براى او از طرف خداوند هفتاد و دو رحمت است كه يكى از آنها را حق تعالى در دنيا به او مرحمت فرمايد كه با آن زندگى خود را اصلاح نمايد و هفتاد و يك رحمت ديگر براى جلوگيرى از ترسهاى روز قيامت او باشد.

مؤ لف گويد كه در خصوص قضاء حوائج برادران دينى روايات بسيار نقل شده ؛ از جمله از حضرت امام محمد باقر (ع) مروى است كه كسى كه دنبال كار برادر مسلمان خود برود حق تعالى او را در حمايت هفتاد و پنج هزار فرشته قرار دهد كه براى او در هر قدمى حسنه اى بنويسد و زشتى را از او بردارد و درجه بالاتر را به او دهد. و چون فارغ شود از حاجت او بنويسد براى او اجر كسيكه حج و عمره را بجا آورده باشد. و از حضرت صادق (ع) منقول است كه قضاء حاجت مرد مؤمن افضل است از حجّ و حجّ و حجّ و شمرد تا ده حج .

و روايت شده كه در بنى اسرائيل هر گاه عابدى به نهايت عبادت مى رسيد از ميان همه عبادات سعى و كوشش در بر آوردن حاجات مردم اختيار مى كرد.

و شيخ جليل ، شاذان بن جبرئيل قمى از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت كرده كه حضرت در شب معراج اين كلمات را ديد كه بر در دوم بهشت نوشته شده : لا اله الا الله محمد رسول الله على ولى الله ، از براى هر چيزى حيله ايست و حيله سرور در آخرت چهار خصلت است : دست کشیدن بر سر يتيمان و مهربانى بر بيوه زنان و رفتن پى حاجت مؤ منان و تعهد و پرستارى از فقيران و مسكينان. لهذا علما و بزرگان دين خيلى اهتمام در قضاء حوائج مؤ منين داشتند.

 
پی نوشت:
منازل الآخرة (حكايات و روايات مرگ و عالم پس از مرگ ) شیخ عباس قمی
منبع:شبستان


 
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: