24 شهريور 1401 19 صفر 1444 - 27 : 04
کد خبر : ۴۴۷۸۶
تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱۳۹۳ - ۰۰:۲۹
داستانهای کوتاه از پیامبر اکرم (ص)؛
در مدينه روزى پيامبر(ص) اسلام وارد مسجد گرديد، چشمش به دو اجتماع افتاد كه در دو دسته تشكيل شده بودند.
عقیق:
كار و تلاش
روزى پيامبر(ص) با اصحاب خود نشسته بودند. پيامبر جوان نيرومندى را ديد كه اول صبح مشغول كار و تلاش مى باشد. بعضى از حاضران گفتند: اين شايسته تمجيد و ستايش بود، اگر نيروى جوانى خود را در راه خدا به كار مى انداخت ؟ پيامبر(ص) فرمود: چنين نگوييد، اگر اين جوان كار مى كند تا نيازمنديهاى خود را تاءمين كند و از ديگران بى نياز گردد، در راه خدا گام برداشته و همچنين اگر به نفع پدر و مادر ناتوان و كودكان خردسالش كار كند و آنها را از مردم بى نياز سازد، باز هم در راه خدا قدم برداشته است.



رفتار با مردم
در حالى كه پيامبر(ص) ميدان جنگ بود، عربى به محضر او رسيد و ركاب شترش را گرفت و گفت : يا رسول الله ، عملى را به من بياموز كه سبب رفتنم به بهشت گردد.
حضرت فرمود: با مردم آن گونه رفتار كن كه دوست دارى با تو آن گونه رفتار كنند، و از رفتار با آنها كه خوشايند تو نيست ، بپرهيز.


پاداش زنان
پيامبر(ص) در باب جهاد و پاداش مجاهدان سخن مى گفت . در اين بين ، زنى بپاخاست و پرسيد: آيا براى زنان هم از اين فضيلت ها بهره اى هست ؟
رسول خدا(ص) فرمودند: آرى ، از هنگامى كه زنان باردار مى شوند، تا لحظه اى كه كودكان خود را از شير باز مى گيرند، همانند مجاهدان در راه خدا پاداش مى برند. و اگر در اين فاصله ، اجل آنان فرا رسد و مرگ ايشان را دريابد، اجر و منزلت شهيد را دريافت خواهند كرد.



تعليم و تعلم
در مدينه روزى پيامبر(ص) اسلام(ص) وارد مسجد گرديد، چشمش به دو اجتماع افتاد كه در دو دسته تشكيل شده بودند و هر دسته اى حلقه اى تشكيل داده و سرگرم بودند؛ يك دسته به عبادت و ذكر خدا، و دسته اى به تعليم و تعلم و ياد دادن و ياد گرفتن سرگرم و مشغول بودند. حضرت از ديدن هر دو دسته مسرور و خرسند گرديد و به همراهانش فرمود:
اين هر دو دسته كار نيك نموده و بر خير و سعادتند. لكن من براى دانا كردن و دانا شدن مردم فرستاده شده و مبعوث گشته ام . پس خودش به طرف همان دسته كه به تعليم و تعلم اشتغال داشتند، رفت و در حلقه آنان نشست.


حب على(ع)
رسول خدا(ص) فرمود: در شب معراج هنگامى كه مرا به آسمان مى بردند، به هر جا مى رسيدم ، دسته هايى از فرشتگان با اظهار شادى و شادمانى به ديدارم مى آمدند، تا اينكه به جايى رسيدم كه جبرئيل به همراه جمعى از فرشتگان به استقبالم آمدند. آن روز جبرئيل سخنى شنيدنى گفت : اگر امت تو بر دوستى و مهر على عليه السلام اجتماع مى كردند، خداوند متعال آتش جهنم را نمى آفريد.



دستبوسى
مردى خواست تا بر دست رسول خدا(ص) بوسه زند، پيامبر دست خود را كشيد و فرمود: اين كارى است كه عجم ها با پادشاهان خود مى كنند و من شاه نيستم ، من مردى از خودتان هستم.

دفاع از آبروى مؤمن
ابوالدرداء گويد: مردى در محضر رسول اكرم(ص) آبروى كسى را دستخوش بدگويى قرار داد، ديگرى در مقام دفاع برآمد، رسول خدا(ص) فرمودند: هر كس از آبروى برادر دينى خود دفاع كند، حجاب و پرده اى از آتش براى او خواهد بود.



راءفت با حيوانات
عبدالرحمان بن عبدالله ، اظهار مى دارد: در حال مسافرت ، در خدمت پيامبر(ص) بوديم . چشم به حمره اى (پرنده اى همانند گنجشك ) افتاد كه دو جوجه با خود داشت . ما جوجه هايش را برداشتيم . حمره آمده ، در اطراف ما بال و پر مى زد. هنگامى كه رسول اكرم (ص) مطلع گرديد فرمود: چه كسى نسبت به فرزند اين پرنده ، مرتكب خلاف شده ، فرزندش را به وى برگردانيد.


منبع:باشگاه
211008
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: